۲۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۶
اکبرخانی مطرح کرد؛

دنبال خلق جیمز باند ایرانی نبودم

دنبال خلق جیمز باند ایرانی نبودم
نویسنده کتاب عزرائیل که نامزد جایزه جلال شده، گفت: هدف من خلق جیمز باند ایرانی نبود و من سعی کردم بنا بر مواجهه خودمان با مسائل مختلف در زمینه سیاسی و امنیتی این داستان را خلق کنم.
کد خبر : ۶۰۷۱۴۴

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از مهر، کتاب عزرائیل (کهنه سرباز) نوشته نیما اکبرخانی که توسط انتشارات کتابستان منتشر شده است. این کتاب درون مایه‌ای امنیتی_ جاسوسی دارد و اتفاقات مختلفی را از چهل سال گذشته روایت می‌کند.

داستان عزرائیل از ماجرای قتل یک گروه مواد مخدر در تهران و چند سرباز نیروی قدس سپاه در دوحه شروع می‌شود و با یک ماجرای هیجانی به ترکیه و شمال سوریه به پایان می‌رسد. نویسنده تنها محدود به اتفاقات هیجان‌انگیز نمی‌پردازد. بلکه او به سراغ پشت پرده اتفاقات مهمی می‌رود. کهنه سرباز نقبی به اتفاقات چهل سال گذاشته ایران هم می‌زند و داستان را به گروهک تروریستی منافقین و سال‌های جنگ می‌کشاند.

نویسنده در جلد اول رمان عزرائیل به دنبال پیدا کردن قاتل و قاتلان احتمالی نیست. درد اصلی این رمان خیانت است! خیانتی که هیچکس باورش نمی‌کند. نیما اکبرخانی در رمانش با دقت از جزئیات این ماجرا پرده برداری می‌کند و دو داستان موازی را پیش می‌برد.

این کتاب زیر مجموعه ژانر جنایی است و با ایجاد هیجان و تعلیق به دنبال واقع گرایی است و لایه‌های پنهان و عمیق جنگ، سیاست و امنیت را بر ملأ می‌کند. حمیدرضا هدایتی سرگرد حفاجا و علی علیزاده قاتل مرموز شخصیت‌های اصلی این کتاب‌اند که در تعقیب و گریزی از شرق تهران تا نیکوزیای قبرس می‌روند. داستان از چند قتل در تهران شروع می‌شود و ادامه پیدا می‌کند.

دنبال خلق جیمز باند ایرانی نبودم

دنبال خلق جیمز باند ایرانی نبودم

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

برنامهٔ علیزاده و دختربچه، سه روز اول ورودشان به آنکارا، تفریح بود و خوردن و خوابیدن. این برنامه بیش از هرچیز باعث شد حال دختربچه بهتر شود. دختربچه را «بی‌زبون» صدا می‌کردند. در این چند روز، بی زبون بیشتر می‌دوید، بیشتر بازی می‌کرد و بلندتر می‌خندید. گرچه علیزاده و بهروز هر دو بر عدم صحت عقلش توافق داشتند، رفته‌رفته خودشان هم احساس کردند نسبت به قبل، اوضاعش بهتر شده است. دختربچه ارتباط خاصی با بهروز پیدا کرده و زمانی که در خانه بود، یا بغل بهروز بود یا دوروبَرش می‌پلکید.

وقتی بهروز پشت سیستمش می‌نشست تا هویت تصویری را که علی به او داده بود، پیدا کند، بی زبون روی پایش می‌نشست و به صفحهٔ مانیتور خیره می‌شد. رفتار بهروز از نظر علیزاده هم تغییر کرده بود. گنده‌بک هم ارتباط خوبی با بی زبون داشت و با آنکه کسی را به اتاقش راه نمی‌داد، با خوشحالی بی زبون را به اتاقش راه می‌داد.

افسر ترک، رجب، هم احساسات عمیقی به بی زبون داشت. دقایق طولانی برای بهروز توضیح می‌داد که او را هم مثل نوه‌هایش دوست دارد و دلش چقدر برای خانواده‌اش تنگ شده و نگران است که نکند علی بخواهد به آن‌ها آسیبی برساند؛ اما نگاه خصمانهٔ علیزاده و رجب در هر بار رابطه بیشتر می‌شد. علیزاده به صداقت چشم‌ها ایمان داشت و بر این باور بود تنها عضو بدن که دروغ نمی‌گوید، چشم‌هاست. خودش هم که اصلاً اعتقادی به نشان‌ندادن احساسش به رجب نداشت.

کتاب عزرائیل (کهنه سرباز) در حال حاضر یکی از نامزد‌های پانزدهمین جایزه جلال آل احمد است؛ به همین بهانه گفتگویی با نیما اکبرخانی نویسنده این کتاب داشتیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* چه شد که به نویسندگی روی آوردید؟

من از سال ۹۶ شروع به نویسندگی کردم، اما از دوران کودکی فرد بسیار کتابخوانی بودم و بعد‌ها این علاقه را در حوزه نویسندگی بیشتر در خود احساس کردم به همین دلیل با مطالعه در این زمینه شروع به نویسندگی کردم.

* طرح داستان کتاب عزرائیل چگونه شکل گرفت و عنوان و طرح روی جلد چطور انتخاب شد؟

به نظرم در فضای ادبی جای چنین داستان‌هایی خالی بود. خب خیلی از کشور‌ها چنین کتاب‌هایی ندارند به دلیل اینکه درگیر خاصی نداشتند و طبیعتاً این آثار در کشورشان وجود ندارد. در چنین شرایطی اگر آثاری هم شکل بگیرد جز آن دسته‌ای است که صد در صد تخیلی بوده؛ اما بعضی از کشور‌ها که با این چالش‌ها مواجهه بودند این کتاب‌ها را دارند.

برای مثال در عرصه سینما یکی از معروف‌ترین این نمونه‌ها جیمز باند است؛ هدف من خلق جیمز باند ایرانی نبود مقصود این است که تنش سیاسی امنیتی وجود داشته تا جیمز باند خلق شده است و من هم سعی کردم بنا بر مواجهه خودمان با مسائل مختلف در زمینه سیاسی و امنیتی این داستان را خلق کنم.

اما در خصوص طرح جلد باید بگویم که با کمی فکر و مطالعه تاریخی که در این زمینه داشتم، به ذهنم رسید کاراکتری خلق کنم که ریشه در گذشته داشته باشد و در زمان حال هم در حال کار باشد.

من در عنوان فرد قوی نیستم و برای خودم هیچ وقت عنوان کتاب مهم نبوده است و اگر بخواهم کتابی را بخوانم از قبل راجع به آن تحقیق می‌کنم به همین دلیل عنوان و طرح جلد کار تیم انتشارات کتابستان است چراکه برای من موضوعیت ندارد و اگر همه کتاب‌های دنیا جلد ساده‌ای داشته باشند من مشکلی ندارم.

* از آنجایی که کتاب موضوعات امنیتی و جاسوسی از زمان پیروزی انقلاب تا کنون را دنبال می‌کند، وصل کردن داستان‌ها و روایت به یکدیگر برایتان سخت نبوده است و اجازه خروج داستان از محور اصلی را ندادید.

به نظرم قطعاً کار ایراداتی را هم دارد، اما تلاش کردم چراکه طراحی این فصل‌ها و وقایع روند زمان بری را طی کرده است و من حالت‌های بیشتری را گاهاً انتخاب کردم و بعد آن‌ها را رد کردم تا به داستان اصلی رسیدم همچنین مشورت‌های بسیار زیادی را در روند تولید اثر داشتم.

* اسناد و مدارک خاصی را هم برای نگارش کتاب و روایت مسائل جاسوسی و امنیتی زمان پیروزی انقلاب در اختیار داشتید؟

اسناد و مدارکی را در دسترس داشتیم، اما موارد به خصوصی نبوده است و تمامی موارد در فضای چاپ و نشر و فضای مجازی وجود دارد یعنی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، انتشارات سوره مهر در این باره کار کرده بودند، اما سعی کردیم اطلاعات کتاب دقیق باشد.

* کار تحقیق و پژوهش کتاب چقدر زمان برد؟

تحقیق و پژوهش کار شش ماه بود؛ اما اصالت کتاب به ۱۰ تا ۱۵ سال پیش باز می‌گردد که به این موضوع علاقه‌مند شدم و شروع به مطالعه کردم. طبیعتاً زمینه‌هایی از قبل بوده و احساس کردم که می‌توانم به آن ورود کنم و با شخصیت‌های خیالی آن را مانند دانه‌های نخ تسبیح آن‌ها را به یکدیگر متصل کنم، اما قبل از نگارش کار یک مطالعه پنج تا شش ماهه دقیق داشتم.

* مکان‌های کتاب بسیار گسترده است از ترکیه گرفته تا دوحه، سوریه و تهران؛ خودتان به این کشور‌ها سفری داشتید و یا با فرهنگ آن‌ها آشنایی داشته‌اید که بتوانید تصویرسازی خوبی برای مخاطب ایجاد کنید؟

خیلی کم؛ بیشترش با تحقیق و پژوهش در زمینه جغرافیا شکل گرفته است. خب طبیعتاً من هیچ گاه به نیکوزیا قبرس سفری نداشتم، اما اگر برای نوشتن آن را انتخاب کردم تحقیق بسیاری در مورد آن داشتم و راجع به آب و هوا، جغرافیا و حتی خیابان‌های آن اطلاعات کسب کردم؛ حتی بندری که در کتاب توصیف کردم دقیقاً یک مسیر ماشین رو دارد که آن را از طریق تحقیق و پژوهش پیدا کردم.

* دغدغه اصلی شما برای خلق این اثر چه بود؟

دغدغه خاصی نبوده است، بیشتر مسیری بود که پیش آمد. من علاقه‌مند به مطالعه به خصوص در زمینه تاریخ معاصر و جمهوری اسلامی در بازه یک تا دو سال قبل از انقلاب و بعد از آن بودم و به شدت مطالعه در این زمینه را دوست داشتم؛ در کنار این‌ها رمان‌های زیادی را مطالعه کردم و احساس کردم جای این کتاب خالی است و خب برای نگارش آن قدم برداشتم.

* در حال حاضر کتاب «عزرائیل» به عنوان نامزد بخش رمان جایزه جلال آل احمد انتخاب شده است فکر می‌کنید دلایل این انتخاب چه بوده است؟

فکر می‌کنم از هیئت داوران باید این سوال را پرسید من صحبت‌های دبیر علمی جایزه جلال را که مطالعه کردم و خب متوجه شدم که نامزد‌های این بخش از بین ۱۵۰۸ اثر انتخاب شده‌اند؛ در حالی که من شاید هشت کار تولیدی سال گذشته را مطالعه کرده باشم.

خب طبیعتاً به این کار لطف داشته‌اند، اما نمی‌دانم واقعاً دلیل انتخاب این کتاب چه بوده.

* تصویری از برنده شدن خود در این جایزه متصور شده‌اید.

بعید می‌دانم به عنوان برنده باشم.

* جلد دوم این کتاب با عنوان عزرائیل ۵/‏۱ چه روایاتی را دنبال می‌کند.

این کتاب درواقع یک برش بین جلد اول و دوم است؛ شخصیت‌های اصلی داستان عزرائیل (کهنه سرباز) در عزرائیل ۵/‏۱‬ نیستند. قهرمان داستان و جلوبرنده‌های داستان در کتاب عزرائیل (کهنه سرباز) در زندان هستند و روایتی از سلول کناری خود دارند و یک روایت اولیه و پس از آن ثانویه را مشاهده می‌کنیم که در جلد دوم به صورت تکمیلی در کنار هم قرار می‌گیرند. به طور کلی روایت دو نفر از مدافعان حرم است که به دلیل ارتباط با پرونده کهنه سرباز در زندان هستند.

* پس به عنوان کار بعدی منتظر جلد دوم عزرائیل باشیم.

ان شاءالله. فکر می‌کنم ابتدای زمستان و اواخر پاییز ۱۴۰۲ جلد دوم به بازار بیاید.

* چقدر از کار انجام شده است.

کار خوب پیش رفته است و شاید بتوان زودتر از این زمان هم به بازار نشر وارد شود، اما باید به دو جلد قبل زمان داد تا بازخورد مخاطبان را دید و بعد جلد جدید به بازار بیاید.

این کتاب در ۲۹۴ صفحه با قیمت ۹۵ هزار تومان عرضه شده است.

خبر فوری

علت شلیک پدافند هوایی در اصفهان و تبریز