۰۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۰

چگونه از فکر و خیال بیخودی رهایی پیدا کنیم؟

چگونه از فکر و خیال بیخودی رهایی پیدا کنیم؟
برخی افراد یک اتفاق تلخ را مدام در ذهن خود مرور می‌کنند و مدام از خود می‌پرسند که چرا آن اتفاق در آن زمان افتاده است؟ یا اینکه چرا برای من اتفاق افتاده و هزاران سوال بی‌جواب را در ذهن خود مرور می‌کنند. سوالاتی که هرچه به جواب آن بیشتر فکر می‌کنند کمتر به پاسخی درست می‌رسند و مشکل اینجاست که به دنبال یک پاسخ درست و قطعی برای اتفاقات گذشته هستند. در روان‌شناسی به این زنجیره افکار تکراری مربوط به گذشته، «نشخوار فکری» می‌گویند.
کد خبر : ۶۰۵۵۴۳

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، «صبح که از خواب بیدار می‌شود گوشی را برمی دارد و به تاریخ امروز نگاه می‌کند. ده سال گذشت. ده سال از اتفاقی که با به یادآوردنش هر روز شکست و گریست و افسوس خورد. ده سالی که طولانی‌ترین «واکنش سوگ» عمرش را در آن تجربه کرد. به سختی و به کُندی از مراحل انکار، خشم، چانه‌زدن، افسردگی و پذیرش گذشت.  با خود خاطرات را مرور می‌کند؛ ده سال پیش هنوز داشت، درس می‌خواند و آینده‌ای نامطمئن پیش رو داشت. در این مدت امتحانات علمی بسیار سختی را گذراند، کار مورد علاقه‌اش را در یک محیط آکادمیک پیدا کرد، شرایط مالی‌اش بهتر شد، سفر‌ها کرد و به خیلی از ترس‌ها چیره شد. ازدواج کرد. آن هم با فردی که عاشقش بود.

اما حالا با اینکه همه چیز بر وفق مرادش است، حالش خوب نیست. هنوز هم به سختی‌ها و مشقت‌هایی که آن دوران از سر گذارند فکر می‌کند و زجر می‌کشد. لبخندی را روی لب‌هایش دوخته و ظاهرا شاد است، اما هنوز هم با خودش کلنجار می‌رود که اگر فلان جا فلان کار را نمی‌کرد، آن اتفاقات نمی‌افتاد. انگار قرار نیست خاطرات تلخ رهایش کنند. نشخوار فکری ده سالی است که مهمان ناخوانده شب و روزش شده است. آرزو می‌کند فراموشی بگیرد!»

نشخوار فکری؛ مزاحمی که دست بردار نیست

 شاید برای شما هم پیش آمده باشد؛ بعد از یک حادثه، سختی، از دست دادن یا تلخی دیگر آن آدم سابق نشدید. شاید هم فردی را بشناسید که آنقدر این تجربه و خاطره تلخ بر روح و روانش تاثیر گذاشته باشد که با مشاهده یک تبلیغ تلویزیونی یا شنیدن یک بیت از یک آهنگ یا حتی انجام امور روزمره هم او را از دنیای واقعی می‌گیرد و پرت می‌کند در خاطره و گذشته و آن حادثه ناگواری که بر او گذشته است. برخی از افراد به قدری در نقش خود در آن خاطره و فکر و خیال غرق می‌شوند که در آن خیال با شخصی که مسبب اتفاق بد در زندگی‌شان بود «زد و خوردی» هم می‌کنند!  

این افراد یک اتفاق تلخ را مدام در ذهن خود مرور می‌کنند و مدام از خود می‌پرسند که چرا آن اتفاق در آن زمان افتاده؟ یا اینکه چرا برای من اتفاق افتاده و هزاران سوال بی‌جواب دیگر که در ذهن خود مرور می‌کنند. سوالاتی که هرچه به جواب آن بیشتر فکر می‌کنند کمتر به پاسخی درست می‌رسند و مشکل اینجاست که به دنبال یک پاسخ درست و قطعی برای اتفاقات گذشته هستند. در روان‌شناسی به این زنجیره افکار تکراری مربوط به گذشته، «نشخوار فکری» می‌گویند.  

*اگر افسار افکارتان از دست رفت، به او پناه ببرید!

یکی از ابتدایی‌ترین تمرین‌ها برای درمان نشخوار فکری این است که دقیقا وقتی به آن دچار می‌شوید حواس خودتان را پرت کنید و اجازه ندهید ذهن‌تان بیش از حد دچار آن شود. به عنوان مثال به محض اینکه متوجه نشخوار فکری شدید با یکی از دوستان تان تماس بگیرید، به انجام کاری در خانه مشغول شوید، یک فیلم تماشا کنید، نقاشی بکشید، کتاب بخوانید، از خانه بیرون بروید، ورزش کنید.

سعی کنید به جای تمرکز کردن روی موضوع و مسئله ناراحت‌کننده وقتی دچار نشخوار فکری شدید به راه حل فکر کنید. یعنی اگر از الان دچار نشخوار فکری شده و به این فکر می‌کنید که مبادا از سرکار اخراج شوم، تمرکزتان را روی این بگذارید که چطور می‌توانم این نگرانی را از بین ببرم؟ مثلاً یاد گرفتن چند مهارت شغلی جدید، ایجاد ارتباطات بیشتری که به افزایش شانس استخدام در دیگر کسب و کار‌ها کمک می‌کند و….  

اما اگر بنا به هر دلیلی باز هم در خاطرات تلخ غرق شدید و افسار افکارتان از دست‌تان در رفت، به آغوش خداوند پناه ببرید. قرآن در آیه ۲۸ سوره رعد، با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئن‌ترین و نزدیک‌ترین راه رسیدن به آرامش را نشان داده و گفته است: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ بدانید که یاد خدا آرام بخش دل‌ها است. پس هنگامی که افکار تلخ و آزار دهنده به سراغ‌تان آمد سجاده‌تان را پهن کنید و به خداوند پناه ببرید. اگر هم شرایط فراهم نبود این ذکر را تکرار کنید؛ معجزه می‌کند.

*چطور از فکر و خیال بیخود رهایی پیدا کنیم؟  

دکتر «سپیده مشایخی» کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در مورد راهکار‌هایی برای رهایی از غرق شدن در افکار منفی می‌گوید: «یکی از راهکار‌های کنترل نشخوار فکری، ایجاد محدودیت زمانی برای خود است، افرادی که با نشخوار فکری درگیر هستند، ساعات زیادی وقت می‌گذارند تا در ذهن خود به یک جواب قطعی درخصوص مشکلی که نتوانستند آن را حل کنند، دست یابند؛ بنابراین یک برنامه برای نشخوار فکری خود تنظیم کنید؛ به مرور زمان با چنین کاری ارزش عمل نشخوار فکری در ذهن‌تان کم کم از بین خواهد رفت و به نظرتان خنده‌دار می‌آید که بنشینید و در زمان‌های خاصی به یک مسئله‌ای که مربوط به گذشته است فکر کنید و به دنبال راه حل باشید.

دومین راهکاری که می‌توان برای مقابله با نشخوار فکری به کار گرفت، یادداشت کردن افکار است. نوشتن افکار به شما کمک می‌کند تا بهتر بتوانید آن‌ها را تنظیم کنید و به دنبال راه حل باشید، در غیر این صورت افکار مانند یک روح سرگردان در ذهن شما می‌چرخند و نمی‌توانید آن‌ها را از ذهن‌تان خارج کنید.  

سعی کنید فعالیتی را جایگزین کنید که نیازمند تمرکز بیشتر است، ذهن نمی‌تواند در آن واحد هم روی یک مطلب و موضوع تمرکز کند و هم نشخوار فکری کند. ممکن است دوره‌های رفت و برگشتی داشته باشد، مثلا ۳۰ ثانیه تمرکز دارید و بعد باز نشخوار فکری به سراغتان می‌آید، اما همین تمرین‌های کوتاه رفت و برگشتی باعث خواهد شد که شما مدام به ذهن و مغزتان دستور دهید که انرژی‌اش را از نشخوار فکری بگیرد و صرف موضوع و کار دیگری بکند.  

برخی از کار‌ها از جمله خواندن کتاب، فیلم دیدن، جدول یا پازل حل کردن، درگیر شدن در فرایند یک بازی، ورزش و… می‌تواند به شما کمک کند. با توجه به زندگی شخصی هرکسی، فعالیت منحصر به فرد خودش وجود دارد و شما بایستی فقط سعی کنید فعالیتی را انتخاب کنید که به آن علاقه‌مند باشید.» 

*حواستان به محرک‌ها باشد

 اگر دقت کرده باشید خیلی مواقع یک‌سری از محرک‌ها باعث می‌شود ما راحت‌تر به سراغ نشخوار فکری برویم. مثلا بعضی‌ها بعد از اینکه به سراغ اینستاگرام می‌روند، یا بعد از اینکه برای خواب به رخت‌خواب می‌روند یا اصلا بعد از اینکه یکی از دوستان‌شان را می‌بینند، دچار نشخوار فکری می‌شوند.
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در این باره می‌گوید: «عواملی که شروع‌کننده نشخوار فکری در شما می‌شوند را لیست کنید. فایده این کار این است که تا قبل از این کار ممکن است اصلا متوجه این مسئله نشوید که چه عاملی باعث شده که مثلا دو ساعت در گوشه‌ای بشینید و غرق در افکار منفی‌تان شوید، اما با شناسایی چنین عواملی می‌توانید شرایط را مدیریت کنید؛ مثلا وقتی آگاه می‌شوید که «آها، فلان تصویر را در تلویزیون دیدم و الان ممکنه دوباره نشخوار‌های فکریم شروع بشه» در این شرایط و بعد از رسیدن به آگاهی است که می‌توانید برنامه‌ای در جهت پیشگیری برای خودتان بریزید. آخرین تکنیک پذیرش است.» 

در نهایت اگر متوجه شدید که نشخوار فکری‌تان به شدت زیاد شده و نمی‌توانید به کمک راهکار‌های بالا درمانش کنید، حتماً به سراغ یک روانشناس بروید. البته بخشی از درمانی که روانشناس برای شما در نظر می‌گیرد هم شامل همین تکنیک‌هاست.