۲۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۰

قاتل‌هایی که زندانی سیاسی خوانده شدند!

قاتل‌هایی که زندانی سیاسی خوانده شدند!
کلید واژه «کفالت سیاسی» جدیدترین عبارتی است که نمایندگان برخی از پارلمان‌های غربی برای حمایت از عوامل جنایت و قتل شهدای اخیر استفاده کرده و تلاش دارند برای اجرای حکم قانونی آن‌ها مانع‌تراشی کنند.
کد خبر : ۶۰۳۷۷۰

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از روزنامه ایران، خون‌های ریخته شده از نیرو‌های حافظ امنیت در کشور هیچ‌گاه در رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه و همچنین در سخنان مقامات کشور‌های غربی محکوم نشد. نیرو‌هایی که خون‌شان برای تأمین امنیت مردم در غائله پس از فوت مرحومه مهسا امینی به ناحق روی زمین ریخته شد و حتی رسانه‌های یک جریان خاص سیاسی در داخل ایران نیز درخصوص آن ابراز نگرانی نکردند و با تیغ سانسور مواجهه با این اخبار را در دستور کار خود قرار دادند.

حالا، اما نه تنها همین رسانه‌ها به وکیل مدافع شیطان تبدیل شده‌اند که مقامات دست چندم کشور‌های اروپایی نیز به دفاع از برخی قاتلان حوادث اخیر برآمده‌اند. کلید واژه «کفالت سیاسی» جدیدترین عبارتی است که نمایندگان برخی از پارلمان‌های غربی برای حمایت از عوامل جنایت و قتل شهدای اخیر استفاده کرده و تلاش دارند برای اجرای حکم قانونی آن‌ها مانع‌تراشی کنند.

خون «روح‌الله» هدر نمی‌رود

«من دست چپم را روی شانه شهید انداختم و با یک سنگ به سرش ضربه زدم. سنگ وقتی به سرش خورد، خرد شد. بعد از اینکه سنگی به سر شهید زدم سه ضربه با مشت به سرش کوبیدم و دیدم که با چاقو و سنگ شهید را می‌زنند»؛ این قسمتی از دفاعیات محمدمهدی کرمی فرزند ماشاالله متهم ردیف اول پرونده قتل سیدروح الله عجمیان است که به عنوان اولین ضارب، حمله به شهید مظلوم کرجی را آغاز کرد. وی در زمان انسداد اتوبان تهران-کرج و رخ دادن این جنایت در محل حضور داشته است.

با این حال برخی رسانه‌ها در مصاحبه با پدر این متهم که طبیعتاً به دلیل وضعیت فرزندش و تبعات جنایت او نگران هستند مصاحبه کرده و هیچ اشاره‌ای به جنایت صورت گرفته از سوی او و اعترافاتش درخصوص شهادت شهید عجمیان نکرده‌اند. این روایت احساساتی به سرعت توسط رسانه‌های بیگانه پوشش داده شد.

این در حالی است که در همین رسانه‌ها در زمان شهادت سید روح‌الله عجمیان، کارگرزاده‌ای که خود هم با کارگری امرار معاش می‌کرد و تصاویر شوکه‌کننده از خانه و خانواده وی بعد از شهادتش مردم را بشدت متأثر کرد هیچ بازتابی نداشته است؛ گویی که سناریوی عوض شدن جای جلاد و شهید با قدرت در این دست رسانه‌ها ادامه دارد.

کرمی در جریان دادگاه با اشاره به اینکه شخصی به نام سید محمد حسینی را هم با چشم خود دیده که سه ضربه چاقو به ناحیه شکم و پهلوی شهیدعجمیان وارد کرده بود، می‌گوید: «من بعد از مشاهده این صحنه، شهید را روی زمین کشیدم و بعد یک ضربه به سر و صورت شهید وارد کردم.».

اما سید محمد حسینی که به اعتراف خودش در دادگاه، سه ضربه از ناحیه پهلو به شهید عجمیان وارد کرده است نیز با حمایت هارالد تروخ، نماینده پارلمان اتریش همراه بوده است. این نماینده پارلمان این اقدام جنایتکارانه را به «اعتراض» تقلیل داده و عنوان داشته کفالت سیاسی وی را پذیرفته است. حسینی، متهم ردیف دوم پرونده در دفاعیاتش گفته بود: «به اندازه دو بند انگشت دو مرتبه چاقوی خود را به بدن شهید عجمیان فشار دادم و در مرتبه سوم کمی به داخل بدن وی وارد کردم.»

نماینده سوئد در دفاع از قاتل آرمان

میلاد آرمون نیز نامی است که در بین ۵ نفر از متهمان اصلی شهادت طلبه بسیجی آرمان علی‌وردی دیده می‌شود. وی که در صحنه جرم حضور داشته و به همراهی با آشوبگران در زمان این جنایت اعتراف کرده با حمایت سیاسی مقامات غربی روبه‌رو شده است. یته گوتلاند، نماینده پارلمان سوئد نیز با ادبیات کفالت سیاسی از میلاد آرمون حمایت کرده و بدون اشاره به جنایت رخ داده علیه آرمان علی‌وردی، از متهمان با عنوان معترض نام برده است.

از چاقوکشی تا کشیدن کلت

ماهان صدارت که با ارعاب و ایجاد ناامنی در بیستم مهرماه در اغتشاشات تهران متهم به جرح عمدی و حمله به مردم با سلاح سرد و آتش زدن موتور شده بود از دیگر افرادی است که در این رسانه‌ها به جرم او اشاره‌ای نشده است.

همچنین سامان صیدی که با کشیدن کلت در خیابان و شلیک سه گلوله جنگی، متهم به اجتماع و تبانی علیه نظام و محاربه است در رسانه‌های بیگانه با عنوان یک خواننده معرفی شده تا بی‌گناه شناخته شده و حس همنوعی مردم را علیه محاکمه یک هنرمند بی‌گناه تحریک کند. سونیا شریفی که به اتهام لیدری اغتشاشات و ساخت و استفاده از کوکتل مولوتف دستگیر و بتازگی به قید وثیقه آزاد شده از قربانیان فضاسازی اخیر است؛ یک نماینده پارلمان آلمان از وی اعلام حمایت کرد و تعداد انگشت‌شماری نیز با دوره کردن او پس از آزادی تلاش داشتند تا با تشویق وی به اقدامات ضدامنیتی از او قهرمان‌سازی کنند. نمونه‌های مذکور بخوبی نشان می‌دهد جریان رسانه‌ای شکل گرفته مأموریت جدیدی را برعهده گرفته است و اهدافی شومی را دنبال می‌کند که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.

عصبانیت از فروکش کردن پروژه آشوب

یکم: پشتوانه غربی اغتشاشات با همکاری جریان‌های رسانه‌ای داخلی و خارجی تلاش دارند تا همزمان با فروکش کردن اغتشاشات، پرونده آشوب‌ها فرسایشی شده و ادامه‌دار شود و همچنان به عنوان موضوع اصلی ایران آن را در تیتر یک رسانه‌ها نگه دارند. این اقدام می‌تواند تصویری بی‌ثبات از کشور به نمایش بگذارد که طبعاً تبعات اقتصادی آن در دوره فشار حداکثری غرب حائز اهمیت است.

دوم: این رسانه‌ها تلاش دارند تا با متهم کردن حاکمیت به «اعدام سیاسی» و خشونت همچنان بستر واکنش‌های ضدحقوق بشری را حفظ کرده و بر اساس آن اقدام به فضاسازی علیه ایران کنند. استفاده از واژه «معترض» برای افراد مجرم که بعضاً اقدام به ترور و قتل نیرو‌های حافظ امنیت کردند، استفاده از عناوین اجتماعی مانند پزشک، ورزشکار، هنرمند، سوءاستفاده از احساسات خانواده مجرمان و پوشش پررنگ احساسات پدرانه و مادرانه و همچنین انتشار تصاویر خصوصی از زندگی آن‌ها برای نزدیک کردن حس همدردی با آن‌ها و فراموش شدن جنایت‌های شکل گرفته از جمله اقدامات رسانه‌ای است که اکنون در حال انجام است.

چرا آشوب نباید تمام شود؟

سوم: جریان حامی آشوب تلاش دارد تا با زنده نگه داشتن بستر‌های ناامنی و تحریک جامعه و وانمود کردن اینکه حاکمیت در ایران در حال برخورد با معترضان سیاسی است یکبار دیگر به روشن شدن آتش ناامنی و اغتشاش کمک کند. به بیان بهتر آشوب به عنوان پلن B امریکا برای فشار بر ایران جهت باج‌دهی در میز مذاکرات و عقب‌نشینی از مؤلفه‌های حیاتی کشور، آخرین امید امریکا و همپیمانان اروپایی آنهاست؛ خاموش شدن زودهنگام این مسأله و بازگشت آرامش به کشور در حالی که دولت سیزدهم مسیر‌های کارآمدی برای خنثی‌سازی تحریم‌ها به کار گرفته است شکست نهایی را بر برنامه‌ریزی دشمن وارد می‌آورد.

سوء‌استفاده از احساسات جوانانه

آخر؛ اعترافات منتشر شده از قاتلان شهدای اخیر در رسانه‌ها نشان داده است که هزینه فضای احساسی را نه هزینه‌سازان ساکن لندن و واشنگتن بلکه افراد ناآگاهی می‌دهند که با ترور رسانه‌ای دست به جنایات هولناک زده‌اند. به‌کارگیری احساسات نوجوانانه که علاقه دارند در سن پایین از خود تصویر قهرمان به جا بگذارند و کشاندن آن‌ها به آینده‌ای مبهم از شگرد‌های به کار رفته در حوادث اخیر بوده است.

سخنان قاتل شهیدان حسین زینال‌زاده و دانیال رضازاده که در مشهد به شهادت رسیدند عمق هجمه رسانه‌ای صورت گرفته و نیل دادن اعتراض به سمت خشونت را نشان می‌دهد.

مجیدرضا رهنورد پیش از اعدام خطاب به سلبریتی‌هایی که زمینه‌ساز جنایت او شدند، در ویدیویی گفت: «در فضای مجازی صفحات افرادی مثل علی کریمی و پرستو صالحی را دنبال می‌کردم. در صفحات مجازی پست‌هایی را که به وضعیت اقتصادی کشور مربوط بود و من از درستی و غلط بودن آن اطلاع نداشتم از روی سادگی باور می‌کردم. کم کم این‌ها من را سوار بر موج منفی کرد و دید من کلاً عوض شد. ذهن من مثل یک اتاق پر از گاز شده بود که یک جرقه کوچک می‌توانست آن را منفجر کند.»

وی در بخشی از این ویدیو خطاب به علی کریمی از سلبریتی‌های حامی اغتشاشات، می‌گوید: «آقای کریمی شما انسان هستید یا نه؟ باید انسانیت داشته باشی؛ من کاری کرده‌ام به دور از انسانیت. تحت شرایط و حالات روحی بد که خیلی مستقیم ناشی از فضای مسموم اینستاگرام بود دست به اقدامی زدم که دو هموطن؛ دو برادر را کشته‌ام، شما از چه چیزی حمایت می‌کنی؟ فکر کن این اقدام علیه خانواده خودت رخ داده بود؛ باز هم حمایت می‌کنی؟» رهنورد در پایان گفته بود: «این حرف‌ها ته دل من بود و امیدوارم عده‌ای آگاه شوند و بدانند این راه و کار اشتباه بود و نکنند.»