۱۶ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۷

مولوی عبدالحمید: منتظر قول آقای رئیسی برای انتصاب اهل سنت هستم؛ او به من گفت چیزی را اعلام نمی کنم،عمل می کنم

مولوی عبدالحمید: منتظر قول آقای رئیسی برای انتصاب اهل سنت هستم؛ او به من گفت چیزی را اعلام نمی کنم،عمل می کنم
روزنامه شرق در مصاحبه مفصلی با مولوی عبدالحمید دیگاههای او را در باره موضوعات مختلف جویا شده است.
کد خبر : ۵۷۰۴۶۲

بخشی از اظهارات او را می خوانید:

*ما 24 سال با اصلاح‌طلبان همراهی کردیم. زمانی که اصلاح‌طلبی در اولین دوره ریاست‌جمهوری آقای خاتمی شروع شد، بسیار شرایط سختی بود، ولی تمام بزرگان کشور به آن سمت گرایش داشتند و ما هم از آقای خاتمی حمایت کردیم؛ چون احساس کردیم آقای خاتمی می‌آید و یک فضای سیاسی بازتری به وجود می‌آید .

*اما اصلاح‌طلبان در این 24 سال که هشت سال آن آقای خاتمی و هشت سال دیگر آقای روحانی بود، نتوانستند از اهل ‌سنت کسی را به‌عنوان همکار بیاورند. خود آقای خاتمی را چند بار دیدم و گزارشی از وضعیت اهل ‌سنت به ایشان دادم. ظاهرا افسوس هم می‌خوردند که چنین شرایطی بر آنها رفته است، ولی هیچ کاری نکردند.

*در دوره آقای روحانی هم ما پیگیر بودیم که از ظرفیت‌های اهل ‌سنت استفاده کنند، ولی نه ایشان و نه حتی آقایان موسوی و کروبی هم وقتی وارد صحنه شدند، نتوانستند کاری بکنند. اینها حتی حاضر نشدند یک استاندار از اهل ‌سنت انتخاب کنند. یک معاون وزیر هم که گذاشتند، طولی نکشید که ایشان را هم برکنار کردند. دو نفر سفیر از اهل‌ سنت داشتیم که یک سفیر زن بود در یک کشور کوچک (برونئی) و یکی هم در ویتنام که او هم بازنشسته شد.

* اصلاح‌طلبان حاضر نشدند هزینه کنند و پست و مقامی را برای اهل‌ سنت در نظر بگیرند. این تبعیض و نابرابری برای ما خیلی سخت بود. تبعیض در مناطق سنی‌نشین و در مدیریت کلان کشور، ما را مقدار زیادی سرخورده کرد.


*در دنیا همیشه سیاست یک‌جور نیست، باید تغییر کند. این دوره هم ما چنین تصمیمی گرفتیم. اصولگرایان گفتند یک دوره هم ما را آزمایش کنید، ما نخبگان اهل‌ سنت را به کار می‌گیریم. گفتند شما این همه به اصلاح‌طلبان رأی دادید، یک دوره هم به ما اعتماد کنید و رأی بدهید. تیم آقای رئیسی هم شدیدا پیگیری کردند و چندین نفر را به زاهدان فرستادند. خود آقای رئیسی و تیمشان هم در تهران پیگیر مسائل اهل سنت در مناطق مختلف بودند و در عین حال وعده دادند از نخبگان اهل ‌سنت استفاده خواهیم کرد.

*تاکنون به وعده عمل نکردند، اما امیدوار هستیم. کابینه فعلی هم که معرفی کردند، ما اعتراض کردیم؛ چون گفته بودند از اهل ‌سنت استفاده می‌کنیم که نکردند و حتی از زنان نیز کسی را در کابینه به کار نگرفته‌اند، ولی ما هنوز منتظر و امیدوار هستیم؛ چون آقای رئیسی گفته‌اند که من چیزی را اعلام نمی‌کنم، ولی کوشش خودمان را می‌کنیم که در عمل کار کنیم و اهل شعار نباشیم.


* ما در نهایت به آقای رئیسی رأی دادیم و سعی کردیم ناراحتی و کدورتی که از چند دهه قبل، از ما در دل آنها بود، برطرف بشود. برای ما شخص ‌آقای رئیسی مطرح نبود. ما کل مجموعه اصولگرایان را دوست داشتیم و گفتیم اگر ما به اینها رأی بدهیم، اینها متوجه می‌شوند که ما با آنها دشمنی نداریم.

*وقتی آقای الله‌کرم آمدند، ما موضع خودمان را از قبل مشخص و اعلام کرده و گفته بودیم که به آقای رئیسی رأی می‌دهیم. پس از آن بود که ایشان به اینجا آمدند. یک بار آمدند همین مسجد مکی و یک بار دیگر هم زمانی که من بعد از معالجاتم از ترکیه برگشتم، به عیادتم آمدند.

*پیام تبریک من به طالبان برای خیلی از برادران و خواهران سخت و قابل تعجب بوده است. من توضیح می‌دهم. طالبان حدود 20 سال است که با نیروهای ناتو که در افغانستان حضور دارند، درگیر شده‌ و با آنها جنگیده‌اند. گروه‌های دیگری هم غیر از طالبان در افغانستان مسلح بوده‌اند. من ممکن است از تمام اتفاقات پیش‌آمده و جزئیات آن اطلاعاتی داشته باشم که دیگران مطلع نباشند. اینکه طالبان چه کرده‌اند و دیگران چه کرده‌اند، ما زیاد شنیده‌ایم؛ ولی اینکه طالبان چه کارهایی را بر عهده گرفته‌اند که کار آنها باشد، من ممکن است اطلاعات وسیعی نداشته باشم؛ ولی چیزی که من می‌گویم این است که طالبان فعلی با قبل تغییر کرده است. اینها طالبان 20 سال قبل که مدتی در افغانستان حکومت کردند، نیستند.

دیدگاه طالبان فعلی عوض شده، هرچند اعتقاد و مذهب آنها عوض نشده است. مصاحبه‌هایی که خود آنها پخش می‌کنند و صحبت‌هایی که سخنگوی طالبان می‌کند، حاکی از این است که دیدگاه آنها عوض شده است. قسمت شرقی زاهدان نزدیک مرز افغانستان و مرز پاکستان است و من چون خودم یک روحانی اهل‌ سنت هستم،‌ ملاها و روحانی‌های آنها را من می‌شناسم و شما نمی‌شناسید.  این علما، افراد معتدلی هستند و تندرو نیستند. به طور کلی در اینها تحولاتی صورت گرفته و نتیجه‌اش این است که در بدو امر عفو عمومی اعلام کردند و تمام کسانی که با اینها جنگیدند و شاید صدها نفر از طالبان را کشته‌اند، همان‌ها را هم ‌آزاد کردند و کاری به آنها نداشتند. الان هم هیچ‌کسی را تعقیب نمی‌کنند. یک نظام و حکومت ازهم‌پاشیده فعلا وجود دارد که طبیعتا هرج‌ومرج‌هایی هم اتفاق می‌افتد. ممکن است کسان تندرویی باشند که از اسم طالبان سوءاستفاده کنند؛ ولی واقعا اینها وقتی اعلام کردند که ما بخشیدیم،‌ قطعا بخشیده‌اند. حتی بعضی‌ها را با سلاح دستگیر کردند. آنها را به منازلشان بردند و اسلحه را نیز از آنها نگرفتند. آنها بیشتر شهرها را با مذاکره فتح کرده‌اند. خیلی جاها هم کسانی بودند که به طالبان حمله کردند و درگیر شدند؛ ولی بیشتر با مذاکره باعث شدند که طرف مقابل تسلیم شود؛ چون می‌خواستند بدون جنگ و خون‌ریزی این کارها انجام بشود. به دروازه کابل هم که رسیدند گفتند خون‌ریزی نباشد و توقف کردند. در شهرهای دیگر هم همین کار را کردند. طالبان متحول شده و دیگر طالبان 20 سال پیش نیستند. الان چیزهای امیدوارکننده زیادی وجود دارد؛ از جمله کشت خشخاش را ممنوع اعلام کرده‌اند و ان‌شاءالله مسئله کم‌آبی حل خواهد شد و آب هیرمند به سمت ایران آزاد می‌شود. همین‌طور مسئله زنان حل می‌شود و دیگر مشکلاتی نیست. اینها پذیرفتند که زن‌ها دانشگاه بروند و تحصیلات عالیه داشته باشند. دختران به مدارس بروند و پذیرفته‌اند که زنان هم در عرصه‌های اجتماعی حضور داشته باشند و آنها هم در ادارات استخدام بشوند.