۲۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۴

«ملکه گدایان» نسخه نمایش خانگی «آوای باران»؟!

«ملکه گدایان» نسخه نمایش خانگی «آوای باران»؟!
سریال جدید حسین سهیلی‌زاده چه شباهت‌هایی با سریال تلویزیونی او در سال ۹۲، درباره باند‌های تکدی‌گری دارد؟
کد خبر : ۵۴۱۳۶۷
از زمانی که خبر ساخت دومین سریال حسین سهیلی‌زاده در نمایش خانگی به نام «ملکه گدایان» منتشر شد و پس از انتشار تصاویر و تیزر سریال، پیش‌بینی می‌شد این مجموعه شباهت‌هایی به سریال تلویزیونی «آوای باران» که این کارگردان سال ۹۲ ساخته بود، داشته باشد و اکنون پس از انتشار دو قسمت از «ملکه گدایان»، شباهت‌هایی واضح میان این دو مجموعه دیده می‌شود.

خراسان نوشت: جالب این جاست که شبکه آی‌فیلم دقیقا همزمان با انتشار «ملکه گدایان»، تصمیم گرفته است بازپخش مجموعه «آوای باران» را روی آنتن ببرد و این سریال هم اکنون از تلویزیون نیز در حال پخش است.

جعل هویت بچه پولدار‌ها
مهم‌ترین شباهت داستان «ملکه گدایان» با «آوای باران»، جعل هویت یک جوان ثروتمند به جای یکی از اعضای باند تکدی‌گری است. در «آوای باران» دختربچه‌ای به نام «باران» که پدرش تاجر داروست، طی اتفاقاتی از پدر دور می‌ماند و فرار از خانه باعث می‌شود میان کودکان بی‌سرپرست که در خیابان‌ها گدایی می‌کنند، بزرگ شود و خانواده و آشنایان خود را گم کند. در سریال «ملکه گدایان» هم «البرز» تنها پسر خانواده «شمس» سال‌ها در آلمان درس خوانده و او نیز مانند خانواده خود وضعیت خوبی دارد، اما پس از بازگشت به ایران با افرادی مواجه می‌شود که ادعا می‌کنند هویت واقعی او شخص دیگری است که خانواده و ثروتی ندارد و از کودکی به عنوان یک بچه بی‌سرپرست در میان گروهی از تکدی‌گران بزرگ شده است. هنوز معلوم نیست که آیا «البرز» فرزند واقعی خانواده «شمس» است یا خانواده سرپرستی او را برعهده گرفته‌اند، اما در هر صورت جعل هویت «باران» و «البرز» موضوع مشترک قصه هر دو سریال است. شغل پدر این دو کاراکتر هم مشابه یکدیگر است. همان طور که گفتیم «طاها» در حوزه تجارت دارو فعالیت می‌کرد و «خسرو» نیز داروساز است.
توطئه خانوادگی و فامیلی
در سریال «آوای باران»، یک توطئه فامیلی و خانوادگی باعث شد «باران» آواره شود و سروکارش با گروه‌های تکدی‌گری بیفتد. هرچند «باران» خودش از خانه فرار کرد، اما خواهرزاده پدرش یعنی «نادر» با بازی سام درخشانی و همسرش «زیور» با بازی الهام چرخنده، قبل از فرار او تصمیم داشتند «باران» را از خانه و زندگی خودش فراری دهند و اسم و اثری از او باقی نماند، بنابراین برای بازگشت او به خانه کاری نکردند و گم شدن او را به نفع خودشان دیدند. در سریال «ملکه گدایان» هم شاهد سناریوی مشابهی هستیم و مادر «البرز» و وکیلش طبق انگیزه‌ای که بعدا روشن خواهد شد، تصمیم گرفته‌اند نقشه‌ای برای انکار وجود «البرز» بچینند. در این سریال هم پای توطئه خانوادگی در میان است. مادر «البرز» با همدستی «پارسا» با بازی فرزاد فرزین که خودش را وکیل خانواده «شمس» معرفی کرد، هویت واقعی «البرز» را انکار و وانمود کرد فرزندی ندارد. در «آوای باران»، انگیزه «نادر» و «زیور» تصاحب اموال پدر «باران» یعنی «طاها» بود، باتوجه به ثروت خانواده «شمس» در «ملکه گدایان» نیز احتمالا انگیزه حذف «البرز»، مالی خواهد بود.
متهمان بی‌گناه و دوری از ایران
در قسمت دوم سریال «ملکه گدایان» متوجه شدیم «البرز» در ۱۵ سالگی طی یک اتفاق به ظاهر قتل که به گفته این شخصیت احتمال دارد صحنه‌سازی بوده باشد، قاتل شناخته و توسط پدرش، قاچاقی به آلمان فرستاده می‌شود و دیگر نمی‌تواند به ایران برگردد. پیش از این در سریال «آوای باران»، از سناریوی مجرم شناخته شدن «طاها» طی یک اتفاق و دور ماندن اجباری او از ایران استفاده شده بود. رقیبان «طاها» در تجارت دارو، به علت درستکاری او و به خطر انداختن منافع‌شان، برایش پاپوش درست کردند و با جاسازی مواد مخدر در وسایلش، باعث شدند او که برای سفر کاری به ترکیه رفته بود، زندانی و به حبس ابد محکوم شود. در «ملکه گدایان» هم طی اتفاق مشابهی، «البرز» از ایران و خانواده‌اش دور مانده است.
باند‌های تکدی‌گری
زاویه دیدی که حسین سهیلی‌زاده در سریال «ملکه گدایان» به متکدیان داشته نیز مشابه همان نگاهی است که در «آوای باران» به این موضوع داشت. در «آوای باران» کودکان بی‌سرپرست به دستور شخصی به نام «شکیب» به خیابان‌ها فرستاده می‌شدند تا گدایی کنند. در مجموعه «ملکه گدایان» نیز به باند‌های تکدی‌گری پرداخته شده است و جوانی به نام «افرا» کودکان را مدیریت می‌کند. البته «افرا» خود عضوی از این باند است و سردسته، شخص دیگری است. فضای خانه‌ای که کودکان در آن نگهداری می‌شوند و روابط افراد هم سریال «آوای باران» را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند. هرچند که «افرا» به اندازه «باران» مظلوم نیست، اما مانند او با بچه‌ها مهربان است و همکاری با این باند، باعث نشده است آن قدر سنگدل شود که بچه‌ها را صرفا به چشم وسیله‌ای برای کسب درآمد ببیند. به عنوان مثال در قسمت دوم دیدیم که اجازه نمی‌دهد بچه‌ها به دستور یکی از اعضای باند بدون این که صبحانه بخورند سر کار بروند و آن‌ها را کتک نمی‌زند. تقابل او با یکی دیگر از اعضای باند که زن بدجنسی به نام «کوکب» است نیز بی‌شباهت به تقابل «باران» و «آفرین» همسر «شکیب» نیست.
آغاز ماجرا‌ها از ترکیه
کشور ترکیه یکی دیگر از اشتراکات هر دو سریال است. در مجموعه «آوای باران»، «طاها» برای انجام کاری به ترکیه سفر کرد و بخشی از قصه در آن جا گذشت. او در این کشور دستگیر و سپس زندانی شد. در سریال «ملکه گدایان» هم خانواده «البرز» و «سارا» در این کشور با یکدیگر دیدار کردند و قرار بود مراسم عروسی آن‌ها در آن جا برگزار شود که با شنیدن خبر سکته کردن پدر «البرز» مراسم عروسی به هم خورد و همگی به ایران برگشتند. هیچ کدام از بازیگران سریال مشترک نیستند، اما ابتدا قرار بود سام درخشانی که در «آوای باران» حضور داشت در این سریال بازی کند که به دلیل بازی در «خوب، بد، جلف» انصراف داد و فرزاد فرزین جایگزین او شد.