۲۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۸

جمعه‌های انتظار/ آرامش و امید در سایه‌سار امام عصر (عج)

غیبت امام زمان (عج) یکی از پدیده‌های غیرقابل انکار است و بدون شک، آرامش و امید در سایه‌سار انتظار امام عصر (عج) تحقق می‌یابد.
کد خبر : ۵۳۵۹۴۹

حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین حدائق، قائم مقام بنیاد و موسسه فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) در ادامه سلسله مباحث مهدویت با موضوع جمعه‌های انتظار و شرح بایسته‌های عصر انتظار طی یادداشتی عنوان کرد:

در جمعه‌های قبل اشاره مختصری به لزوم معرفت امام شد. معرفت و شناخت هر چیزی، سبب مواجهه صحیح با آن پدیده و در نهایت موجب آرامش است و ناشناخته بودن پدیده‌ها، عامل ایجاد اضطراب و سردرگمی است.

غیبت امام زمان (عج) نیز یکی از پدیده‌های غیرقابل انکار است. معرفت در حوزه امام‌شناسی، سبب می‌شود تا اولاً گفتار ائمه (ع) در مورد اصل وجود امام زمان (عج) بر جان ما بنشیند و ثانیاً انتظار، شکل عبادت آگاهانه توأم با انجام وظایف به خود بگیرد.

امام صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند: «اعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِنَّکَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَکَ لَمْ یَضُرَّکَ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ»

امام خودت را بشناس که اگر امام خودت را شناختی، دیر یا زود شدن امر غیبت، به تو زیان نخواهد رساند.

این فرمایش امام صادق (ع) کنایه از آن است که اگر کسی امام را شناخت، چه در زمان حیات او ظهور محقق شود یا به تأخیر بیفتد، غیبت طولانی شود یا از عمر آن کاسته شود، در اعتقاد او خللی ایجاد نمی‌شود.

درحقیقت، شیعیان راستین، تکلیف‌محور عمل می‌کنند و، چون می‌دانند سرانجام کار دنیا به دست امام زمان (عج) است، با دل آرام و قلب مطمئن در مسیر ترویج و تعالی دین گام برمی‌دارند.

آن‌ها اگر مفتخر به درک عصر ظهور شوند، با شعف وصف‌ناشدنی کمر به خدمت امام خواهند بست و اگر از فیض حضور، محروم شوند و پیش از ظهور از دنیا بروند شادمان از آنند که با انجام تکالیف خود لبخند رضایت را بر لبان امام زمان (عج) نشانده‌اند. این حالت در دوران ائمه (ع) هم جاری بود. برخی از یاران ائمه (ع) دور از ایشان زندگی می‌کردند، اما مورد تأیید آن‌ها بودند و حضرات معصومین (ع) برای آن‌ها دعا می‌کردند.

بعضی هم در کنار امام و در شهری که امام زندگی می‌کرد، بودند و هر روز امام زمان خودشان را می‌دیدند، اما با ایشان مبارزه می‌کردند. به عنوان مثال در واقعه عاشورا، تمام لشکر کوفه و شام، امام زمان خودشان را در صحرای کربلا دیدند، اما به روی ایشان شمشیر کشیدند و دست خود را به خون امام آغشته کردند. مشکل آن‌ها این بود که نسبت به مقام امام «معرفت» نداشتند. در همان واقعه عاشورا ما تابلوی زیبای معرفت به امام را در میان اصحاب امام حسین (ع) می‌بینیم.

در سپاه کوچک امام، غلام سیاه‌پوستی مثل جُون و آن غلام ترک و اشراف زادگانی مثل حر، حبیب و نیز بنی‌هاشم، در صف واحد جان دادند، اما دست از یاری از امام خود نکشیدند. تفاوت گروه کوفیان با اصحاب معدود و محدود امام حسین (ع) در همین معرفت بود.

معنای فرمایش امام صادق (ع) همین است. معرفت امام، وظیفه‌ای است که همه ما بر عهده داریم. قطعاً اگر امام زمان خود را شناختیم، طولانی شدن غیبت، در ایمان و اعتقاد و رفتار ما تأثیر منفی نخواهد گذاشت.

به طور خلاصه می‌توان گفت، رؤیت امام، فرع بر معرفت ایشان است. ممکن است عاشقی همچون اُویس قرنی با تمام ارادتی که به رسول خدا (ص) دارد موفق به زیارت ایشان نشود، اما قلبش چنان به معرفت نبی گرامی اسلام (ص) پیوند بخورد که در زمره یاران خاص ایشان قرار بگیرد. از آن سو، کسانی در مدینه در کنار پیامبر (ص) زندگی می‌کردند که لحظه‌ای از توطئه علیه ایشان فروگذار نمی‌کردند.

امیرالمومنین (ع) در عبارتی، محوریت معرفت به امام را این گونه بیان می‌فرمایند:

«إِنَّمَا اَلْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لاَ یَدْخُلُ اَلْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لاَ یَدْخُلُ اَلنَّارَ إِلاَّ مَنْ أَنْکَرَهُمْ»

همانا امامان دین، از طرف خداوند تدبیرکنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگان هستند. کسی داخل بهشت نخواهد شد مگر آنکه آن را شناخته و ایشان نیز او را بشناسند و کسی در جهنم سرنگون نمی‌شود مگر آنکه منکر ائمه شود و ایشان هم او را نپذیرند.

نتیجه شناخت و معرفت به امام معصوم آن است که به سوی دستورات الهی سوق پیدا می‌کنیم. اوامر آن‌ها را اجرا خواهیم کرد و منهیات ایشان را ترک می‌کنیم؛ چون اوامر آن‌ها، دستورات الهی و آنچه نهی کرده اند را موجب غضب پروردگار می‌دانیم.