"صراط" - لجاجت اقليتي از نخبگان كه اكثر امكانات رسانه هاي مدرن كشور را در اختيار داشتند، در برابر خواسته قريب به اتفاق مردم در مسئله «تعيين نوع حكومت»، پس از پيروزي انقلاب اسلامي ادامه يافت.
به گزارش سرویس سیاسی صراط درست يك هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي يعني روز 30بهمن 57 آميزه اي از گردن كشي هاي مسلحانه و تبليغات رسانه اي جريان هاي سياسي روياروي با انقلاب، امام خميني(ره) را چنان به خشم آورد كه فرمودند:
من تحمل اين بي فرهنگي را نخواهم كرد. بايد تمام اقشار به هر اسمي كه هستند در تحت پرچم اسلام به فعاليت خود ادامه دهند و در غير اين صورت قيام عليه حكومت انقلاب اسلامي است كه جزاي آن در قانون اساسي اسلام معلوم است.(1)
مخاطب امام، گروه ها و نشريات وابسته به جريان چپ بودند؛ اما مبناي اسلامي حكومت در اولين روزها حتي از درون دولت موقت هم مورد خدشه قرار مي گرفت، به گونه اي كه امام در ديدار اسدالله مبشري، وزير دادگستري دولت بازرگان و در واكنش به اظهارات وي درباره وضع موجود در محاكم انقلاب تصريح مي كنند:
بايد موازين شرعيه باشد... موازين اروپايي از بين برود. ايران بايد ايران باشد نه اروپا.(2)
جالب بود كه مبشري را در اين ديدار، سيدعلي شايگان، وزير كشور دولت مصدق كه پس از 21سال از آمريكا بازگشته بود، همراهي مي كرد. شايگان در اين ديدار، شايعه مطبوعات درباره قصدش براي نامزدي رياست جمهوري اسلامي را تكذيب كرد و امام پاسخ دادند:
مي دانم كه از شما چنين كاري ساخته نيست.3
روز بعد، شايگان با سوءاستفاده از فضاي امني كه آزادي هاي انقلاب به وجود آورده بود، مدعي عدم امكان اجراي موازين اسلام در حكومت شد! دو روز پس از آن ديدار، امام در ملاقات با اعضاي كانون وكلاي دادگستري چنين گفتند:
شنيدم يكي از اين هايي كه تازه آمده است، براي اينكه دلش مي خواهد يك چيزي بشود، گفته است كه نمي شود اسلام را درست كرد! آقا تو از اسلام چه اطلاعي داري كه مي گويي نمي شود؟ چه مي داني اسلام چه هست و نمي شود؟4
در غربت عقايد امام بين اين دسته از نخبگان همين بس كه بخشي از اعضاي همين كانون وكلا كه امام با آنان سخن مي گفت، از مخالفان «اسلاميت» نظام آينده بودند. رسانه ملي نيز به تريبوني براي تبليغ «ناكارآمدي اسلام» در عرصه نظام سازي مبدل شده بود، چنان كه حضرت امام در همين روز در ديدار با روحانيون غرب تهران گلايه مندانه فرمودند:
ما مي بينيم بعضي از اشخاص خيلي مبتذل از خارج آمدند و اينجا صحبت مي كنند و راديو صحبت آن ها را پخش مي كند كه اسلام را نمي شود پياده كرد.5
بسياري از رسانه هاي مكتوب هم در اختيار شخصيت ها و جريان هاي سياسي اي بود كه همه چيز، به جز نظام مورد درخواست مردم را تبليغ مي كردند. علاوه بر روزنامه هاي كثيرالانتشار، نگاهي به يكي از مجلات اين دوره به خوبي گوياي واقعيات آن زمان است. تنها در يك شماره هفته نامه تهران مصور، به نقل از گروه هاي خلق الساعه و نويسندگان ابن الوقت آن روزها، رفراندم با تعابيري همچون «رأي كوركورانه، توهين به ملت، غيردموكراتيك و يك كار صددرصد غربي»! مورد حمله قرار گرفته بود. برخي از اظهارنظرها هم واقعاً مضحك بود. نويسنده اي به نام هما ناطق گفته بود:
من با پرسيدن نظر افراد به هر شكلي كه باشد مخالفم!6
توده هاي مردم به چنين سخناني بي اعتنا بودند، اما به هر حال آنچه در رسانه ها ديده و شنيده مي شد به گونه اي بود كه گويا تمام وسايل براي «عدم انجام همه پرسي» درباره خواسته اعلام شده مردم مهيا شده است. واعظ شهير مرحوم حجت الاسلام والمسلمين محمدتقي فلسفي در روز 14 اسفندماه 1357 در اجتماع حرم حضرت معصومه(س) گلايه كرده بود:
با كمال تأسف بايد بگويم كه نمي دانم دستگاه راديو تلويزيون چه بيماري اي دارد كه در طول مدت اين انقلاب هنوز بحث جمهوري اسلامي را نه در راديو براي مردم مطرح كرده و نه ميزگردي در تلويزيون گذاشته است.7
شايد همين اعتراض ها بود كه سرانجام سبب شد صدا و سيما به رياست صادق قطب زاده، به پخش مصاحبه معروف با شهيد مطهري درباره جمهوري اسلامي تن دهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. صحيفه امام، ج 6، ص .195
2. همان، ص .217
3. همان، ص.218
4. همان، ص .242
5. همان، ص .252
6. هفته نامه تهران مصور، شماره9، دوره جديد، 25/12/.1357 به نقل از نيمه پنهان، مجلد17، تهران، دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان، 1385، ص.50
7. روزنامه اطلاعات، 14/12/1357، ص8. به نقل از: روزشمار جنگ، ج1، پيدايش نظام جديد، ص.290
پاورقي
من تحمل اين بي فرهنگي را نخواهم كرد. بايد تمام اقشار به هر اسمي كه هستند در تحت پرچم اسلام به فعاليت خود ادامه دهند و در غير اين صورت قيام عليه حكومت انقلاب اسلامي است كه جزاي آن در قانون اساسي اسلام معلوم است.(1)
مخاطب امام، گروه ها و نشريات وابسته به جريان چپ بودند؛ اما مبناي اسلامي حكومت در اولين روزها حتي از درون دولت موقت هم مورد خدشه قرار مي گرفت، به گونه اي كه امام در ديدار اسدالله مبشري، وزير دادگستري دولت بازرگان و در واكنش به اظهارات وي درباره وضع موجود در محاكم انقلاب تصريح مي كنند:
بايد موازين شرعيه باشد... موازين اروپايي از بين برود. ايران بايد ايران باشد نه اروپا.(2)
جالب بود كه مبشري را در اين ديدار، سيدعلي شايگان، وزير كشور دولت مصدق كه پس از 21سال از آمريكا بازگشته بود، همراهي مي كرد. شايگان در اين ديدار، شايعه مطبوعات درباره قصدش براي نامزدي رياست جمهوري اسلامي را تكذيب كرد و امام پاسخ دادند:
مي دانم كه از شما چنين كاري ساخته نيست.3
روز بعد، شايگان با سوءاستفاده از فضاي امني كه آزادي هاي انقلاب به وجود آورده بود، مدعي عدم امكان اجراي موازين اسلام در حكومت شد! دو روز پس از آن ديدار، امام در ملاقات با اعضاي كانون وكلاي دادگستري چنين گفتند:
شنيدم يكي از اين هايي كه تازه آمده است، براي اينكه دلش مي خواهد يك چيزي بشود، گفته است كه نمي شود اسلام را درست كرد! آقا تو از اسلام چه اطلاعي داري كه مي گويي نمي شود؟ چه مي داني اسلام چه هست و نمي شود؟4
در غربت عقايد امام بين اين دسته از نخبگان همين بس كه بخشي از اعضاي همين كانون وكلا كه امام با آنان سخن مي گفت، از مخالفان «اسلاميت» نظام آينده بودند. رسانه ملي نيز به تريبوني براي تبليغ «ناكارآمدي اسلام» در عرصه نظام سازي مبدل شده بود، چنان كه حضرت امام در همين روز در ديدار با روحانيون غرب تهران گلايه مندانه فرمودند:
ما مي بينيم بعضي از اشخاص خيلي مبتذل از خارج آمدند و اينجا صحبت مي كنند و راديو صحبت آن ها را پخش مي كند كه اسلام را نمي شود پياده كرد.5
بسياري از رسانه هاي مكتوب هم در اختيار شخصيت ها و جريان هاي سياسي اي بود كه همه چيز، به جز نظام مورد درخواست مردم را تبليغ مي كردند. علاوه بر روزنامه هاي كثيرالانتشار، نگاهي به يكي از مجلات اين دوره به خوبي گوياي واقعيات آن زمان است. تنها در يك شماره هفته نامه تهران مصور، به نقل از گروه هاي خلق الساعه و نويسندگان ابن الوقت آن روزها، رفراندم با تعابيري همچون «رأي كوركورانه، توهين به ملت، غيردموكراتيك و يك كار صددرصد غربي»! مورد حمله قرار گرفته بود. برخي از اظهارنظرها هم واقعاً مضحك بود. نويسنده اي به نام هما ناطق گفته بود:
من با پرسيدن نظر افراد به هر شكلي كه باشد مخالفم!6
توده هاي مردم به چنين سخناني بي اعتنا بودند، اما به هر حال آنچه در رسانه ها ديده و شنيده مي شد به گونه اي بود كه گويا تمام وسايل براي «عدم انجام همه پرسي» درباره خواسته اعلام شده مردم مهيا شده است. واعظ شهير مرحوم حجت الاسلام والمسلمين محمدتقي فلسفي در روز 14 اسفندماه 1357 در اجتماع حرم حضرت معصومه(س) گلايه كرده بود:
با كمال تأسف بايد بگويم كه نمي دانم دستگاه راديو تلويزيون چه بيماري اي دارد كه در طول مدت اين انقلاب هنوز بحث جمهوري اسلامي را نه در راديو براي مردم مطرح كرده و نه ميزگردي در تلويزيون گذاشته است.7
شايد همين اعتراض ها بود كه سرانجام سبب شد صدا و سيما به رياست صادق قطب زاده، به پخش مصاحبه معروف با شهيد مطهري درباره جمهوري اسلامي تن دهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. صحيفه امام، ج 6، ص .195
2. همان، ص .217
3. همان، ص.218
4. همان، ص .242
5. همان، ص .252
6. هفته نامه تهران مصور، شماره9، دوره جديد، 25/12/.1357 به نقل از نيمه پنهان، مجلد17، تهران، دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان، 1385، ص.50
7. روزنامه اطلاعات، 14/12/1357، ص8. به نقل از: روزشمار جنگ، ج1، پيدايش نظام جديد، ص.290
پاورقي
آيا سزا نيست امثال نوريزاد با توجه به اين دهان خود را كه مايه مسرت دشمنان اسلام و ايران شده ببندند؟!