شیرازۀ انقلاب اسلامی ما از همان ابتدا با شهادت طلبی و نثار خون در راه اسلام شکل گرفت. در راه اسلام نه چیز دیگری، چون قیام ما فلسفۀ دیگری جز اسلام نداشت. پس شهیدان انقلاب ما، همان شهیدان اسلام ما هستند. مرد قیام ما نیز خود میدان دار شهادت طلبی شد و فریاد زد: « يكى از كسانى كه بايستى در راه حضرت سيد الشهداء آغشته به خون خود شود، خمينى است.... چه افتخارى بالاتر از اين كه در راه دين، در راه حسين ع، در راه استقلال مملكت كشته شويم»* تا راه و رسم شهادت را به پیروی از جد مظلومش نشانمان دهد، که عزت پایمال شده را با شهادت به دست آوریم. امروز نیز قرعۀ شهادت به نام رزمندگان جبهۀ عزت و شرف علمی انقلاب زده شده است. همان پاک باختگانی که لبیک گوی امام شان در جهاد علمی شدند و اجازه ندادند تعلق علم بی ثمر، پر و بال شان را ببندد و با خون شان حجاب آن را دریده و به وصال معبود رسیدند. خون دانشمندان شهید انقلاب اسلامی گواه این شده است که می توان از همان مسیری که برای دیگران جز وزر و وبال و تفاخر و تکاثر دنیایی ارمغان دیگری ندارد، رفت و پیروز مندانه به حقیقت علم که عبودیت است دست یافت و در نهایت با گوهر دردانۀ شهادت، با افتخار بر تخت بلند مرتبۀ بندگی خدا تکیه زد. جهاد و تلاش علمی آنها همان فریاد هیهات منا الذلۀ حسینی ای شده که گوش استکبار و صهیونیسم را کر کرده است و امیدواریم خون شان نیز آگاهی بخش و بیدار ساز ذهن ها و فکرهای جاهلانه و جامدانۀ بهانه جویانی باشد که هنوز به قدرت مندی علمی انقلاب اسلامی شک دارند و باور نکرده اند که مجاهدان علمی انقلاب اسلامی، سنگرهای کلیدی علم انحصاری جهان خواران و مستکبرین را فتح کرده اند و همین خواب آسوده را از سر آنها ربوده است و چون یارای مقابله با علم دانشمندان پارسا و متعهد ما را ندارند، به حذف فیزیکی ایشان می پردازند. خون علیمحمدی، شهریاری، رضایی نژاد و احمدی روشن، روش ترین برهان و دلیل انقلاب اسلامی است که از هیمنۀ علمی استکبار چیزی باقی نمانده است و سربازان ولایت فقیه از بذل خون شان برای انقلاب اسلامی ابایی ندارند و برایشان تفاوتی ندارد که این خون در سنگر جهاد نظامی یا جهاد علمی و یا جهاد فرهنگی ریخته شود، مهم این است که شهادت در راه عزت و شرف و استقلال و در یک کلمه در راه اسلام عزیز عادت آنها شده است.
* 9 خرداد 1342/صحيفه امام، ج1، ص: 240