
درحالی که در اسلام استفاده از قدرت حاکمیت در نفع شخصی و هواهای نفسانی و قدرت طلبی حرام است به عیان می توانیم نقش خانواده آقای هاشمی و نه خود ایشان به تنهایی را بررسی کنیم و به نظاره بنشینیم و این در حالی است که با رضایت آقای هاشمی از خانواده خود، همسر و فرزندان او نقش دستان و بازوان او را ایفا می کرده اند.
نقش اکبر هاشمی رفسنجانی در فتنه
به اعتقاد برخی کارشناسان حوزه سیاسی نقش و تاثیر علی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات دهم ریاست جمهوری، با طرح "دولت وحدت ملی" کلید خورد، هر چند که استقبال برخی از اصلاح طلبان از ایده هاشمی رفسنجانی برای حذف احمدی نژاد موجب شد تا وی صراحتاً طرح "دولت وحدت ملی" را متعلق به ناطق نوری بخواند بگوید که "این طرح را اول آقای ناطق نوری مطرح کرد که جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم آقای لاریجانی مطرح کرد که او هم جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم جامعه روحانیت مبارز با خواست عسگراولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد..."
پس از شکست طرح "دولت وحدت ملی"، ردپایی از هاشمی رفسنجانی برای هدایت جبهه موسوم به دوم خرداد نیز مشاهده شد که در پی حضور مجدد خاتمی در صحنه بود، اما با اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی و کنارهگیری خاتمی، هاشمی رفسنجانی حمایت از او را در دستور کار خود قرار داد. در این بین نکته قابل توجه این است که هرچند تمایلی از سوی طرفین برای علنی شدن این حمایت ها وجود نداشت، اما نامه اعتراض آمیز کروبی نسبت به حمایت هاشمی از موسوی، پشت پرده انتخابات دهم ریاست جمهوری را نمایان کرد و در ادامه نیز احمدینژاد در جریان مناظره انتخاباتی با موسوی کار را تمام کرد و با صراحت تمام گفت: "بنده دربرابر یک کاندیدا نیستم، در برابر یک مجموعهای هستم که با محوریت آقای هاشمی و همکاری آقای موسوی و خاتمی علیه بنده حرکت کردند..."
صرف نظر از این حمایت و ابعاد مختلف آن، همکاری و هماهنگی هاشمی رفسنجانی با پیشبرد طرح تشکیک در سلامت انتخابات موضوع مهم تری بود که نیازمند توجه و بررسی جدی است؛ روزنامه اعتماد ملی مورخ 5 دی ماه 87 نوشت که اکبر هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای سازمان اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد منطقه 9، اظهار داشت: "اگر ناظران و مسئولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیمومت کنند و نگذارند آنچه مردم میخواهند اعلام شود، این کار خیانت و مستوجب عذاب الهی است. حتی اگر براساس مصلحت برخی بگویند که این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد میشود و این اتفاق شومی خواهد بود..."
خبرگزاری کار ایران نیز در مورخ 12 آذر 87 سخنان هاشمی رفسنجانی در مراسم سیامین سالگرد قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی را چنین منعکس کرده است: "مردم هیچ گاه ضدانقلاب نمیشوند و اگر احساس کنند، رأیشان جور دیگری خوانده میشود و تأثیرگذار نیست و نیز احساس کنند نمیتوانند نقش خود را به خوبی در جامعه ایفا کنند، حضورشان ضعیف میشود..."
وی در خطبههای نماز جمعه تهران در اردیبهشت 1388 نیز اینگونه موضع گیری کرده بود که: "باید به طور جدی تلاش شود تا سلامت انتخابات برای مردم مشخص شود تا با خیال راحت بروند و رأی بدهند..." مساله اصلی این است که طرح این بیانات از سوی شخصی که در ساختار قدرت سیاسی جمهوری اسلامی جایگاه ویژهای داشته، زمینههایی را فراهم ساخت تا دیگران نیز به راحتی و با صراحت به دنبال القا وجود "تقلب" در انتخابات باشند و هیچ واهمه ای از بیان این دروغ بزرگ به خود راه ندهند.
با این همه نامه سرگشاده هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب سه روز پیش از انتخابات و طرح مسائل قابل تامل و بحث برانگیز آخرین تیر ترکش وی در روزهای قبل از برگزاری انتخابات بود که البته در نهایت نتیجه دلخواه وی را به ارمغان نیاورد.
مواضع هاشمی در حوادث پس از انتخابات در ابتدا صرفاً سکوت بود و در حالی که فعالان سیاسی انتظار واکنش روشن از وی در قبال اردوکشیهای خیابانی و اغتشاشات متعاقب آن را داشتند،وی سرانجام در نماز جمعه 26 تیر ماه با حمایت از آشوبها، شرایط را بحرانی خواند و به ابراز تردید نسبت به صحت و سلامت انتخابات پرداخت و به جای دعوت از ساختارشکنان به قانون با طرح سه پیشنهاد بر آتش فتنه افزود و صحنه نمازجمعه را که باید عرصه وحدت باشد به عرصه افزایش اختلافها و درگیریهای فیزیکی و سیاسی تبدیل کرد تا از این راه حماسه 40 میلیونی مردم کشور را نادیده بگیرد.
وی که در خطبههای نماز جمعه خود از دستگیرشدگان حمایت کرده و پایبندی همه به قانون، دلجویی از آسیبدیدگان، فضای بحث برای جلب اعتماد، آزادی زندانیان و آزادی رسانهها و مطبوعات را بهعنوان راهکارهای خود مطرح کرده بود، در مقابل تمام موضع گیری هایی که نسبت به مواضع اش می شد، ایستاد و در سخنرانی معروف خود در جمع دانشجویان مشهدی و حتی در دیدارش با اعضای حزب اعتدال و توسعه بر مواضعش در نماز جمعه 26 تیر ماه 88 اصرار ورزید.
در ادامه این موضع گیری ها باید غیبت در مراسم تنفید و تحلیف رئیس دولت دهم را هم مورد اشاره قرار داد. ضمن اینکه هاشمی رفسنجانی در یکی از سخنرانی های سال 89 خود نیز تاکید کرده بود که هنوز هم به مواضع خود در آخرین نماز جمعهاش معتقد است و همین اصرار مجدد وی بر مواضع نادرست گذشته نشان از آن دارد که برخی از کارشناسان سیاسی کشور چندان هم بیراه نمی گفتند که "هاشمی پناهگاه جریان فتنه است".
عمده این کارشناسان و فعالان سیاسی با استناد به مواردی چون نامه جنجالی و بدون سلام رئیس مجمع تشخیص به رهبر معظم انقلاب و پیش بینی آشوبها، سکوت چند هفتهای وی در قبال اغتشاشاتی که به بهانه تقلب صورت گرفت، مواضعی که در حمایت از مدعیان تقلب اتخاذ کرد و دیدارهای وی با سران این جریان تاکید دارند که طراح اصلی دروغ بزرگ "تقلب" در انتخابات هم هاشمی رفسنجانی بوده و نقش وی در القای این موضوع در جامعه قابل انکار نیست.
عفت مرعشی مادر خانواده هاشمی رفسنجانی
نکته جالب توجه این است که علی اکبر هاشمی رفسنجانی در طی این مسیر چندان بی یار و یاور هم نبود و براساس برخی مستندان آشکار و رسانه ای، همسر، پسران و دختران وی نیز در پیشبرد طرح توهم آفرینی برای اثبات دروغ بزرگ "تقلب" در انتخابات ریاست جمهوری با وی همراهی کرده اند. در همین راستا عفت مرعشی همسر اکبر هاشمی رفسنجانی که شاید به نوعی مادر سیاسی ترین خانواده کشور هم باشد، هر چند که خود چهرهای سیاسی نیست اما در اظهارنظری جنجالی در روز رأی گیری، یکی دیگر از بخش های پازل القای "تقلب" در انتخابات دهم ریاست جمهوری را تکمیل کرد و با نشان دادن برگه رأی خود که روی آن نام میرحسین موسوی درج شده بود، ادعا کرد که "اگر تقلب نشود، موسوی رئیسجمهور میشود...".
وی پس از اینکه با حضور در حسینیه جماران رای خود را به صندوق انداخت، گفت: "شما شاهد هستید که من در رای خود نام میرحسین موسوی را نوشتم و امیدوارم که تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیافتد من در پل صراط از آنها نخواهم گذشت".
همسر اکبر هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سوال فردی که میپرسید اگر تقلب شود چه اتفاقی میافتد، نیز تاکید داشت که "اگر تقلب شود، از مردم میخواهم با حضور در خیابانها واکنش نشان دهند. اما در صورتی که تقلب انجام نشود مطمئن هستم که میرحسین موسوی رای خواهد آورد...".
مهدی پسر فراری خاندان هاشمی رفسنجانی

مهدی فرزند چهارم و پسر دوم اکبر هاشمی رفسنجانی است که البته پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری هم با فعالیت و جنجال هایی مختلف سیاسی و اقتصادی، نامی پرآوازه در کشور برای خود دست و پا کرده بود. وی شاید رسانهای ترین چهره این خاندان هم باشد که در انتخابات دهم ریاست جمهوری از دریچه رسانه به فعالیت علیه دولت وقت و حمایت از کاندیدای مورد نظر خود پرداخت.
این فرزند هاشمی رفسنجانی بعد از راه اندازی کمیته راهبردی ستاد حامیان میرحسین موسوی، قائم مقام حسین مرعشی در این کمیته شد و هدایت رسانهای حامبان موسوی را عهده دارد شد، اما عملکرد سایتهای تحت مدیریت او به شکلی بود که حتی مهدی کروبی نیز از تخریبها و تخلفات آنها گلایهمند بود.
در این میانه اشاره به گوشه ای از اعترافات حمزه کرمی مدیرمسئول سایت جمهوریت و مسعود باستانی سردبیر این سایت در خصوص عملکرد مهدی هاشمی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بهترین گواه برای نمایان ساختن نقش وی در این باره خواهد بود؛ "... ما نیز سایت جمهوریت با مدیریت رسمی مهدی هاشمی را راهاندازی کردیم..."کرمی در تشریح اقدامات این سایت گفته است که "... سایت جمهوریت ابتدا قرار بود از کاندیدایی در انتخابات حمایت و نسبت به دولت نهم نیز نقدهایی داشته باشد، ولی با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمانهای انقلابی مانند سپاه و بسیج و سازمانهای دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی میکرد و کار به جایی کشید که این سایت برخلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد..."
وی که از سال 82 به توصیه محمد هاشمی رفسنجانی به سازمان بهینه سازی مصرف سوخت رفته بود و توسط مهدی هاشمی نیز در ستاد ربع قرن دستاوردهای دانشگاه آزاد نیز فعال شده و در یکی از دفاتر دانشگاه آزاد برنامههای این ستاد را پیگیری میکرد، در اظهارات خود در دادگاه متهمان آشوبهای پس از انتخابات میافزاید: "مهدی هاشمی حتی مطالب تندتری را برای انتشار سایت جمهوریت ارائه میداد که از جمله این مطالب میتوان به گزارشی که 2 روز قبل از انتخابات توسط وی به ما داده شده، اشاره کنم که در این گزارش فرمانده بسیج متهم به تخریب و تضعیف میرحسین موسوی شده بود. البته این گزارش را ما هرگز منتشر نکردیم..."
مسعود باستانی سردبیر این سایت نیز در دادگاه مکرراً گرداننده جمهوریت را مهدی هاشمی عنوان کرد و درباره خط مشی این سایت هم اضافه کرده بود که "سایت جمهوری اتاق جنگ روانی مهدی هاشمی علیه مسئولین نظام بود..."
در این شرایط که مستندات و یا به قول برخی نزدیکان خاندان هاشمی، اتهامات بسیاری نسبت به فرزند جنجالی اکبر هاشمی رفسنجانی در کشور مطرح بود، وی به بهانه رسیدگی به امور دفاتر دانشگاه آزاد در لندن، به دامن پیر استعمار گریخته و جالب تر اینکه زمانی هم که دادستان عمومی و انقلاب تهران به وی توصیه کرد برای دفاع از خود هر چه زودتر به ایران بازگردد، طی نامهای به خط و نشان کشیدن برای دادستانی پرداخت. هاشمی پدر هم ضمن توصیه به پسرش که با خیال راحت به کارها و تحصیلاتش در لندن ادامه دهد، در مشهد با بیان اینکه "مهدی در این انتخابات هیچ دخالتی نداشت..."، گفت که "مهدی ما رفته خارج و خیالش از پروندههایش راحت است..."
گزارش کمیسیون اصل 90 از فتنه 88 در حالی در آستانه حماسه 9 دی ماه در خانه ملت قرائت شد که بار دیگر نقش "مهدی هاشمی رفسنجانی" به عنوان یکی از سرکردگان فتنه 88 مطرح شد.
در این گزارش به پیامهایی اشاره شده که غربیها مستقیماً از داخل ایران دریافت کردند و "این پیامها منجر به شکلگیری این اشتباه محاسباتی در ذهن آنها شد که سال 88 زمانی مناسب برای کلید زدن پروژه کودتاست."
به گفته کمیسیون اصل 90 "اطلاعات موجود در اسناد اطلاعاتی که به هنگام نگارش این گزارش به آنها مراجعه شده نشان میدهد "مهدی هاشمی" نقشی عمده در ارسال این پیامها به بیرون داشته و از جمله پیامهای مستقیم وی برای آمریکا در واخر سال 1387 موجب شد آمریکا پروژه مذاکرات هستهای با ایران را که اهمیت حیاتی برای آن داشت تعطیل کرده و انرژی خود را به پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات 1388 متمرکز نماید."
در بخش دیگری از گزارش به سلسله جلسات دفتر مهدی هاشمی اشاره شده که "با هدف حضور و مهیا کردن شرایط پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات تشکیل میشد یاد کرد که به تعبیر خودش توانسته بود از طریق این جلسات، یک اتاق جنگ کامل به وجود بیاورد." سپس موضوع زیر سؤال بردن پیشاپیش سلامت انتخابات با مطرح کردن احتمال وقوع تقلب در گزارش مذکور مورد اشاره قرار گرفته و آمده است: در همین راستا و با هدف اعتماد زدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات، کمیته صیانت از آرا تشکیل و توسط افرادی چون مهدی هاشمی به فناوریهای پیشرفته مجهز شد.
کمیسیون اصل 90 سخنان مهدی هاشمی در 20 خرداد 88 را "جالبتر از همه اظهارنظر"های فعالان فتنه دانسته که به زنگنه گفته بود: همه چیز را برای صیانت از آراء آماده کرده و یک اتاق جنگ درست کردهام.
به اعتقاد مجلس شورای اسلامی "مقصود مهدی هاشمی در این جا پروژهای است که میتوان آن را پروژه ارتباط پیامکی خواند چند روز پیش از انتخابات پروژهای مبنی بر اینکه پیامکی لحظه به لحظه با نمایندگان موسوی حاضر در پای صندوقهای رای که توسط مهدی هاشمی طراحی و نرم افزاری هم برای آن نوشته شده بود کشف شد. به عنوان نمونه یافتههای اطلاعاتی مفصلی وجود دارد که نشان میدهد مجموعه نظرسنجیهای ارائه شده به موسوی از جانب مهدی هاشمی جعلی و با هدف آماده کردن ذهن وی برای طرح بحث تقلب بوده است."
فائزه، دختر اغتشاشگر خاندان هاشمی رفسنجانی

فائزه از پرکارترین اعضای خاندان هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری بود و با وجود مخالفت پیشینش با کاندیداتوری موسوی، در حمایت از وی در این دوره از انتخابات با ساماندهی دختران فیروزهای سنگ تمام گذاشت. بدون تردید یکی از معروف ترین اقدامات وی در دوران تبلیغات انتخابات دهم ریاست جمهوری به سخنرانی در مراسم سالگرد دوم خرداد در ورزشگاه آزادی در حضور خاتمی و زهرا رهنورد مرتبط می شود که در آنجا دوران اصلاحات را تداوم دوران سازندگی دانسته و در توصیف دورانی کنونی نیز مدعی شد که "در شرایط به سر میبریم که نکبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده است..." وی همچنین گفته بود که "مطمئن هستم که اگر در اثر خطای ما این دولت پیروز شود، امر بر این آقا (احمدینژاد) مشتبه میشود که خود را امام زمان بنامد و خطاهای گذشته را با قدرت بیشتر ادامه دهد..."
البته در سال 90 پس از اظهارات فائزه هاشمی در در گفت و گو با سایت "روز" مبنی بر اینکه "مملکت به دست اراذل و اوباش افتاده است" و سخنانی علیه مسوولان نظام توسط قوه قضائیه احضار شد.
بر همین اسا معین گردید نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات خانم هاشمی 23 مرداد امسال در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شود اما قاضی پرونده با درخواست استمهال وکیل مدافع متهم به منظور تدارک دفاع، موافقت کرد و مهلت یک ماهه داده شد.با این درخواست، جلسه دادگاه به تاخیر افتاد و وقت رسیدگی نیز تجدید شد.
تعویق های 120 ورزه در زمان اجرای دادگاه وی خود باعث انتقاد افکار عمومی نسبت به این تاخیرها شده که می توان به بیانیه های پی در پی تشکل ها و گروه های دانشجویی کشور در این خصوص اشاره نمود.
حال در آستانه برگزاری دادگاه دختر دوم اکبر هاشمی رفسنجانی با نگاهی گذرا بر تحرکات و اقدامات فائزه هاشمی در فتنه 88 به بیان پرونده سیاسی وی در فتنه 88 می پردازیم:
«فائزه هاشمی رفسنجانی»؛ این اسم آنقدر حواشی به همراه خود دارد که توجه کنجکاوانه مخاطبان را به خود جلب کند. شاید به همین دلیل است که روزنامهها و نشریات علاقه خاصی به مطرح کردن این نام در صفحات خود دارند؛ نامی که در یک سال و نیم اخیر یک بار دیگر بر سر زبانها افتاده و با فتنه 88 گره خورده است.
البته اگر فائزه هاشمی در انتخابات مجلس ششم از سوی اصلاحطلبان مورد شدیدترین حملههای رسانهای و تبلیغاتی قرار گرفت و تصویر ویلای مجلل او در شهر بیرمنگام انگلستان در روزنامههای این طیف منتشر شد (و هیچگاه با تکذیب او مواجه نشد)، در انتخابات ریاست جمهوری دهم خود او سردمدار جبهه اصلاحات شده بود و علیرغم مخالفت پیشین با میرحسین موسوی، به صورت غیررسمی مسئولیت کمیته تبلیغات او را برعهده گرفت. فعالان سیاسی معتقدند تحرکات پررنگ فائزه هاشمی پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری، ریشه در نحوه ورود و تحرکاتش در همین انتخابات دارد؛
چرا که او پس از سالها سکوت این بار با تمام توان و انرژی و تمام قد برای حمایت از موسوی به میدان آمده بود و پذیرش شکست خارج از تحملی بود که در این 10 سال در غربت به سر آمده بود و میخواست تمام آتش خود در عالم سیاست را یکباره شعله ور کند.
وی بعد از آن که در انتخابات مجلس ششم و ماجراهای روزنامه «زن»، از سوی یاران امروزش از پارلمان رانده شد، به پناهگاه سکوت خود رفت و دیگر نامی از او در عالم سیاست برده نشد. اما پائیز سال گذشته همزمان با انتخاباتی شدن فضای سیاسی کشور، تصمیم گرفت سکوت خود را بشکند. او در اولین مصاحبهای که بعد از سالها با هفتهنامه «شهروند امروز» انجام داد، اعلام کرد که «هنوز هم اهل جنگیدن» است و با چنین رویکردی بود که پرونده سیاسی خود را در انتخابات دهم باز کرد.
فائزه: ما ول نمیکنیم!
فائزه از پرکارترین افراد در انتخابات ریاست جمهوری بود و در حمایت از کاندیداتوری موسوی سنگ تمام گذاشت. اتفاقاً شباهتهایی هم با کاندیدای مورد حمایتش داشت از این لحاظ که نیمی از دوران گوشه نشینی آخرین نخستوزیر، او نیز سکوت و انزوا را برگزیده بود و همانند او شکست برایش باورناپذیر بود.
واکنشها و ادعاهای بعد از انتخابات این دو چهره سیاسی بعداز یکی دو دهه خانه نشینی نزدیکی بسیاری با هم داشت تا آنجا که تحلیلگران اینگونه رفتارها را ناشی از فراموشی قواعد بازی سیاسی ارزیابی کردند.
فائزه هاشمی از زمانی که تصمیم جدی برای مقابله با احمدینژاد گرفت، با وجود مخالفت پیشینش با کاندیداتوری موسوی، به حمایت از او برخاست و در زمینه ساماندهی سیاسی و تبلیغاتی فعال شد.
ساماندهی دختران فیروزهای شاید نقطه عطف فعالیتهای تبلیغاتی فائزه برای ستاد موسوی بود که ظهور و بروز بسیاری یافت. البته این اقدام فائزه مقدمهای نیز به همراه داشت؛ فائزه پیش از پیوستن به ستاد موسوی، نکاتی را درباره حجاب زنان بیان داشته بودکه در نوع خود ساختارشکنانه و قابل تأمل است.
او درچهارم اسفندماه سال 87 در مصاحبه با پایگاه اینترنتی الشروق الجزایر، خواستار اختیاری شدن حجاب در ایران شده و گفته بود: «به عقیده من حجاب همچنان که در کشورهای اسلامی معمول است، باید در ایران هم اختیاری باشد نه اجباری.»
او در عین حال در یک برنامه صبحگاهی شبکه دوم سیما به عنوان رئیس فدراسیون ورزش زنان حرفهایی از همین جنس زد و گفت: «متأسفانه بعد از انقلاب ما یکسری رفتارها برای خانمها ارزش شد، رنگ مشکی ارزش شد، چادر مشکی، مانتو مشکی، مقنعه مشکی، روسری مشکی و رنگهای تیره و مرده ارزش شد. این ارزشها خوب نبود.»
او همچنین گفت: «متأسفانه در سالهای اخیر سیاستها به سمتی میرود که زنان را بیشتر خانهنشین کنند.» دختران فیروزهای اما قرار بود همه آنچه پس از انقلاب ارزش شده بود را کنار بزنند و با لباس و روسریهای نامتعارف و آرایش سبز ظاهر شوند.
چنین هم شد و بزرگترین اجرای دختران فیروزهای در مراسم سالگرد دوم خرداد در ورزشگاه آزادی بروز یافت. او در این مراسم و در حضور خاتمی و زهرا رهنورد دوران اصلاحات را تداوم دوران سازندگی دانسته و در توصیف دوران کنونی گفت: «در شرایطی به سر میبریم که نکبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده است.»
او همچنین حرف تاریخی دیگری زده و گفته بود: «دوره اصلاحات ادامه راه سازندگی است و ما آقای موسوی را میخواهیم برای این که استمرار همان راه است.»
سخنان رئیس جمهور در مناظره با میرحسین موسوی درباره این اظهارات او و بیان اینکه «یعنی اشرافیتی که جناب آقای هاشمی در کشور پایهگذاری کرد، قرار است ادامه پیدا کند»، عزم فائزه را برای تقابل علنی با احمدینژاد جزمتر کرد تا جایی که حتی اتمام انتخابات و اعلام نتایج هم چیزی از فعالیتهای او کم نکرد. در واقع پایان انتخابات برای فائزه هاشمی، پایان فعالیتهای انتخاباتیاش نبود و از همان ابتدا در برنامهریزی و هدایت آشوبها نقشآفرینی ویژهای کرد. او 26 خرداد، یعنی چهار روز پس از انتخابات در تجمعی روبهروی جامجم و در میان آشوبگران صریحاً اعلام کرد که «ما ول نمیکنیم!»
تحریک به ادامه آشوبها با طعم توهین به مسئولان
چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات و درگیریهای پراکندهای که در برخی خیابانهای شمالی تهران صورت گرفت، رسانه ملی تصاویری از حضور فائزه هاشمی در میان اغتشاشگران منتشر کرد که او در حال تحریک آنان به ادامه حضور در خیابان بود. البته صداوسیما تنها به همین چند ثانیه اکتفا کرد و از پخش صدای فائزه و مطالبی که او در آن تجمع غیرقانونی بیان کرد، خودداری کرد.
با این حال، چند روز بعد فایل صوتی اظهارات فائزه هاشمی در اینترنت منتشر شد و به سرعت به سایتها و خبرگزاریها راه یافت؛ اظهاراتی که بعدها به سندی برای اثبات برنامهریزی گسترده پیش از انتخابات برای آشوبها بدل شد. او در عین حال که پایه انتخابات را مخدوش میدانست، تعریضهایی توهینآمیز و بیسابقه هم به مسئولان ارشد و مقدسات ملت ایران داشت.
جذابیت ساندویچفروشی برای فائزه
اما تحرکات تحریک آمیز فائزه هاشمی به 26 خرداد محدود نشد و او نشان داد که بطور جدی قصد همراهی و حتی هدایت جریان آشوب را دارد.
در همین راستا بود که روز 30 خرداد و پس از خطبههای نمازجمعه مقام معظم رهبری و اتمام حجت با اغتشاشگران برای پایبندی به قانون، بار دیگر فائزه با شرکت در تجمع دیگری در خیابان آزادی، به تحریک معترضان به تداوم اغتشاشات پرداخت و به همین دلیل توسط مأموران نیروی انتظامی دستگیر شد.
اگرچه فائزه هاشمی بعد از آزادی مدعی شد که قصد ایجاد ناآرامی و تحریک آشوبگران را نداشته و به دلیل گرسنگی در آن حوالی به دنبال ساندویچ میگشته است اما «حسن لاهوتی» فرزند فائزه همزمان با دستگیری وی، در مصاحبه با تلویزیون دولتی انگلیس (BBC) اعلام کرد که مادر و بستگانش به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی در روز شنبه دستگیر شدهاند.
وی مدعی شد که از مادرش خواستهاند تا متعهد شود دیگر در تجمعات شرکت نکند. البته دستگیری فائزه به همراه چهارتن از بستگانش در این تجمع غیرقانونی چندان طول نکشید و فشارهای زیادی که برای آزادی او صورت گرفت، در نهایت آزادی او را یکروزه رقم زد.
چندی بعد «اسماعیل کوثری» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گزارشی که از دیدارهای هیأت منتخب مجلس با برخی از چهرههای سیاسی ارائه داد، اعلام کرد: «آقای هاشمی گفتند که قصد داشتند بیانیهای در این خصوص (حوادث پس از انتخابات) صادر کنم اما کسی نیستم که زیر فشارها اقدام به صدور بیانیه کنم، منظور ایشان از اعمال فشار، دستگیری دخترشان در اغتشاشات بود. گویا دختر آقای هاشمی به ایشان گفته بود که من برای خوردن ساندویچ به آن خیابان رفته بودم اما من را دستگیر کردند.»
«حسین طائب» فرمانده وقت نیروی مقاومت بسیج هم درباره تحرکات فائزه هاشمی پس از انتخابات گفت: «فائزه هاشمی در تجمعی خواستار برگزاری مراسمی برای کشته شدگان در روز پنجشنبه بود اما وقتی قرار شد مقام معظم رهبری در نماز جمعه شرکت کنند، آنها این برنامه را تعطیل کرده و برای برهم زدن نمازجمعه برنامهریزی کردند.» البته این اولین پرونده فائزه در دستگاه قضا نبود.
«آیتالله محمد یزدی» رئیس سابق قوه قضائیه، سال گذشته و در دیدار با مدیران گروه تبلیغی اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خیریه کشور از پرونده چندین ساله او در دستگاه قضایی خبر داد و گفت: «در زمان ریاست بنده در قوه قضائیه دختر آقای هاشمی پرونده داشت و بهبنده میگفت پرونده را ببندم، من میگفتم که بگو بیاید دادگاه و من پرونده را بررسی کنم، چگونه شما میخواهید پرونده را ببندید در حالی که قوه قضائیه را قبول ندارید و دختر شما در دادگاه حاضر نمیشود؟»
همان آرایی در صندوق هاست که اعلام کردند
در نخستین هفته فتنه پس از انتخابات فایلی صوتی منتشر شد از تحلیلهای فائزه هاشمی درباره انتخابات و حواشی آن. انتساب این فایل صوتی به فائزه هاشمی تاکنون تکذیب نشده است. آنچه میخوانید متن پیاده شده فایل صوتی11دقیقه و 9 ثانیهای است که برای پاسداری از حافظه تاریخی ملت ایران منتشر میشود.در بخش هایی از این مطلب توهین هایی به مسئولین نظام است که حذف شده و نسبت به باقی مطلب نیز پیشاپیش از محضر خوانندگان محترم عذرخواهی میکنیم.

فائزه هاشمی: این تظاهرات آرام باید ادامه پیدا کنه.(صدای همهمه جمعیت)
ناشناس: خیلیا سؤال میکنن حالا واقعاً تو انتخابات تقلب شده یا نه؟
فائزه هاشمی: آره... نه ببینین مدرکی که...
ناشناس: چون همین دیروز آقای احمدینژاد گفتش که حتی یه دونه از نمایندههای کاندیداها شکایت نداشته...
فائزه هاشمی: چرا امروز شورای نگهبان اعلام کرد دو تا از کاندیداها شکایت کردن...
ناشناس: نه نه نه آقای محسن رضایی و آقای کروبی رو که میدونم. نماینده کاندیداها سر صندوقها...
فائزه هاشمی: نه. چرا. ببینید قضیه اینه. اینا همه ناظرین رو بیرون کردن سر شمارش آراء سر تجمیع آراء. اینها از سیزده خرداد باید تو هیأتهای اجرایی میبودن اما راهشون ندادن. یعنی تو تمام مراحلی که قانون گفته ناظرین باید حضور داشته باشن راهشون ندادن.
دوم، خود کارت ناظرین رو بخش عمدهایش رو ندادن همه رو اعلام کردن بیاین سر صندوقا بگیرین. اینا همه خلافه. بعد مثلاً من ایشون رو معرفی کردم برای این صندوق فرستادنش اون ور شهر. خب اسم آدما رو صندوقاس. کل سیستم رو به هم ریختن بخاطر این که افراد تازه بیان جاهاشونو پیدا کنن که کجا باید برن. بعد پیامکا قطع شد. ناظرین تمام برنامهریزیشون رو این پیامکها بود. یعنی کلی نشسته بودن سیستم داده بودن و اینها که هر کدوم رو یک کد داده بودن از طریق این با هم ارتباط برقرار کنن.
اصلاً رابطه بین ناظرین قطع شد. این خلافایی که در مورد ناظرین بود. بعد الآن صندوقا پر از احمدی نژاده یعنی اگر برن بازشماری کنن، چیزی گیر کسی نمیاد. چون اینا پر کردن یعنی سندسازیشون کامله. مطلب بعدی تعرفههاست. تعرفهها نبود. یعنی از ساعت 12ظهر به بعد بسیاری از شهرستانها تعرفه تموم کردن. بعد تعرفه هم نمیرسوندن... یکی دو جا مثلاً تعرفه رسوندن. دیگه نرسوندن. بعد 10 شب به بعد محصولی تو تلویزیون اعلام کرد که گفتیم تا آخرین نفر رأی بگیرن. کسی نمونه.[درحالی که] 10 شب تمام صندوقا بسته شد. بعضی جاها هم تازه 9 شب بسته شد. مردم تو صفهای طولانی پشت درها موندن. بعد سایتهای خبری رو بستن. پیامکها قطع شد. ستادهای اطلاعرسانی رو مختل کردن. خب اگر تقلب نبوده پس این کارا برای چی شده؟ چرا این کارا رو کردن؟ اینا همه خودش...
پایه انتخابات مخدوشه. چون پایه انتخابات مخدوشه اینا نمیگن برین بازشماری کنین رأیا رو. یعنی اینا هرچی رأی داشتن... ببینین 57 میلیون تعرفه چاپ شده یعنی 17 میلیون بیشتر از جمعیت رأیدهنده. اینا کجاست؟ اینها رو پر کردن ریختن تو صندوقا، صندوقا کامله همون آرایی که اعلام میکنن توش هست. اینا اصلاً دنبال بازشماری آرا نیستن. ناظرین بیچارهها اصلاً گزارش ندارن چون بیرونشون کردن. صورتجلسههایی که باید امضا میشد بعد از شمارش آرا، اصلاً همونایی هم که بودن سر صندوقا، صورتجلسه امضا نشده. سندی اصلاً اینا ندارن که بتونن بر اساس اون سند... آقای کروبی اومد؟ (دو ثانیه نامفهوم)
ناشناس: با اون همه تخلف!
فائزه هاشمی: (پنج ثانیه نامفهوم) [...] احمدینژاد رو میخواست. [...] تو این همه دوره کی [...] بوده؟ تنها دورهای که [...] بوده الانه. چرا نخواد؟ احمدینژاد با پشتوانه اون این کارا رو میکنه؟
(22 ثانیه صدا محیط و گفتوگوهای نامفهوم)
ناشناس: دوره پیش [...] خودش نگفت هیچکس برای من هاشمی نمیشه؟ همچین چیزی رو گفت آقا دیگه؟ چی شده الآن. این اختلافات چیه؟ چرا اینجوری شد؟
فائزه هاشمی: نه ببینید. آقا حالا اون حرفو زد ولی شما تاریخ رو که نگاه کنید...
ناشناس: این کروبی نیست...
فائزه هاشمی: نه نیست تاریخو که نگاه بکنید [...] در زمانی که رئیسجمهور بود نخستوزیرش، میرحسین تحمیلی بود. آقای خمینی گفت باشه. زمانی که بابا رئیس جمهور شد باز رئیس جمهور رئیس جمهور [...] نبود. خاتمی که رئیس جمهور شد، باز اون نبود. تنها دورهای که [...] واقعیه الانه. این یکی. دوم، کسانی که از آقا حمایت میکنن بسیجیا و پاسدارا و انصار حزبالله و تو این مایهها هستن که اونا هم منافعشون تو همین کارای احمدینژاده بنابراین [...] باید منافع این بسیجیا رو حفظ کنه. اگه نکنه [...]. در واقع [...] داره برای خودش این کار رو میکنه. سوم،... یعنی منافع رو که نگاه بکنید... آهان! آقا از سال (یک ثانیه نامفهوم) همینه دیگه تو کشورای جهان سوم همیشه باید دچار رهبرای (یک کلمه نامفهوم) ببینید مردم خودمون هم مقصرن. رأیا رو ببینید. یه آدم یه جریان یه فکر ادامه پیدا نمیکنه نمیتونه بسازه بره. ما یک دموکراسی نیمبندی داریم همین دموکراسی، رأیهای مردم گاهی دردسرساز میشه. مثلاً یه دوره من میشم نفر اول تهران، یه دوره اصلاً رأی نمیارم. این یعنی چی؟ یعنی آدمها... میدونین چیه... تاریخ ما اینجوریه. ما قهرمانساز و اسطورهکشیم. آدمهامونو میبریم بالا بعد از اون بالا پرتشون میکنیم پائین. میکشیم شون. مثلاً کی میخواد بسازه؟ کی میخواد بمونه بسازه؟ ما مشکل روانشناسی جامعهخودمون هم هست. یعنی اگر ما سیستم داشتیم، ثبات داشتیم، دموکراسی معنی واقعی پیدا میکرد این طور نمیشد. (دو ثانیه نامفهوم) یه خط رو میگرفتیم ادامه میدادیم (16 ثانیه نامفهوم)
اصلاً ببینید یکی از مشکلات اساسی هم مال خاتمی بود. کارهای نبود یعنی در واقع عرضه کار نداشت. من در واقع عامل اصلی این دیکتاتوریها رو خاتمی میدونم. به این دلیل که سر 18 تیر اون اومد مسیر رو برد به سمت تندی که همه چهرهها رو، رو کرد، لو داد. دست همه اصلاحطلبان رو شد بعد رسید به 18 تیر. از اونجا دیکتاتوریا شروع شد. ببینید انتخابات بعدی دیگه اصلاحطلبا دیگه اصلاً قدرت نگرفتن. الآن هم که میتونستن قدرت بگیرن اینجوری شد، سر بابا اونطوری شد. (سه ثانیه نامفهوم) الآن فعلاً این اعتراضات باید ادامه پیدا کنه، نظر منه. اینا بفهمند که تقلب به این وحشتناکی به این آسونی نمیتونن از کنارش بگذرن، مردم کوتاهبیا نیستن.
ناشناس: بله خانم هاشمی یعنی هشت سال حاجآقا بودن هشت سال هم آقای خاتمی یعنی ما تو سیستم اداری کشورمون جلوی این تفکر رو بگیرن؟
فائزه هاشمی: (دوثانیه نامفهوم) حالا الآن که دست اینه. وزارت کشور با اینا بود. ولی دوره آقای هاشمی [خاتمی] از بس بیعرضه بود نتونست یه انتخابات برگزار بکنه. اون همه تقلب شد که (وقتی هاشمی رأی نیاورد) اون همه تقلب شد آخرش هم آقای خاتمی آمد اعلام کرد انتخابات سالم و بیعیب بود چون خودش برگزار کرده بود. چون به نام خودش نوشته میشد. نمیتونست بگه اینو هم من برگزار کردم.
ناشناس: ولی خاتمی خیلی خیانت کرد...
فائزه هاشمی: خیلی خیلی. یعنی مایه اصلی اینا رو من خاتمی میدونم.
ناشناس: حالا شما برای ما چه تدابیری اتخاذ میکنین؟ چه کار میشه کرد؟
فائزه هاشمی: ببینید. من که میگم الآن به نظر من این اعتراضات باید ادامه پیدا کنه.
ناشناس: فقط سالم درگیری نشه...
فائزه هاشمی: درگیری نشه... اعتراضات آروم و (یک کلمه نامفهوم) این بالاخره خستهشون میکنه. یعنی این تأثیر میذاره تو روابط خارجی. ببینید الآن کشورهای (یک کلمه نامفهوم) تبریک به احمدینژاد نگفتن. غیر از چهار پنج تا کشور بی پول. تبریک نگفتن...
ناشناس: اونا هم همشون کشورهای همسایه هستن...
فائزه: غیر از قطر هیچ کس نگفته...
ناشناس: (10 ثانیه نامفهوم)
فائزه هاشمی: یعنی چیزه. این جوریا. بعد همین کارا ادامه پیدا کنه تا ببینیم چی میشه.
ناشناس: بعد خانم هاشمی صدا وسیما هم با اینا یه دسته...
فائزه هاشمی: بله بله. آخه صدا و سیما زیر نظر [آیتالله] خامنهایه دیگه.
ناشناس: بعد خاتمی(سه ثانیه نامفهوم)
فائزه: تاریخ رو پیچوند. مردم رو پیچوند.
ناشناس: نه نه.
فائزه هاشمی: بخدا پیچوند. بلاهایی که احمدینژاد(دو ثانیه نامفهوم) ولی به هر حال همینه دیگه متأسفانه.
ناشناس: (پنج ثانیه نامفهوم)
فائزه هاشمی: ضربه شو ملت خورد.
ناشناس: وجهه شما رو خراب کرد.
فائزه: متأسفانه. یعنی ما اصلاح طلبا هرجا فرصتی بوده سوزوندیم. مثل همون دوره دوم خرداد. کلی این همه شیر تو شیر... بعد چنان تفرقه افتاد و...
ناشناس: اصلاً بیعرضگی خود خاتمی...
فائزه هاشمی: متأسفانه همین بوده. یا دوره قبل اون پنج تا کاندیدای اصلاح طلب اگه یکی میشدن پشت سر هاشمی، همون مرحله اول تموم شده بود که چی مثلاً؟ خاتمی چه کرده بود که معین میخواست بکنه؟! اون مهرعلیزاده چیکار میخواست بکنه؟ اون یکی دیگه چیکار میخواست بکنه؟ ولی ما میسوزونیم. همیشه دیگه فرصتها رو سوزوندیم. تازه این دفعه ملت خوب اومدن...
ناشناس: الآن نمیشه تو این چهار سال قوی شد برای چهار سال بعد؟
فائزه هاشمی: چرا اگر برنامه ریزی باشه چرا...
ناشناس: الآن با این برنامهای که اینا درست کردن، ما سه تا
ریاست جمهوری رو در یک زمان داریم. اگه میخواستن آقای میرحسین رو بیارن چهار سال سوپاپ بین مردم و روحانیت میشد. سلسله روحانیت هم باقی بود مردم هم متعادل. سوپاپ بین مردم و روحانیت...
فائزه هاشمی: ولی روی قضیه کار میکرد...
ناشناس: نه نه سوپاپ بین مردم و روحانیت میشد ولی الآن نه. الآن راحت راحت فهمیدیم قدرت دست کیه و افکارش چیه.
فائزه هاشمی: بله این هست.
ناشناس: خانم هاشمی جمعیتو میبینین...
فائزه هاشمی: بله دارن راه میفتن.
ناشناس: حالا با این تفاسیر یک سؤال دیگه.
فائزه هاشمی: آخریه...
ناشناس: آخریه. اگر میرحسین میکشید کنار... خاتمی فن بیان بالاتری داره، میشد کاری کرد؟
فائزههاشمی: یعنی خاتمی میاومد؟
ناشناس: بله.
فائزه هاشمی: نه. ببینید خاتمی مشکلاتش خیلی زیاد بود. بعدش هم اگر میاومد کاری نمیتونست بکنه. مگه دوره قبل چیکار کرد؟ ممکن بود فقط رأی رو (یک کلمه نامفهوم) اینجا موسوی رأی رو آورد. خاتمی دشمنانش هم زیادتر بودن. موسوی چون نبوده 20 سال دشمنی هم نداشته اصولگراها هم حامیش بودن. خاتمی نبود. موسوی خیلی چهره بهتری بود.
ناشناس: خاتمی خراب کرد.
ناشناس: چهره بهتری نداشتیم؟
فائزه هاشمی: نیامدن دیگه. مثلاً حسن روحانی میتونست میومد. لاریجانی میتونست میومد. اونا چون راست هم محسوب میشدن این اتفاق شاید نمیافتاد. ولی باز بهتر از احمدینژاد بودن. نیومدن. جرأت نکردن بیان.
ناشناس: اون حرفایی رو که آقای احمدی نژاد زد نسبت به خانواده شما چه برنامهای گذاشتین؟
فائزه هاشمی: ما شکایتمونو رو کردیم. ما اعلام کردیم به صدا و سیما که میخوایم جواب بدیم؛ صدا و سیما نذاشت. بعد الآن شکایتامون... یعنی من خیلی از شکایتامو دادم احتمالاً اول هفته مطرح بشه. آقای هاشمی هم که بیانیه داد.
ناشناس: اگه بپیچونن شما چه تدابیری دارین؟
فائزه هاشمی: نمیتونن بپیچونن چون مدرکی ندارن. ما خیلی مطمئنیم که (سه ثانیه نامفهوم) ببینین چون بخش عمدهای از مردم ما عوامن خوششون اومد از این حرف...
ناشناس: خیلی.
ناشناس: ولی خیلی غریبید ها. خیلی کار میکنید. نه خداوکیلی جلوتون نمیگمها...
فائزه هاشمی: نه همینه واقعاً.
ناشناس: یعنی این همه توهین و این همه چیز... انصاری... اینا همه خیلی...
فائزه هاشمی: کی اومد؟
ناشناس: مجید انصاری.
فائزه هاشمی: اِ!
ناشناس: آره
ناشناس: نامه پدرتون چی بود؟
فائزه هاشمی: نامه دادن دیگه... سر اون حرفای احمدینژاد. روزنامهها هم همه نوشتن.
ناشناس: تو حرم امام چی گفت حاجآقا به احمدینژاد؟
فائزه هاشمی: بهش گفت تو دروغ گفتی در مورد من، بچههام و دیگران. یا خودت اصلاح کن یا آقای شاهرودی پیگیری میکنن و ما ول نمیکنیم.
ناشناس: ولی هیچکی شما رو نمیشناسه خداوکیلی.
فائزه هاشمی: عیب نداره. خداحافظ.
ناشناس: خداحافظ
ناشناس: خداحافظ. مراقب باشید خانم هاشمی.
این ماجرا ادامه دارد انقلاب مخملی که چیز بدی نیست!
انتظار میرفت تا بازداشت فائزه هاشمی رفسنجانی سبب شود تا او دیگر دست از اقدامات سیاسی و تحریک و دعوت به آشوب بردارد اما او نشان داد که به گفته پیشین خود درباره « ما ول نمیکنیم» همچنان اعتقاد دارد و از هر فرصتی برای همراهی با این جریان استفاده میکند. فائزه مدت کوتاهی پس از آزاد شدن در مصاحبه با یکی از سایتهای حزب کارگزاران، ضمن تکرار ادعاهای قبلیاش درباره تقلب در انتخابات مدعی شد که جمهوریت از نظام رخت بربسته و تبدیل به حکومت اسلامی شده است.
او همچنین در واکنش به برخورد با متهمان اغتشاشات اخیر مدعی شد که «برای افراد بیگناه پروندهسازی میکنند و برعکس پروندهدارها را به مقام و پست میرسانند.»
او در مصاحبه خود «انقلاب مخملی» را نوعی فرافکنی خواند و گفت: «انقلاب مخملی در مفهوم عام آن میتواند به معنی اصلاحطلبی و بیان مسالمتآمیز ضرورت اصلاحات و تلاش برای انجام آن باشد که چیز بدی نیست.» او همچنین به بهانه اعترافات «حسین رسام» تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس که در اغتشاشات دستگیر شد، به دفاع تمام قد از حکومت بریتانیا پرداخت و گفت: «اعترافات کارمند سفارت انگلستان البته طبق آنچه که من شنیدم، چیزی نبود جز انجام وظیفه. هر سفارتی در هر کشور از اوضاع طرف مقابل گزارش تهیه میکند تا سیاستهایشان را بر مبنای شرایط واقعی هر کشوری بریزند. مگر سفارت ما در کشورهای خارجی این کار را نمیکنند؟» فائزه در عین حال در مقام تطهیر تلویزیون بیبیسی از مداخله در امور داخلی ایران نیز برآمده و با مقایسههای عجیب و نتیجهگیریهای عجیبتر میگوید: «این که حالا رسانههای خارجی یا خارجیها در تأیید تحرکات مردمی چیزی بگویند، این نشانه وابستگی نیست. مگر امام در خارج از کشور در فرانسه نبودند؟
مگر مقامات فرانسوی کشور خود را پناهگاه انقلابیون قرار نداده بودند؟ مگر بسیاری از دانشجویان در امریکا مبارزه نمیکردند؟ مگر رسانههای خارجی و از جمله BBC در آن زمان مسائل ایران را بشدت و به قوت پوشش نمیدادند؟ مگر در آن زمان در نهایت بیاعتمادی به رسانههای ملی، اخبار را از رسانههای خارجی نمیگرفتند؟ پس با این اوصاف باید بگوییم که انقلاب اسلامی هم در مسیر خواست بیگانه رقم خورد و یا انقلاب مخملی بود.»
اگر حضور فائزه پس از بازداشت یک روزه، بیشتر به فضای رسانه محدود شده بود و او تلاش میکرد تا با مصاحبههای متعدد با رسانههای داخلی و خارجی، همچنان تنور فتنه را داغ نگه دارد، 16 آذر روز بازگشت دوباره او به عرصه آشوبهای خیابانی؛
آن هم در فازی تازه و با رهبری و هدایت اغتشاشات بود. فائزه هاشمی در حاشیه مراسم روز دانشجو در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات که خود مشغول به تحصیل در آن است، دانشجویان را به ادامه تجمعات تا پایان روز ترغیب کرد و وقتی مسئولان حراست دانشگاه خواستار پایان دادن به این تجمع شدند، فائزه، راهپیمایی تعداد اندکی از دانشجویان را که شعارهای تندی علیه نظام و در حمایت از او سر میدادند به سمت بیرون از دانشگاه و خیابانهای مجاور بلوار شهید اشرفی اصفهانی هدایت کرد که پلیس مجبور به دخالت شد و راهپیمایان را متفرق کرد.
تلویزیون بی.بی.سی هم ضمن پخش تصاویر حضور فائزه هاشمی به عنوان هدایتگر این تجمع، برنامههای متعددی را برای تحلیل و بررسی سخنان تند او علیه مسئولان نظام در میان حامیان میرحسین موسوی ترتیب داد.
و اما عاشورا...
آخرین حضور رسمی و تأثیرگذار فائزه در میان آشوبگران اما روز دانشجو نبود؛ بلکه هنوز چند ساعت از خاموش شدن آتش اغتشاشات در روز عاشورای 88 نگذشته بود که منابع خبری از حضور فائزه هاشمی رفسنجانی به همراه 15 نفر از بستگان خود در آشوبهای این روز خبر دادند تا او یک بار دیگر هم آشوبگران را تنها نگذاشته باشد.
انتشار این خبر با واکنش تند و شدید مردم داغدیده از هتک حرمت عزای سیدالشهدا (ع) روبهرو شد؛ تا جایی که سایتهای نزدیک به فائزه، حضور او در اغتشاشات عاشورا را دروغ خواندند و آن را تکذیب کردند اما روز بعد، خبرگزاری فارس فیلمی را منتشر کرد که مؤید حضور او در میان آشوبگران و همراهی با آنان در روز عاشورا بود.
انتشار این فیلم، خط پایانی بر صبر مردم نسبت به اقدامات غیرقانونی فائزه هاشمی رفسنجانی بود. حضور فائزه در آشوبهای عاشورا که با هتک حرمت مقدسات دینی و توهین به کلامالله مجید همراه بود، مسئلهای نبود که به راحتی از خاطر مردم پاک شود.
این مسئله سبب شد تا جمعی از دانشجویان دانشگاههای کشور با برگزاری تجمعی در مقابل دادستانی تهران، خواستار برخورد قضایی سریع و صریح با فائزه شوند. همچنین فعالان سیاسی اصولگرا نسبت به عدم برخورد با او تذکرهای پیاپی را خطاب به دستگاه قضا منتشر کردند که با همراهی مردم روبهرو شد.
از این تاریخ به بعد بود که پلاکاردهای تقاضا از قوه قضائیه برای دستگیری و محاکمه فائزه هاشمی به پای ثابت راهپیماییهای مردمی در اعتراض به اهانت حامیان موسوی به قرآن و حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در روز عاشورا تبدیل شد. آشوبهای عاشورا که خشم و اعتراض مردم، دانشجویان و دانشگاهیان، مراجع تقلید و علما، نمایندگان مجلس، مسئولان و فعالان سیاسی را برانگیخت و سبب برپایی راهپیماییهای متعددی در سراسر کشور شد، رسماً به پایان حضور علنی فائزه هاشمی برای هدایت جریان فتنه تبدیل شد؛
چرا که شعارهای مردم در راهپیمایی تاریخی 9 دی نشان از لبریز شدن صبر مردم در برابر همراهی او با هتاکان به مقدسات داشت و شاید به دلیل ترس از مواجهه مردمی بود که از آن تاریخ به بعد، فائزه تلاش کرد تا حضور مرئی خود را کاهش دهد و در پشت پرده به برنامهریزی برای طرح استراتژیهای جدید جریان فتنه بپردازد؛
مسئلهای که علاوه بر مسافرتهای خارجی پیدرپی و اشرافی او، تاکنون چندین بار رسانهای شده و مصاحبه گاه به گاه او با تلویزیونهای مخالف جمهوری اسلامی ایران، مجدداً نام «فائزه هاشمی رفسنجانی» را بر صدر اخبار مینشاند.
پنجم؛ سایر فرزندان خاندان هاشمی رفسنجانی
محسن هاشمی رفسنجانی که بیشتر نامش با نام "مترو" شناخته می شود، همانند مهدی و فائزه، چهره ای فعال و البته جنجالی در انتخابات ریاست جمهوری دهم نبود اما وی نیز پس از مناظره 13 خرداد ماه احمدینژاد و موسوی، در نامهای به احمدینژاد مدعی شد که رئیس جمهور با دروغ و عوامفریبی میخواهد فضای انتخابات را "هاشمی-احمدینژاد" کرده و اینگونه به عرصه انتخابات ریاست جمهوی ورود کرد. وی پس از آن نیز با تنظیم و طرح شکایت از رسانههای منتقد هاشمی نام خود را در عرصه سیاسی کشور مطرح کرد و این چنین در مسیر خواسته ها و اهداف خاندان هاشمی گام برداشت.
فاطمه هاشمی رفسنجانی هم که تفاوت بسیاری با خواهر خود داشت، ولی حضور کم رنگ در عرصه های سیاسیی، زمانی که پس از 11 سال در شهریور ماه 88 از ریاست فدراسیون ورزشهای بیماران خاص استعفا داد، اما در متن استعفای خود به نوعی عقدهگشایی سیاسی دست زد و در حالی از حلقه بسته مدیریت در کشور انتقاد کرد که اشارهای به چگونگی باقی ماندن 4 ساله خود در ریاست فدراسیون ورزشهای بیماران خاص در دولت نهم نکرده بود.
یاسر هم که آخرین فرزند هاشمی رفسنجانی بوده و نسبت به سایرین، حاشیه های کمتری در حوادث قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم داشت، در جریان اغتشاشات روز 13 آبان سال 88، اخباری مبنی بر حضور وی در میان اغتشاشگران منتشر شد که البته برخلاف فائزه که عضو فعال اغتشاشات بود، وی فوراً حضور خود را در این اغتشاشات تکذیب کرد که در نهایت این دست اقدامات فرزندان هاشمی موجب متوهم تر شدن کروبی و موسوی در پروزه الغای تقلب و تاکید سران فتنه بر خواسته های نامشروع از نظام شد.
رضایت بزرگ خاندان هاشمی از فرزندانش
در شرایطی که مرور برخی از اتفاقات و اظهارنظرهای منتسب به خاندان هاشمی رفسنجانی و به خصوص همسر و پسر و دختر وی یعنی مهدی و فائزه، جای هیچ گونه تردید و شبهه ای را نسبت به نقش آفرینی آنها در حوادث تلخ پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم باقی نمی گذارد، بزرگ خاندان هاشمی رفسنجانی که تبحر خاصی در "یکی به میخ و یکی به نعل کوبیدن" دارد، همچنان دست از حمایت از فرزندان خود بر نمی دارد؛ وی در بخشی از فیلمی که از زندگی اش در پایگاه اطلاع رسانی اش منتشر شده، در پاسخ به سؤالی درباره تربیت فرزندانش، میگوید که "فرزندانم همانگونه که میخواستم بار آمدهاند و من از همه آنها رضایت دارم..." وی همچنین ضمن تمجدید از همسر خود، از کنایههای کسانی که آنها را خشک مقدس و لیبرال میخواند، انتقاد میکند و میگوید: همسرم به من کمک میکند، برخی جلسات که من نمیتوانم بروم ایشان (عفت مرعشی) میرود.