۲۷ آذر ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۰

رسانه هاي سبز آلت دست كيهان شده اند

رئيس پارلمان اروپا گفت: گاه منافع اقتصادي و تجاري اروپا ايجاب مي كند با نظام هاي ديكتاتوري در ارتباط باشيم.
کد خبر : ۴۷۴۴۴

به گزارش صراط به نقل از روزنامه کیهان جرس: رسانه هاي سبز آلت دست كيهان شده اند
 
ارگان نيمه تعطيل حلقه لندن، تصويري آفت زده از رسانه هاي نقش آفرين در فتنه سبز ارائه كرد. «جرس» با انتقاد از اين رسانه ها كه خوراك هر روزه كيهان را تامين مي كند مدعي شد «كيهان هر روز بخشي از يكي از مطالب آنها را كپي مي كند و با تغيير افعال و حذف قيدها و جا به جايي جمله ها، ذيل عنوان خبر ويژه درج مي كند تا خوراك بولتن هاي اختصاصي سپاه را تامين كند».

جرس پس از عقده گشايي عليه كيهان، اذعان مي كند: «مهم ترين مشكل اجتناب ناپذير، ادبيات حاكم بر رسانه هاي سبز است. بسياري از نويسندگان و روزنامه نگاران جنبش سبز، در تبعيد به سر مي برند و اين تبعيد اجباري، ادبيات آنها را تغيير داده و از ادبيات روزنامه نگاري و سياسي رايج در ايران دور كرده است. طبيعي است كه زندگي در جغرافياي متفاوت، بر ذهن و روان نويسنده تاثير مي گذارد و مي تواند قلم و انديشه او را ديگرگون كند، اما به همان اندازه طبيعي است كه اين قلم ديگر نتواند دغدغه ها و خواسته هاي جغرافياي ديگر را تحليل و تامين كند. مثلا نويسندگاني كه با انكار واقعيت، از بكار بردن واژه جمهوري اسلامي ايران براي حكومت ايران ابا دارند. سايت هاي سبز هر چند در تنگنا باشند، لازم است از انتشار مطالب اين نويسندگان خودداري كنند.»

اين رسانه وابسته به كديور و برخي اصلاح طلبان متواري همچنين با اذعان به اينكه اغلب رسانه هاي سبز به جاي رنگ سبز زندگي، رنگ سياهي و مرگ گرفته اند و تسليم شده اند،مي نويسد: بيانيه هاي خارج از كشور و واكنش به آنها، نيز آفتي براي سايت هاي سبزاند. آزادي موجود در فضاي خارج از كشور عاملي است تا هر از چند گاهي عده اي از فعالان و نويسندگان خارج كشور بيانيه اي بنويسند و آن را براي انتشار به سايت هاي سبز بدهند. بيانيه هايي كه چون هزينه اي براي صاحبان امضاء آن ايجاد نمي كند، اغلب فاقد فايده اند و تاثيري بر فضاي سياسي و معادلات سياسي جاري در ايران نمي گذارند، اما فضاي كاذبي در سايت هاي سبز ايجاد مي كند تا واقعيت جامعه ايراني در آن گم شود.

جرس در پايان با تاكيد بر اين مطلب كه حتي نام موسوي و كروبي از فهرست عناوين و موضوعات رسانه هاي وابسته به سازمان ضدانقلاب حذف شده، مي نويسد: مدتهاست غيبت گفتمان سبز از جنس بيانيه هاي ميرحسين موسوي و مواضع شيخ مهدي كروبي و پرداختن به منشور سبز در رسانه هاي سبز مشهود است. غفلت روزانه از اين 2 تن در رسانه هاي سبز جايز نيست و چه بسا ممكن است به مرور زمان، گفتمان آنان را نيز به دست فراموشي بسپارد.

يادآور مي شود كيهان استثنائاً درباره سايت جرس اصرار به بازنشر مطالب آن دارد تا اسباب ارتزاق جرسي ها در لندن و پاريس و نيويورك فراهم باشد و به واسطه تعطيلي اين سايت، اسباب انبساط خاطر و تفنن مردم در داخل كشور منقضي نگردد.
يرژي بوزك: ياد دوران حاكميت ديكتاتورها به خير

رئيس پارلمان اروپا گفت: گاه منافع اقتصادي و تجاري اروپا ايجاب مي كند با نظام هاي ديكتاتوري در ارتباط باشيم.
يرژي بوزك در مصاحبه مطبوعاتي مشترك روز جمعه خود با اسماء محفوظ فعال مصري و احمد سنوسي فعال ليبيايي در استراسبورگ، با تأكيد بر اهميت منافع اقتصادي براي مردم اروپا، گفت: مسئولان اروپا با تكيه بر اهميت منافع اقتصادي براي شهروندانشان، اگرچه در رويكردها با نظام هاي ديكتاتوري اختلاف نظر دارند اما گاه با نظام هاي ديكتاتوري در تعامل هستند.
بوزك در توجيه روابط اروپا با ديكتاتورها گفت كه البته در اين ارتباطات به آنها تذكرهايي هم داده مي شود!
محافل سياسي، اظهارات رئيس پارلمان اروپا را «عطف به ماسبق» ارزيابي كرده و مربوط به دوران طلايي اروپا قبل از انقلاب هاي اسلامي منطقه و سقوط ديكتاتورهاي دست نشانده مي دانند و براين باورند كه همزمان با بهار عربي، آمريكا و كشورهاي اروپايي، با «خزان» روبرو شده اند و حاكميت هاي اسلامي به تأسي از ايران، راههاي سوء استفاده غرب از ثروت هاي ملي خود را سد خواهند كرد.
 
تئوريسين مشاركت: جنبش سبز پايگاهي نداشت كه دستاوردي داشته باشد

يك جامعه شناس همكار حزب مشاركت و دولت اصلاحات تاكيد كرد: جريان براندازي در ايران پايگاه ضعيفي دارد و اين واقعيت در انتخابات سال 88 آشكار شد. حسين قاضيان همكار عباس عبدي در موسسه نظرسنجي آينده بود. او همچنين با برخي مراكز سياسي در دولت خاتمي مرتبط بود و مشورت هايي ارائه كرد اما اكنون در نيويورك اقامت دارد. قاضيان در گفت وگو با بي بي سي و در پاسخ اين سوال كه «به نظر شما طرفداران براندازي رژيم چه پايگاهي دارند؟»، تاكيد كرد: انتخابات 88 و ميزان مشاركت مردم و پيمايش هاي اجتماعي اوائل دهه هشتاد گواهي مي دهند كه اين جريان پايگاه ضعيفي دارند و موقعيت اجتماعي آنان چندان وسيع نيست.

وي در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينكه «فضاي مجازي خارج از كشور تا چه اندازه منعكس كننده افكارعمومي داخل كشور است؟» اظهار داشت: به نظرم فضاي مجازي منعكس كننده وضع عمومي داخل كشور نيست و از نظر سياسي و حتي فرهنگي و اجتماعي واقعيت هاي داخل را نمايندگي نمي كند. گروهي كه در حوزه رسانه و در فضاي مجازي مشغول به كارند بخش خاصي از جامعه هستند كه البته از نظر جغرافيايي در خارج هستند. گذشته از اين كه به نظرم تا حد زيادي از آنچه در داخل مي گذرد فاصله دارند، در يك دايره بسته در درون شبكه هاي خودشان مي گردند و به خارج از خودشان نفوذ ندارند. ارزيابي هايشان هم از درون است نه از بيرون خودشان.

خبرنگار پرسيد «شما در مصاحبه اي يك سال و نيم پيش گفته بوديد كه بايد ببينيم كه آيا جنبش سبز براي استفاده از فرصت ها از آمادگي و مهارت كافي برخوردار است يا نه؟ الان ارزيابي تان چيست؟ قاضيان در پاسخ گفت: به نظر نمي آيد. اين دو سال فرصتي بود براي تمرين مهارت هاي دمكراتيك. بخشي از اين مهارت ها، آمادگي براي گفتگو و مذاكره و طرح و تدبير و ابتكار عمل براي حل مسائل است. ولي اپوزيسيون نشان داده كه فاقد مهارت و ابتكار عمل است. به علاوه فرهنگ سياسي مسلط هم مجال حركت براي ابتكار عمل سياسي را تنگ مي كند، موازنه واقعي قدرت در داخل هم فعلا جايي براي كاربرد آن مهارت ها باقي نگذاشته است.

قاضيان درباره اينكه آيا سران شناخته شده اصلاح طلبان قادر به پيشبرد جنبش سبز بوده اند؟ معتقد است: اولين هدف جنبش سبز ابطال انتخابات بود كه در آن توفيقي بدست نيامد. هدف هايي هم كه بعدا اعلام كردند مطالبه آزادي زندانيان، انتشار دوبار مطبوعات و دست برداشتن از امنيتي كردن فضاي سياسي و اجتماعي و مانند آن بود تا سران جنبش تازه برگردند به نقطه شروع. با اين اوصاف نمي شود گفت جنبش سبز دستاوردي داشته است، حالا اين ها تازه هدف هاي «حداقلي» بود، و من از جريان هايي كه «حداقل» هدف شان نابودي رژيم سياسي موجود بود حرفي نمي زنم.

يادآور مي شود اين تئوريسين حزب مشاركت، يك ماه پيش نيز به صداي آمريكا گفته بود: نيروهاي اسلامگرا در تحولات منطقه دست بالاتر را دارند و چون ديكتاتورهاي سكولار حاكم بوده اند، جايگزين آنها با رأي مردم، نيروهاي مذهبي ضد غرب خواهند بود.