۰۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۹

آخرین توصیه‌های امام علی(ع) قبل از شهادت

امیرالمؤمنین(ع) در آخرین لحظات عمر شریف‌شان توصیه‌هایی به اطرافیان داشتند.
کد خبر : ۴۶۲۷۱۲

توصیه و سفارش‌های هر یک از اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) چراغ راهی فراروی دوستداران و شیعیان این انوار مقدس الهی محسوب می‌شود. در این بین توجه به آن دسته از توصیه‌هایی که در آخرین لحظات زندگانی عمر شریف این بزرگواران صادر شده،‌ حائز اهمیت است.

به گزارش تسنیم نقل است چون امیرالمؤمنین علیه‌السلام ضربت خورد، عیادت‏‌کنندگان گردش را گرفتند. به حضرت عرض شد: اى امیر مؤمنان وصیت کن. فرمود: براى من متکایى قرار دهید (تا بتوانم بنشینم و با شما سخن گویم) سپس فرمود: سپاس خدا را به اندازه شایستگی‌اش، همه از فرمانش پیروى‏‌کننده‌‏ایم، چنان که دوست دارد، او را می‌ستایم و شایسته‌ پرستشى جز خداى یگانه یکتاى بى‏‌نیاز نیست، چنان که خود را (در سوره توحید) نسبت داده است؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ حَقَّ قَدْرِهِ‏ مُتَّبِعِینَ أَمْرَهُ‏ وَ أَحْمَدُهُ کَمَا أَحَبَ‏ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ کَمَا انْتَسَب‏

اى مردم هر شخصى از آنچه مى‏‌گریزد، در حالت گریزش به آن می‌خورد، (انسان می‌خواهد از مرگ بگریزد، ولى گریز از مرگ همان استقبال از مرگست) مدت زندگى میدان راندن جانست به سوى اَجل (مانند مرکبى که مسافت معینى را بدون توقف می‌پیماید، مرکب جان انسان هم در میدان مدت عمرش بدون توقف حرکت میکند و به مقصدى که مرگست می‌رسد) گریز از مرگ، در آمدن و رسیدن به مرگست، چقدر از روزها را گذراندم و از نهان این امر کنجکاوى کردم و خدا جز پنهان داشتن آن را نخواست، هیهات، علمى نهان و پوشیده است؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ حَقَّ قَدْرِهِ‏ مُتَّبِعِینَ أَمْرَهُ‏ وَ أَحْمَدُهُ کَمَا أَحَبَ‏ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ کَمَا انْتَسَب‏

اما وصیت من اینست که چیزى را براى خدا شریک نگیرید و سنت محمد (ص) را ضایع نکنید (احکام و دستورهاى پیغمبر را ترک نکنید) این دو ستون را (که یکتا دانستن خدا و عمل به دستورهاى پیغمبر است) برپا دارید و این دو چراغ را روشن نگه دارید، تا زمانى که پراکنده نشوید از سرزنش برکنار باشید، خدا هر کس را به اندازه توانایی‌اش تکلیف کرده و بر نادانان سبک گرفته (زیرا توبه کسانى را که از روى نادانى مرتکب گناه شوند، قبول دانسته) شما پروردگارى مهربان، پیشوایى دانا و دینى محکم دارید؛ من دیروز همدم شما بودم و امروز براى شما درس پند و عبرتم (تا بدانید این بستر مرگ براى همه شما گسترده مى‌‏شود) و فردا از شما جدا می‌شوم. اگر جاى پا در این لغزشگاه دنیا استوار ماند، همانست مراد و مطلوب، (اگر زنده بمانم مطابق مقصود شماست و من هم به قضاء و قدر خدا خرسندم) و اگر قدم بلغزد، بدانید که ما در سایه شاخه‌‏هاى درختان و پراکنده‌‏هاى بادها و زیر سایه ابرى که متراکمش در فضا از هم بپاشد و اثرش در زمین نابود شود، زندگى می‌کنیم (پس اگر من مردم تعجب نکنید و بدانید که من هم یکى از اجزاء جهان بی‌‏ثبات و زود گذرى بوده‌‏ام که سایه و باد و ابر آن را توضیح دادم، بدانید که دنیا لغزشگاهست و آخرت پا برجا)؛ أَمَّا وَصِیَّتِی فَأَنْ لَا تُشْرِکُوا بِاللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ شَیْئاً وَ مُحَمَّداً ص فَلَا تُضَیِّعُوا سُنَّتَهُ‏ أَقِیمُوا هَذَیْنِ الْعَمُودَیْنِ‏ وَ أَوْقِدُوا هَذَیْنِ الْمِصْبَاحَیْنِ‏ وَ خَلَاکُمْ ذَم‏ مَا لَمْ تَشْرُدُوا حُمِّلَ کُلُّ امْرِئٍ مَجْهُودَهُ‏ وَ خُفِّفَ عَنِ الْجَهَلَةِ رَبٌّ رَحِیمٌ‏ وَ إِمَامٌ عَلِیمٌ وَ دِینٌ قَوِیمٌ‏ أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُکُمْ‏ وَ أَنَا الْیَوْمَ عِبْرَةٌ لَکُمْ‏ وَ غَداً مُفَارِقُکُمْ‏ إِنْ تَثْبُتِ الْوَطْأَةُ فِی هَذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذَاکَ الْمُرَادُ وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنَّا کُنَّا فِی أَفْیَاءِ أَغْصَانٍ وَ ذَرَى رِیَاحٍ‏ وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامَةٍ اضْمَحَلَ‏ فِی الْجَوِّ مُتَلَفِّقُهَا وَ عَفَا فِی الْأَرْضِ مَحَطُّهَا

همانا من براى شما همسایه‌‏اى بودم که تنها پیکرم چند روزى در کنار شما بود (اما روح من از روح شما اوج بسیارى گرفته بود) و به زودى پیکر بی‌روح مرا تشییع می‌کنید که بعد از حرکت آرامش یافته و پس از سخنگویى دم فرو بسته باشد، باید همان آرامش پیکرم و دیده فرو بستنم و سکون اعضایم شما را موعظه می‌کند، زیرا همان‏ها براى شما از سخنور شیوا پند دهنده‏‌تر است، به امید دیدار، با شما خداحافظى می‌کنم. (تا زنده بودم قدر مرا ندانستید، ولى) فردا روزگار حکومت مرا می‌فهمید و خداى- عز و جل- از اسرار کار من براى شما پرده بر می‌دارد و پس از آنکه مسند من خالى شد و دیگرى به جایم نشست (و شما را بچنگال ستم خود گرفت) مرا می‌‏شناسید (و قدرم را می‌‏دانید و آرزوى یک ساعت دیدار و حکومت مرا می‌برید ولى افسوس که جز آه و اندوه بهره‏‌اى ندارید.) وَ إِنَّمَا کُنْتُ جَاراً جَاوَرَکُمْ بَدَنِی‏ أَیَّاماً وَ سَتُعْقَبُونَ‏ مِنِّی جُثَّةً خَلَاءً سَاکِنَةً بَعْدَ حَرَکَةٍ وَ کَاظِمَةً بَعْدَ نُطْقٍ‏ لِیَعِظَکُمْ‏ هُدُوِّی وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِی‏ وَ سُکُونُ أَطْرَافِی‏ فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لَکُمْ مِنَ النَّاطِقِ الْبَلِیغِ‏ وَدَّعْتُکُمْ‏ وَدَاعَ‏ مُرْصِدٍ لِلتَّلَاقِی غَداً تَرَوْنَ‏ أَیَّامِی وَ یَکْشِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ سَرَائِرِی‏ وَ تَعْرِفُونِّی بَعْدَ خُلُوِّ مَکَانِی‏ وَ قِیَامِ غَیْرِی مَقَامِی‏

بیشتر بخوانید

حفظ وحدت، آرمان بلند اهل‌بیت در اعتلای دین اسلام / امام علی (ع)، پرچمدار وحدت مسلمین

اگر زنده ماندم، خودم صاحب اختیار خون و جانم هستم (یا ابن ملجم را می‌بخشم و یا قصاصش می‌کنم) و اگر مردم، مردن وعده‏‌گاه من است، [اگر گذشت کنم‏] آن گذشت براى من موجب قربت و براى شما حسنه و ثوابست، پس درگذرید و چشم پوشید، مگر شما نمی‌خواهید که خدا از شما درگذرد (مقصود حضرت اظهار در گذشت از اصحاب و حلیت خواستن از آنهاست با آنکه کوچکترین تجاوزى نسبت به آنها کرده، چنان که پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله هم از امّتش حلیت طلبید و یا مقصود در گذشتن نسبت به ضربت خوردن خود اوست، یعنى اگر من مردم، به جان مردم نیفتید و به خاطر من عده‏‌اى را نکشید و یا اگر کسى نسبت به شما چنین کرد تا ممکن است از او درگذرید) اى واى، دریغا بر آن غافلى که عمرش علیه خود او حجت شود، یا روزگار زندگی‌اش او را به بدبختى کشاند، خدا ما و شما را از کسانى قرار دهد که هیچ خواهش و تمایلى او را از اطاعت خدا باز ندارد و پس از مرگ عقوبتى به او نرسد؛ همانا ما مملوک خداییم و به او زنده‏‌ایم؛ سپس متوجه امام حسن علیه‌السلام شد و فرمود: پسر جانم، به جاى یک ضربت، یک ضربت بزن و کار ناروا نکن؛ إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِیُّ دَمِی‏ وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِیعَادِی‏ وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِی قُرْبَةٌ وَ لَکُمْ حَسَنَةٌ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا ... أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ‏ فَیَا لَهَا حَسْرَةً عَلَى کُلِّ ذِی غَفْلَةٍ أَنْ یَکُونَ عُمُرُهُ عَلَیْهِ حُجَّةً أَوْ تُؤَدِّیَهُ أَیَّامُهُ إِلَى شِقْوَةٍ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِمَّنْ لَا یَقْصُرُ بِهِ‏ عَنْ طَاعَةِ اللَّهِ رَغْبَةٌ أَوْ تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَقِمَةٌ فَإِنَّمَا نَحْنُ لَه‏ وَ بِهِ‏ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى الْحَسَنِ ع فَقَالَ یَا بُنَیَّ ضَرْبَةً مَکَانَ ضَرْبَةٍ وَ لَا تَأْثَمْ. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص299)