۰۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۶

مشکل کجاست؛ مائده یا مسئول ساده؟!/ فرامتنی از آنچه در حاشیه جنگ اقتصادی می‌گذرد

مشکل کجاست؛ مائده یا مسئول ساده؟!/ فرامتنی از آنچه در حاشیه جنگ اقتصادی می‌گذرد
شما در پاسخ این سوال چه می گوید؛ بسیاری افراد یکی از این گزینه ها را انتخاب می کنند اما می توان از زاویه‌ای دیگر نیز به این مسئله نگریست و آن را پاسخ گفت!
کد خبر : ۴۲۲۸۰۳

اکنون که زمان قابل توجهی از خبر دستگیری مائده هژبری گذشته است و حاشیه‌ها، شایعات و جنگ روانی پیرامون آن فرو نشسته؛ می‌توان به یک نکته مغفول مانده و مسئله‌ای مهم در بروز چنین شرایطی و ایجاد زمینه برای سوءاستفاده‌گران  و فرصت‌طلبان اشاره کرد. یقینا هرگز نمی‌توان رفتار فرد مذکور را تبرئه کرد، اما نمی‌توان از قصور و خیانت از سر جهالت برخی مسئولین نیز گذشت!

دشمن دو گانه

به گزارش تبیان جمهوری اسلامی تا زمانی که در مسیر ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی باشد، مورد دشمنی مستکبران قرار خواهد گرفت. دشمنان درصدد هستند تا با به کارگیری انواع حربه‌ها و نقشه‌های گوناگون، انقلاب اسلامی را از میان برداشته و مسیر ملت ایران را از عدالت‌خواهی، استقلال‌طلبی، ظلم‌ستیزی و معنویت‌گرایی منحرف کنند.

در این راه مهم این است که نقشه و روش‌های دشمنان را شناخته و راه‌های مقابله با انواع جنگ‌های مد نظر آنها از جمله؛ جنگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را بیاموزیم و همچنین خود را برای این تقابل آماده کنیم. در این میان باید متذکر شد؛ اینکه همه مسائل و مشکلات را زیر سر دشمن دانسته و خود را از هر نقصان و عیبی در بروز آسیب‌ها مبری بدانیم امری اشتباه و خود تکمیل کننده پازل دشمن خواهد بود چرا که بسیاری از مشکلات از کم‌کاری‌ها و غفلت‌های خود ما سرچسمه می‌گیرد.

متاسفانه کج‌فهمی‌ها، بدسلیقگی‌ها، تنبلی‌ها، دنیا طلبی‌ها و تحت تاثیر نفوذ دشمن بودن ما را درگیر رفتار، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی‌هایی می‌کند که به جای تقویت و ایمن‌سازی جامعه بیش از نقشه‌های دشمن ما را در موقعیت ضعف و آسیب قرار می‌دهد.

مدیریت به سبک قدیم

از مسائلی که بارها از ناحیه آن آسیب دیده‌ایم، می‌توان به تحلیل مسائل و برخورد با آنها به سبک دهه‌های گذشته و مطابق با فضای نسل‌های اول انقلاب اشاره کرد. واکنش و اتخاد راهکار هیجانی و بی‌توجهی به ذائقه و عرف جدیدمی‌تواند به جای رفع مشکلات به آنها دامن زده، آسیب‌ها را تدوام بخشد و خود، گره‌ای بر گره‌ها بیافزاید. البته این بدین معنا نیست که ارزش ها و آرمان ها تغییر یافته یا تضعیف شوند بلکه روش های حراست از ارزش‌ها، اعتلای آنها و همچنین مواجهه با آسیب ها متناسب با شرایط عصر حاضر کاربردی، موثر و متقن‌تر می‌شود.


این به معنای" فرزند زمان بودن" در برنامه ریزی های ایجابی و برخوردهای سلبی است. در واقع در مواجهه با زمان و فرزندانی که"برای زمانی، غیر از زمان شما آفریده شده اند" می‌بایست با توجه به تغییرات به وجود آمده در آداب و رسوم و اقتضائات جامعه کنش و واکنش داشت. عمل به این توصیه امیرالمومنین ما را از اتخاذ سیاست های اشتباه مصون می دارد.(1) 

کجا مانده ایم؟

بر همین پایه و برای اتخاد تصمیمات درست و برنامه‌ریزی مطلوب می‌بایست اولویت‌ها را به خوبی تشخیص دهیم. متاسفانه تشخیص ندادن اولویت ها باعث تصمیمات، رفتار و تدابیر غلط و بستر ساز سوءاستفاده بیگانگان شده است.

باید بدانیم در فضای جنگ رسانه‌ای، تصمیم درست ما اگر با عمل اشتباه و بدون توجه به فضای رسانه‌ای همراه شود منجر به پیامدهای زیانبار و سخت شدن حل مسائل می‌شود؛ حال چه برسد به اینکه در کنار عدم توجه به فضای رسانه‌ای، تصمیم ها مبتنی بر تشخیص اولویت‌ها نیز نباشد، در واقع تشخیص اولویت‌ها و اتخاذ تصمیم و راه حل‌های نیمی از راه رفع مشکلات است.


به این دو تیتر توجه کنید:
1/ پخش اعتراف مائده هژبری از تلویزیون
2/ در واکنش به حواشی پس از نمایش مسابقه فوتبال در ورزشگاه آزادی؛ دادستان کل کشور: شرمم می آید بگویم آن شب در آزادی چه اتفاقاتی افتاده است

فارغ از اینکه این سیاست های کنشی در دو نهاد صدا و سیما و قوه قضاییه نشان از درک نادرست مسئولین و تصمیم گیران از فضای رسانه ای و فقدان سواد رسانه‌ای لازم دارد؛ این معنا را می‌رساند نهادهای تصمیم‌گیرنده در تشخیص اولویت‌ها و نحوه اجرای سیاست‌ها دچار معضل هستند.

به واقع در زمانی که دشمن تمامی هم خود را در جنگ اقتصادی مصروف داشته و این راه را به عنوان آخرین حربه خود برای ضربه به نظام قرار داده است اولویت دادن به این مسائل با این نوع مواجهه نشان از تدابیر اشتباه دارد. این به معنای  انکار برخورد با این نوع مفسده‌ها نیست بلکه حسن انجام وظیفه هر فرد در مقابله با سطوح مختلف فساد قطعا قابل تحسین و موثر است  اما بعنوان مثال آیا همان قدر که برخورد با یک شاخ اینستاگرامی برای نهادها و برخی مسئولین مسئله است برخورد با سرشاخه‌های فساد که یقینا سرچشمه آنان به نهادهای اطلاعاتی امنیتی غرب می‌رسد هم مسئله و دارای اولویت بوده است یا اطلاع رسانی می‌شود؟

سوال دیگر این است؛ فریاد دادستان بر سر بی بند و باری در زمانی که مردم با اخلال گری مفسدان از مشکلات اقتصادی رنج می برند نشان از تشخیص اولویت ها دارد؟ آیا در شرایط مذکور اولویت برای فردی در این جایگاه در مقام عمل، اتخاد موضع و اطلاع رسانی برخورد با مفسدان دانه درشت نیست؟

چه بسا این اولویت دهی در انجام وظیفه، خود راه حلی اساسی در برطرف کردن فساد و معضل اقتصادی ای است که خود یکی  از ریشه های ایجاد ناهنجاری و آسیب های اجتماعی و اخلاقی است.

در واقع مبارزه واقعی و بهنگام با فساد می‌طلبد تا این فریاد ها پیش از مردم تحت تاثیر جنگ نرم  بر سر مفسدان کلان کشیده شود، چرا که این مهم علاوه بر کاستن از موج نارضایتی و ناامیدی جامعه، مردم را بیش از گذشته به نظام اسلامی خوش بین و امیدوار خواهد کرد و موجبات خنثی سازی و کاهش اثرات جنگ روانی و سیاه نمایی دشمن را میسر می‌سازد.

آخر کلام

یقینا شعار علیه آمریکا و اعلام برائت از سیاست های آن دولت امری ضروری است اما چرا مقام معظم رهبری بیش از شعار و در کنار آن، بزرگترین راه مبارزه با آمریکا را خدمت به مردم می‌دانند؟

دلیل آن این است که اگر شعار همراه با عمل نباشد و مردم ثمره آن را در بهبود زندگی خود مشاهده نکنند می تواند آنان را نسبت به آن ارزش بدبین کند اما خدمت به مردم در عمل سبب تقویت شعار، باور و اعتقاد مردم می‌شود. تشخیص اولویت و اتخاذ راهکار درست در مبارزه واقعی با فساد امری مهم است چرا که ضمن برطرف کردن مشکلات و بازگشت آرامش به جامعه، بستر سو استفاده را از بهانه جویان گرفته و اعتقاد مردم را در همراهی با انقلاب استحکام می بخشد. یقینا کار ایجابی و سلبی برای زدودن ناهنجاری ها و ضد ارزش ها چون بی‌حجابی امری ضروری است اما باید بدانیم در شرایط کنونی موثرترین، بهترین و صد البته اولویت دارترین راه مبارزه با آسیب های اجتماعی و مشکلات اقتصادی خدمت به مردم است!

پی نوشت:
1- اقتباس از حدیث امیر المومنین: «لاتقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم؛ فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید؛ چرا که آنها برای [آینده و] زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند»؛ ابن ابی الحدید، معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۶۷