مهدی فضائلی
زنده باد استبداد
وي همچنين سالهاست كه از سوي رهبر انقلاب به عنوان عضو حقيقي شوراي عالي انقلاب فرهنگي تعيين شده است و كماكان اين مسووليت را دارد.
رياست فرهنگستان هنر ديگر مسووليت اوست و بالاخره اينكه حفاظت از وي به عهده تيم حفاظت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است و البته اين در حالي است كه او پس از انتخابات 22 خرداد و ناكامي در جلب اكثريت آراء، در مقابل اركان نظام ايستاده است و اصول متعدد قانون اساسي و قوانين عام را نقض كرده و او و هوادارانش آرمانها و اصول بنيانگذار جمهوري اسلامي را زير پا گذاشتهاند.
مبارزه با شيطان بزرگ، مبارزه با رژيم صهيونيستي، تقويت نظام جمهوري اسلامي، عدم همسويي با دشمنان و حمايت از ولايت فقيه و... از جمله اين آرمانها و اصول است. اما او مسووليتها و احكام پيش گفته را همچنان دارد. راستي نظامي كه فردي مانند آقاي مهندس موسوي را با چنين رفتاري اينگونه تحمل ميكند و در مورد او اينچنين سعهصدر نشان ميدهد، نظامي است استبدادي؟ اگر استبداد چنين است، زنده باد استبداد.
كداميك از جريانات و شخصيتهاي سياسي را سراغ داريم كه در برابر مخالفين خود اينگونه با وسعت نظر نگاه كند؟ همين آقاي موسوي در دوران نخست وزيرياش، همه وزراي مخالف خود را از دولت تصفيه كرد. همين آقاي خاتمي و همين آقاي كروبي در دوران رياست جمهوري و رياست بر مجلس به هيچ مخالفي حكمي حتي براي مشاوره ندادند.
در دولت اصلاحات چندين هزار نفر در سطوح مختلف به اتهام را‡ي دادن به رقيب آقاي خاتمي از كار بركنار شدند و در مورد آن نظريه پردازي هم شد كه چون ديدگاه رئيسجمهور را براي اداره كشور قبول ندارند طبيعتا نميتوانند كمك كار دولت باشند.
همچنين بنگريد منصوبين و مشاوران رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام را تا فاصله حرف و عمل بيشتر آشكار شود.
وسعت نظر و شرح صدر رهبري نظام به آقاي ميرحسين موسوي محدود نميشود. ايشان در ابتداي دوره رهبري خويش فردي مانند آقاي موسوي خوئينيها را به عنوان مشاور سياسي خود برگزيدند و در سالهاي ركود و يخبندان فعاليتهاي مجمع روحانيون مبارز در دهه هفتاد كه آن زمان آقاي كروبي دبيركلي آن را عهدهدار بود، به رغم همه اختلافنظرها، رهبري بر تحرك اين تشكيلات و حضور فعال در صحنه سياسي كشور تاكيد داشتند و حتي كمك مالي به مجمع را قطع نكردند و اين در حالي بود كه رئيس جمهور وقت كه اين روزها سخت طرفدار آزادي بيان است چندان تمايلي به تحرك تشكلهاي مخالف خود نداشت و نه تنها ميل نداشت، اجازه هم نميداد و آنچه در توانش بود براي منزوي ساختن آنها انجام ميداد.
ارتباط با دفتر تحكيم وحدت و كمك مالي به آنها در همان دهه 70 و بهرغم مواضع اين دفتر از ديگر نمونههاي اين شرح صدر است.
رهبر فرزانه انقلاب همچنين پس از انتخابات دور نهم رياست جمهوري از آقاي كروبي براي حضور در دفتر خود دعوت كردند و امكاناتي را نيز براي ايشان فراهم آوردند.
تركيب شخصيتهاي حقيقي مجمع تشخيص مصلحت نظام و شوراي عالي انقلاب فرهنگي و نيز نمايندگان ايشان در شوراي عالي دفاع جلوه ديگري از اين بلندنظري و شرح صدر را به نمايش ميگذارد و دهها مورد ديگر كه ضرورتي به گفتن آنها نيست.
رهبر معظم انقلاب در بخشي از بيانات روز گذشته خود در ديدار با جمعي از اساتيد و طلاب حوزه علميه فرمودند: اعتقاد من به جذب حداكثريست و دفع حداقلي، اما بعضي اصرار دارند كه از نظام فاصله بگيرند و يك اختلاف خانوادگي و دروني را به مبارزه با نظام تبديل كردهاند.
در آموزههاي ديني ما تاكيد شده است كه آلهالرّياسه السّعه صَدر، پس آنچه عمل شده تحقق اين آموزه ديني است و از رهبري نظام اسلامي و مقام ولايت انتظار همين است، اما چه ناجوانمردند نمك خوردگان نمكدان شكسته.