دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۸ آبان ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۴

نامزدهاي رياست‌جمهوري جزو ۹۹٪ نيستند

نيويورك تايمز- شيلا دوان: معترضان جنبش اشغال وال استريت با سر دادن شعار «ما ۹۹ درصد هستيم» دست روي نقطه حساسي گذاشته‌اند.
کد خبر : ۴۰۹۳۵
اين شعار تمركز خود را روي زمينه‌اي قرار داده است كه توسط ثروتمندان تصاحب شده، به حدي كه يك اقتصاد رام نشده منجر به عقب‌ماندگي در سطح زندگي خانواده‌هاي معمولي امريكايي شده است. بي‌عدالتي اقتصادي ممكن است يك موضوع محوري در رقابت‌هاي انتخاباتي رياست‌جمهوري باشد يا نباشد اما حداقل يك دليل وجود دارد كه نامزدها اميدوارند به خاطر آن بحث اقتصاد از چنين جايگاهي برخوردار نباشد.
نگاهي به وضعيت مالي آن‌هايي كه براي رسيدن به پست رياست‌جمهوري رقابت مي‌كنند، نشان مي‌دهد تقريباً همه آنها در رده هاي بسيار بالاي درآمدي كشور هستند. به زبان ديگر آنها جزو آن يك درصد هستند.
استثناهاي احتمالي در اين زمينه ميشل بچمن نماينده مينسوتا و ران پائول نماينده‌اي از تگزاس هستند كه درآمد سالانه آنها ممكن است به سقف ۷۰۰ هزار دلاري كه براي آن يك درصد تعيين شده نرسد و همچنين ريك پري، فرماندار تگزاس كه هنوز وضعيت مالي وي رو نشده است. بادي رومر، فرماندار سابق لوئيزينا هم احتمالاً به سقف مذكور نرسيده باشد و شايد همين دليلي باشد كه رومر از اردوي معترضان در پارك زوكتي ديداري داشت و همبستگي خود را با آنها اعلام كرد.
اما ميت رامني كه اموالش در مجموع در حد يك چهارم ميليارد دلار است ساير رقبا را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. جان ام هانتسمن كه پدرش صاحب يك شركت جهاني مواد شيميايي است، نيوت گيفگريچ يك نويسنده موفق است و هرمان كين تاجري كه سالانه بيش از ۱/۲ ميليون دلار درآمد دارد و ريك سانتورم سناتور سابقي كه بيشتر از ۷۰۰ هزار دلار در سال گذشته به دست آورده همگي به طور مطلق جزو يك درصد ثروتمندان هستند؛ چه اموال آنها حساب شود چه درآمد آنها.
ثروت تنها محدود به جمهوري‌خواهان نيست. اگرچه رئيس‌جمهور اوباما در سال ۲۰۰۶ جزو طبقه يك درصدي‌ها نبود اما سال قبل از ورودش به رياست‌جمهوري ۲۰۰۸، ۸/۱ ميليون و سال گذشته ۸/۶ ميليون دلار از كتابي كه چاپ كرد به دست آورد. شكاف بين نامزدها و انتخاب‌كنندگان به طور خاص در دوره انتخاباتي به چشم مي‌آيد كه در آن از نظر مردم اقتصاد از اولويت بالايي برخوردار است و سياستمداران تلاش مي‌كنند تا نشان دهند كه درد مردم را مي فهمند. بيشتر مردم فكر مي‌كنند آنهايي كه مسئول بحران اقتصادي هستند به واسطه متحدان سياسي خود از تنبيه فرار كرده‌اند.
دموكرات‌ها كم و بيش اعتراضات وال استريت را به آغوش كشيده‌اند، در حالي كه جمهوري‌‌خواهان بين نفي آن و تلاش براي منحرف كردن خشم معترضان از وال استريت به سوي كاخ سفيد در نوسان هستند.
اين معترضان از آن نوع رأي‌دهندگان بالقوه‌اي كه با تقسيم ثروت فزاينده به صحنه آمده‌اند، خيلي متفاوت هستند. در يك تحقيقي كه اخيراً نيويورك تايمز و سي‌بي‌اس نيوز انجام داده‌اند ۶۹ درصد شركت‌كنندگان در آن گفته‌اند كه
‌ سياست‌هاي جمهوريخواهان به نفع ثروتمندان است. ۲۸ درصد شركت‌كنندگان گفتند كه سياست‌هاي اوباما نيز چنين است و تنها ۲۳ درصد نيز معتقد بودند كه سياست‌هاي اقتصادي او به نفع طبقه متوسط است. همچنين ۶۶ درصد معتقدند توزيع در كشور مي‌تواند عادلانه‌تر باشد. ثروت نامزدهاي انتخاباتي اين حس را كه سياستمداران از زندگي طبقه متوسط امريكا به شدت دور و بي‌خبر هستند، تقويت كرده است. كائلين هال جاميسن، مدير مركز سياستگذاري عمومي آننبرگ در دانشگاه پنسيلوانيا مي‌گويد: آيا نامزدها آنچه را كه اكنون من مي‌كشم، مي‌فهمند؟ آنچه را خانواده مي‌كشند چه؟ آيا آنها مي‌دانند از دست دادن خانه يا شغل يعني چه؟
در زوكتي پارك (جايگاه تجمع معترضان وال‌استريت) معترضان اين يك درصد را به گونه‌هاي مختلف تعريف مي‌كنند، مثل: «آنهايي كه فقط با پول، پول درمي‌آورند»، «آنهايي كه آنقدر به منافع خود علاقه‌مند هستند كه حاضر به اخراج صدها هزار نفر از مردم در يكسال مي‌شوند» و «هركس كه نمي‌خواهد محصولي توليد كند». جميسن مي‌گويد: بيشتر مردم مي‌توانند در آينده روزي را تصور كنند كه ۲۵۰ هزار دلار دربياورند اما نمي‌توانند آينده‌اي را تصور كنند كه عضو يك درصد باشند. البته نامزدهاي انتخاباتي رياستي، داستان طولاني را براي رسيدن به ثروت داشته‌اند و نيازي نيست كه آنها خودشان از طبقه متوسط باشند تا رأي‌دهندگان را براي رأي دادن به خودشان راضي كنند.