دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۷ آبان ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۱

التماس‌كلينتون از ايران‌و اعترافات‌ناخواسته

مصاحبه چهارشنبه شب هيلاري كلينتون با بخش فارسي بنگاه خبرپراكني انگليس، بسياري از حقايق را براي افرادي كه سعي دارند با نگاه خوشبينانه به اقدامات امريكا و غرب نگاه كنند افشا كرد.
کد خبر : ۴۰۶۹۰
 بايد از سه زاويه به اين مصاحبه نگريست. ابتدا زمان مصاحبه، دوم چرايي آن و سوم مواضع كلينتون به عنوان نفر اول دستگاه ديپلماسي كاخ سفيد در اين مصاحبه است كه به ترتيب آنها را مرور مي‌كنيم.

دلايل انتخاب اين زمان براي مصاحبه قبل از هر چيز زمان اين مصاحبه است كه بايد با دقت و واكاوي فراوان به آن نگريسته شود. بيداري اسلامي كه قريب يك‌سال است خواب را از چشمان استكبار و در رأس آن سران كاخ سفيد ربوده است اين روزها اولين خروجي خود را به جهان ارائه مي‌دهد. اين بيداري از كشور تونس آغاز شد و همه منتظر بودند ببينند چه گفتماني جايگزين نوكران امريكا و غرب در منطقه خواهد شد. آيا تهديدها، تطميع‌ها و هجمه رسانه‌اي امريكا پاسخ خواهد داد و نظام‌هاي لائيك يا سكولار جايگزين رژيم‌هاي ديكتاتور قبلي خواهند شد يا همانگونه كه در شعارهاي انقلابيون نمود داشت پايه نظام‌هاي جديد براساس شريعت اسلامي بسته خواهد شد.
انتخابات تونس از اين رو داراي اهميت فراواني بود و همانگونه كه نتايج انتخابات نيز بر اين امر صحه گذاشت اسلامگرايان با فاصله بسيار زيادي از ساير رقبا پيش افتادند و اگر وضعيت به همين منوال پيش برود نفر اول مبارزه با حكومت «بن علي»، در آينده نزديك نخست وزير اين كشور انقلابي خواهد شد. انتخابات تونس نشانه بزرگي براي سران كاخ سفيد است كه ببينند در جنگ با گفتمان انقلاب اسلامي در منطقه بازنده‌اند.
اعلام خروج نيروهاي امريكايي از عراق دومين نشانه است كه نشان مي‌دهد بر خلاف خواسته دولت امريكا كه تا چندي پيش حضور ده‌ها هزار نفر از نيروهاي خود را در عراق ضروري مي‌دانستند و شرايط را به گونه‌اي چيده بودند كه دولت عراق كمتر جرات مخالفت علني داشت، حال مجبورند بدون هيچگونه امتياز خاصي و با سرشكستگي تمام از اين كشور خارج شوند.
جنبش ضد وال‌استريت سومين دليل است؛ جنبشي كه تا قلب پايتخت امريكا نفوذ كرده و امنيت داخلي و خارجي حكومت مدعي اداره جهان را به چالش كشيده است. اگر سال ۸۸ حضور عده اندكي در خيابان‌هاي تهران امثال كلينتون را اميدوار به تغيير نظام جمهوري اسلامي كرده بود حالا با چشمان خود مي‌بينند نه تنها آن حباب‌هاي روي آب رفته‌اند بلكه اكنون در خيابان‌هاي واشنگتن و نيويوركند كه صدها هزار نفر به آن ريخته‌ و خواستار تغيير نظام سرمايه داري‌اند. تفاوتي كه اين اعتراضات با اعتراضات تهران دارد اين است كه در ايران هر تعدادي معترض بودند ۱۰ برابر آنها در منازل بودند و به وقت ضرور همچون ۹دي و ۲۲ بهمن تمامي توطئه‌ها را خنثي مي‌كنند اما دولت امريكا جمعيتي ندارد كه در مقابل اين جنبش عظيم به خيابان‌ها بيايد و همه اعتراضات را خنثي كند.
علت مصاحبه با بي‌بي‌سي فارسي
سابقه تاريخي دولت‌هاي مستكبر نشان داده است كه اين افراد هر موقع در پيشبرد سياست‌هاي خود در قبال ساير كشورها به بن‌بست رسيده‌اند دم از گفت‌وگو و مذاكره مي‌زنند. در حقيقت مي‌توان گفت گفت‌وگو آخرين اهرم اين دولت‌هاست تا بتوانند راهبرد خود را جلو ببرند كما اينكه در جريان موضوع هسته‌اي شدن ايران اسلامي هنگامي كه ساير اهرم‌ها همچون آژانس انرژي اتمي، سازمان ملل و شوراي امنيت، سازمان‌هاي بين‌المللي نتوانستند ايران را از اين كار باز بدارند ناچار دم از گفت‌وگو زدند و هر گاه كه احساس مي‌كردند ابزاري به دست آورده‌اند گفت‌وگوها كمرنگ مي‌شد و جاي خود را به تهديد مي‌داد.
بنابراين اصل مصاحبه با بخش فارسي تلويزيون دولتي انگليس فارغ از نوع مواضع گرفته شده در گفت‌وگو نشان مي‌دهد كه ساير راه‌ها به روي دولت امريكا بسته شده و آمده است تا به قول خود با «ديپلماسي عمومي» روي ديگر «تهديدها و تحريم‌ها» را به اجرا بگذارند وگرنه «گفت‌وگو با يك بخش از يك شبكه غيرامريكايي» چيزي نيست كه خيلي در ادبيات ديپلماتيك قابل پذيرش باشد.
مواضع كلينتون و اعترافات ناخواسته
تا چند ماه پيش مسئولان امريكايي اميدوار بودند «تحريم‌هايي» كه آنها را «خردكننده» ناميده بودند مردم ايران را به شورش عليه حاكميت وادارد اما وقتي ديدند هيچ اتفاقي رخ نداد و ايران اسلامي اكنون در اوج اقتدار و ثبات داخلي و بين‌المللي قرار دارد حال كلينتون آمده تا با فريب و التماس به ايرانيان آنها را به اعتراض وادارد و چراغ سبز امريكا براي حمايت از آنها را رسما اعلام كند.
كلينتون براي به دست آوردن دل مردم ايران ناچار شد چند اعتراف نيز داشته باشد كه شايد در حالت عادي كمتر اين حرف‌ها از زبان آنان خارج شود؛ اول اينكه برخلاف مواضع قبلي خود و ساير دولتمردان امريكا كه تحريم‌ها را متوجه دولت ايران مي‌دانستند نه مردم ايران اين بار اعتراف كرد كه «اين تحريم‌ها بر مردم عادي هم تا حدودي اثر مي‌گذارد، اما چاره‌اي نيست!»
دومين اعتراف دخالت دولت امريكا در جريان فتنه ۸۸ بود و اينكه رسما اعلام كند كه «دو سال پيش، از درون جنبش اعتراضي اين صدا شنيده مي‌شد كه امريكا بايد مواظب باشد طوري عمل نكند كه عامل و حامي اصلي اين جنبش جلوه كند، چون در آن صورت اعتبار جنبش و امنيت هواداران آن به خطر مي‌افتد.»
اين جملات نه تنها پرده از ارتباط مستمر و پشت پرده سران فتنه ۸۸ با دولتمردان امريكا بر مي‌دارد بلكه يك اعتراف بزرگ‌تر نيز در دل خود دارد كه شايد اگر كلينتون به عمق مواضع خود مي‌انديشيد اين حرف‌ها را بر زبان جاري نمي‌كرد. اينكه حمايت دولت امريكا از يك به اصطلاح جنبش در ايران اعتبار آنها را در نزد مردم مخدوش مي‌كند اعتراف ناخواسته‌اي بود كه كلينتون مرتكب شد و با اين سخنان خود جايگاه واقعي دولت امريكا و ساير دول غربي را در نزد ملت ايران نشان داد.
اين مواضع كلينتون را بايد با مواضع آلبرايت سلف وي درباره عذرخواهي از مردم ايران به دليل دست داشتن دولت امريكا در جريان كودتاي ۲۸ مرداد سال ۳۲ مقايسه كرد. اعترافي كه براي دستگاه ديپلماسي امريكا گران تمام شد و حال اين كلينتون است كه براي به دست آوردن دل سبزهايي كه اكنون ديگر وجود خارجي ندارند مجبور است اعتراف كند ما از شما حمايت مي‌كرديم منتها با چراغ خاموش.
حبيب تركاشوند