۰۴ مهر ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۶
پرونده ای برای رفیق بازی های دنیای فوتبال(1)؛

دوستی هایی که برای همیشه ماندگار شد

معمولا در تیم‌های فوتبال، چه ملی و چه باشگاهی، خیلی از اعضای تیم با یک نفر از هم‌تیمی‌ها رابطه صمیمانه‌تر و نزدیک‌تری دارند و به همراه هم تیم دونفره‌ای را تشکیل می‌دهند که به اصطلاح رفقای گرمابه و گلستان هم به حساب می‌آیند.
کد خبر : ۳۴۴۴۲

معمولا در تیم‌های فوتبال، چه ملی و چه باشگاهی، خیلی از اعضای تیم با یک نفر از هم‌تیمی‌ها رابطه صمیمانه‌تر و نزدیک‌تری دارند و به همراه هم تیم دونفره‌ای را تشکیل می‌دهند که به اصطلاح رفقای گرمابه و گلستان هم به حساب می‌آیند.

به گزارش صراط نیوز به نقل از افکار حالا اگر این رفقای صمیمی پست بازی‌شان در میدان هم به همدیگر نزدیک باشد و بتوانند از این درک متقابل به نفع تیم‌شان استفاده کنند که دیگر نور علی نور می‌شود. مثل رفاقت حمید درخشان و ناصر محمدخانی در سال‌های دهه۶۰ که ثمرات زیادی برای تیم ملی و پرسپولیس در آن سال‌ها داشت. و یا زوج هاشمی‌نسب و رهبری‌فرد در سال‌هایی که مثل دوقلوهای جدانشدنی همیشه با هم بودند و خط دفاعی سرخپوشان از فداکاری‌های رفیقانه آن‌ها سود زیادی برد.

اما ریشه‌های این رفاقت‌های دونفره و خاستگاه آن‌ها در موارد گوناگون تفاوت‌های زیادی با هم دارند. بعضی‌ از این رفقا از همان دوران نوجوانی بچه‌محل بوده‌اند و پله‌های ترقی را یک به یک به همراه هم پیموده‌اند.

مثل حمید استیلی و محمد خاکپور که هر دو از نازی‌آباد راهی باشگاه پاس شدند و سال‌های گذار از گمنامی به شهرت را با هم طی کردند. این دو با هم از پاس راهی پرسپولیس شدند، با هم وفاداری‌شان را به علی پروین ثابت کردند و از پرسپولیس به بهمن رفتند و حتی دوران حضور در باشگاه‌های سنگاپور را نیز با هم طی کردند.

تنها دوران مهاجرت خاکپور به ینگه‌دنیا بود که توانست این دو رفیق را برای مدتی از هم دور کند. در نقطه مقابل این رفقای دوران کودکی برخی دیگر از زوج‌های دونفره بعدها و در هنگام همبازی شدن در باشگاه و تیم ملی شکل می‌گیرند.

مثل همان رفاقت معروف هاشمی‌نسب و رهبری‌فرد در پرسپولیس و یا ماجرای مشابه میان اصغر حاجیلو و ناصر حجازی در استقلال که از سال‌های پایانی دهه۵۰ شکل گرفت و تا آخرین روزهای زندگی مرحوم حجازی پابرجا ماند. مهدی مهدوی‌کیا هم در سال‌هایی که در پرسپولیس بازی می‌کرد ادموند بزیک ، زوج خود در خط حمله این تیم را به عنوان نزدیک‌ترین دوستش برگزیده بود.

البته بد نیست یادی هم بکنیم از یک رفاقت دونفره در همین تیم پرسپولیس که طرفین خیلی به آن افتخار می‌کردند اما این رابطه چندان پایدار نماند و گرمای آتشین آن خیلی زود به سردی گرایید.

صحبت از دوستی علی انصاریان با محمد پروین است. آن هم در روزهایی که حتی در دعوا و درگیری با مهرداد اولادی بالاخواه هم درمی‌آمدند و فردای آن روز محمد پروین به مطبوعات می‌گفت: «خوب زدیمش!» راستی این رفقای خوب با آن دست‌های بزن‌شان امروز کجای این فوتبال هستند؟