۲۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۵

استاد زبان فارسی: باید با سنگ تابلوهای مغازه‌ها را بشکنیم

بزرگ‌ترین آسیبی که امروز زبان را تهدید می‌کند، حمله بازار به این زبان است که آن را تا معرض خفگی پیش برده و برای این مشکل باید فکری جدی کرد.
کد خبر : ۳۴۳۴۹۱
صراط: عضو هیات‌علمی دانشگاه شیراز تجهیز مراکز سعدی‌شناسی و حافظ‌پژوهی را مهم برشمرد و گفت: تنها چاره‌ای که برای من معلم مانده این است که شاگردانم را جمع کرده و با سنگ تابلوهای مغازه‌ها را بشکنیم.

به گزارش فارس از شیراز، محمدیوسف نیری بعدازظهر امروز در همایش ملی زبان و هویت در این شهر اظهار داشت: بزرگ‌ترین آسیبی که امروز زبان را تهدید می‌کند، حمله بازار به این زبان است که آن را تا معرض خفگی پیش برده و برای این مشکل باید فکری جدی کرد.

 وی افزود: امروز با وجود متولیان بسیاری که به‌ظاهر زبان فارسی در کشور دارد، این زبان بدون متولی واقعی است که شوربختانه آسیب‌های بسیاری آن را تهدید می‌کند و باید گفت خانه‌ای را که دو کدبانوست، خاک نارفته بماند!

این استاد دانشگاه با انتقاد شدید از عدم نظارت‌های کافی بر تابلو‌نوشته‌های مغازه‌ها و موارد مشابه که کلمات و جمله‌های بیگانه را به‌جای زبان فارسی برای معرفی خود به کار می‌برند، اظهار داشت: این اسم‌های مزخرفی که بر تابلوی مغازه‌ها گذاشته می‌شود چه مفهومی دارد؟ چرا با صاحبان آن‌ها برخورد نمی‌شود؟ چراکه این سؤال تمام دوستداران زبان فارسی است.

نیری ادامه داد: امروز اگر یک نفر به‌ دروغ تابلویی را نصب‌ کرده و خود را متخصص پزشکی بخواند، با او برخورد جدی خواهد شد که باید نیز همین‌گونه باشد اما هر اسمی که بر مغازه‌ها و بنگاه‌ها گذاشته شد، هیچ‌کس هیچ‌گونه حساسیتی نشان نمی‌دهد و اعتراضی نمی‌کند و باید گفت که اهمیت این مسئله برای ما آشکار نشده است.

این استاد دانشگاه خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: جناب وزیر تنها چاره‌ای که برای من معلم مانده این است که شاگردانم را جمع کرده و با سنگ تابلوهای مغازه‌ها را بشکنیم! تا همگان را متوجه این تجاوز به هویت ملی کنیم.

وی افزود: اگر می‌خواهیم زبان فارسی را پاس داریم باید به زبان سعدی سخن بگوییم و افراد در خانواده نیز با این زبان مهر و محبت با یکدیگر تعامل داشته باشند نه اینکه مدام واژه‌های بیگانه را در همه‌جا به کار بریم.

نیری تجهیز مراکز سعدی‌شناسی و حافظ‌پژوهی را مهم برشمرد و گفت: افراد زحمت‌کشی در این مراکز کار می‌کنند و حتی رهبری نیز بر تحکیم آن تأکید داشتند که شوربختانه کار آن‌طور که باید پیش نمی‌رود و اعضای این مراکز باید با فراغ بال در آنجا فعالیت کنند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: بنده با داشتن 50 یا 60 پایان‌نامه و گرفتاری‌های مربوط به دانشگاه و تدریس، با این حال در این مراکز حضور می‌یابم! که باید گفت به این شیوه آن نتیجه‌ای که از این مراکز می‌خواهیم هرگز حاصل نخواهد شد، درصورتی‌که باید یک مرکز قدرتمند با افراد مستقل را شکل دهیم.