۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۳

عرض ارادتی با نذر روسری

در روز هفتم محرم از حدود بیش از 300 سال پیش، علم‌ای متعلق به یکی از خانواده های ییلاقی آمل جامه پوشانی می شود و دارای قداستی خاص در میان عزاداران حسینی در روستای کلوده است.
کد خبر : ۳۲۷۳۹۰
صراط: در روز هفتم محرم از حدود بیش از 300 سال پیش، علم‌ای متعلق به یکی از خانواده های ییلاقی آمل جامه پوشانی می شود و دارای قداستی خاص در میان عزاداران حسینی در روستای کلوده است.

به گزارش ایسنا، خانواده جمالی از خانواده های ییلاق نشین آملی هستند که خاندانشان در روستای حاجی دلای آمل زندگی می کردند. پیر علم مورد توجه مردم این روستا و شهرهای اطراف است که ارادتی خالصانه به حضرت عباس(ع) علمدار کربلای حسین(ع) دارند.

خانواده جمالی به ویژه پسر ارشد خانواده امروز علم گردان پیرعلم کلوده است؛ آیینی که از ابتدای محرم آغاز شده و در روز هفتم به اوج خود می رسد.از یک ماه مانده به محرم علم را از حسینیه وارد خانه می کنند، ارادتمندان به عزاداری امام حسین(ع) فرد به فرد به خانه جمالی ها می آیند. علم را از صندوق در می آورند و یکی دو روز مانده به هفتم محرم با آب نارنج در مراسمی عزاداری شستشو می دهند.

از آن روز خانه جمالی ها میزبان عزاداران حسینی است؛ برای روز هفتم تدارک ناهار برای عزاداران نیز دیده می شود. تدارک پخت غذا و شستن برنج ها از برنامه های این مراسم برای آماده شدن در روز عزاداری است.

روز هفتم در روستای کلوده در منطقه ای میان محمودآباد و آمل، دسته دسته زنان و مردان به سمت حسینیه و خانه جمالی راه می افتند. ساعت اندکی از صبح گذشته با حضور پرتعداد جمعیت عزادار و خودروها، راه ورود به روستا سد می شود و از آنجاست که دیگر باید پای پیاده خود را حسینیه و سپس کوچه روبه روی آن خانه خانواده جمالی برسانید.

مداح می آید و جمعیت نیز در حیاط کوچه خانه قدیمی و روستایی جمالی ها که رو به باغ مرکبات و شالیزارهای برنج است انبوه می شود. پیرعلم در صندوق قدیمی نگه داری می شود. زنان و مردان و حاجت مندان، خود را از صبح زود و یا از میان انبوه جمعیت به سوی این نشانه می رسانند و از آن تبرک می جویند. از مردانی که اشک می ریزند تا زنانی که چادر به صورت کشیده و نجوا می کنند در پای پیرعلم، به خوبی می توان ارادت خالصانه به حضرت عباس را سنجید. حاجت مندان آن روز از علم، روسری که در اطرافش فراوان انباشته شده است گرو می گیرند و کسانی که حاجت روا شده اند روسری نذری را به همراه یک روسری هدیه به پیرعلم آنجا می‌گذارند.

کم کم جمعیت آنقدر زیاد می شود که حوالی ساعت 9 و 10 دیگر زمان حضور مردان زنجیرزن و سینه زن در حیاط خانه است. مردان به استقبال پیرعلم آمده اند تا او را مهمان مراسم های عزاداری حسین(ع) کنند.

حیاط را تقریبا خالی می کنند و صدای طبل و سنج دسته های عزادار می رسد، مردان زنجیرزن و سینه زن به حیاط وارد می شود؛ بوی اسپند و صلوات و گریه زنان شور حسینی به مراسم می بخشد.

در میان سینه زنی و عزاداری مردان و زنان، پیرعلم کلوده از صندوقچه خارج می شود، مادر خانواده جمالی علم را به دست فرزندش می دهد و جامه پوشانی علم آغاز می شود. علم با پارچه های سبز و مشکی پوشانده می شود و بعد نوبت روسری ها است و تا جایی که امکان دارد روسری را به علم گره می زنند. علم مملو از روسری های نذری می شود. گریه زنان و سینه زنی مردان قطع نمی شود. دست ها است که به سوی علم می رود تا تبرک بگیرد.

روسری هایی که در اطراف صندوقچه باقی مانده است به سمت زنان و مردان مشتاق در پایین ایوان خانه سرازیر می شود. عروس و دختران خانه روسری را از ایوان به سمت افراد خواهان نذری می فرستند.

حالا دیگر علم پوشانی به تمام رسیده است و دسته عزادار پیرعلم را به سمت حسینیه می برند. دسته مردان سینه زن پیرعلم را با خود به سمت حسینیه می برند و اینجاست که قربانی گوسفندان آغاز می شود. بیش از هشت گوسفند تا رسیدن پیرعلم به حسینیه قربانی می‌شود و مردانی آنها را می برند تا برای غذادهی در شب های بعدی از آن استفاده می کنند. جمعیتی مشتاق و انبوه در حیاط حسینیه منتظر پیرعلم هستند. عزاداری تا استقرار علم در دیوار حسینیه ادامه پیدا می کند. دسته های عزادار تا اذان ظهر در محوطه عزاداری می کنند و زنان نیز به پیرعلم رجوع کرده و از روسری های آن تبرکی و نذری می برند.

اذان ظهر مراسم تمام می شود، پیرعلم برای دسته روی تاسوعا و عاشورای حسینی در حسینیه می ماند و عزاداران مهمان خانواده جمالی هستند.  در این سال ها آنگونه که خانواده جمالی می گوید بسیاری از استان ها و شهرهای دیگر مازندران به دنبال پیرعلم به کلوده آمدند.