صراط: جلسه رسیدگی به پرونده یک جنایت دروغین با حضور مقتول برگزار شد. در این ماجرا مرد جوانی ادعا کرده بود دوستش توسط خانواده‌اش به قتل رسیده است. اما در تحقیقات جنایی مشخص شد این ادعا دروغ بوده است.
به گزارش روزنامه «ایران»، اوایل هفته گذشته مردی با ظاهری آراسته اما هراسان به دادسرای جنایی تهران رفت و از قتل مرموز دوست نزدیکش خبر داد. این مرد به بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم بازپرسی دادسرای جنایی تهران گفت: دوست صمیمی‌ام به نام شهرام چند روز قبل به دست خانواده‌اش به قتل رسیده است. آنها بعد از مرگ پدرشان، نقشه قتل شهرام را کشیدند تا سهم ارثیه‌اش را تصاحب کنند.بعد هم به دروغ گفته‌اند که شهرام به مسافرت خارج از کشور رفته است. درصورتی که او اگر می‌خواست مسافرت برود حتماً مرا با خبرمی کرد. ضمن اینکه قبل از این اتفاق چندین بار با شهرام تلفنی صحبت کردم و او به من گفته بود که خواهر و برادرهایش نقشه قتلش را کشیده‌اند و حتی یکبار هم دراجرای نقشه قتل ناموفق بوده‌اند.
به دنبال اظهارات مرد جوان، تحقیقات جنایی دراین باره آغاز و خانواده شهرام به دادسرای جنایی احضار شد.
اما زمانی که اسم شهرام به‌عنوان مقتول به میان آمد، مرد جوانی درحالی که شناسنامه ای در دست داشت، از روی صندلی بلند شد و به بازپرس گفت: شهرام من هستم. این هم کارت شناسایی‌ام.
پدرم چند سال قبل فوت کرده است، اما من وخانواده‌ام هیچ اختلافی باهم نداشتیم و موضوع اختلاف بر سر ارثیه هم صحت ندارد. دوستم کیوان ادعا کرده من کشته شده‌ام درحالی که می‌بینید اینجا هستم بدون اینکه هیچ آسیبی دیده باشم. کیوان مشکل روحی و روانی دارد و گاهی اوقات تصور می‌کند که من کشته شده‌ام یا اینکه قصد جانش را دارند. این چند روز هم چون از حال من بی‌خبر بود، به تصور اینکه من مرده ام، چنین ادعایی را اعلام کرده است!
پس از این اظهارات و افشای حقیقت، پرونده مختومه شد.
به گزارش روزنامه «ایران»، اوایل هفته گذشته مردی با ظاهری آراسته اما هراسان به دادسرای جنایی تهران رفت و از قتل مرموز دوست نزدیکش خبر داد. این مرد به بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم بازپرسی دادسرای جنایی تهران گفت: دوست صمیمی‌ام به نام شهرام چند روز قبل به دست خانواده‌اش به قتل رسیده است. آنها بعد از مرگ پدرشان، نقشه قتل شهرام را کشیدند تا سهم ارثیه‌اش را تصاحب کنند.بعد هم به دروغ گفته‌اند که شهرام به مسافرت خارج از کشور رفته است. درصورتی که او اگر می‌خواست مسافرت برود حتماً مرا با خبرمی کرد. ضمن اینکه قبل از این اتفاق چندین بار با شهرام تلفنی صحبت کردم و او به من گفته بود که خواهر و برادرهایش نقشه قتلش را کشیده‌اند و حتی یکبار هم دراجرای نقشه قتل ناموفق بوده‌اند.
به دنبال اظهارات مرد جوان، تحقیقات جنایی دراین باره آغاز و خانواده شهرام به دادسرای جنایی احضار شد.
اما زمانی که اسم شهرام به‌عنوان مقتول به میان آمد، مرد جوانی درحالی که شناسنامه ای در دست داشت، از روی صندلی بلند شد و به بازپرس گفت: شهرام من هستم. این هم کارت شناسایی‌ام.
پدرم چند سال قبل فوت کرده است، اما من وخانواده‌ام هیچ اختلافی باهم نداشتیم و موضوع اختلاف بر سر ارثیه هم صحت ندارد. دوستم کیوان ادعا کرده من کشته شده‌ام درحالی که می‌بینید اینجا هستم بدون اینکه هیچ آسیبی دیده باشم. کیوان مشکل روحی و روانی دارد و گاهی اوقات تصور می‌کند که من کشته شده‌ام یا اینکه قصد جانش را دارند. این چند روز هم چون از حال من بی‌خبر بود، به تصور اینکه من مرده ام، چنین ادعایی را اعلام کرده است!
پس از این اظهارات و افشای حقیقت، پرونده مختومه شد.