يکشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۷ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۳

خاتمی: تاريخ در مسير آزادي حرکت مي کند

روح پيوستگي و برآمدن قدرت ها از اراده مردم است روح آزادي نقد است روح برخورداري جامعه و همه افراد آن از حقوق سياسي و فرهنگي و اجتماعي است که دارند و بايد داشته باشند و اينکه جوامع با حقوق اساسي و قانون اساسي شکل مي گيرد. قانون اساسي يعني در آن; حقوق اساسي ملت و حکومت و حدود اساسي ملت و حکومت مشخص باشد يعني اگر ملت تکاليفي دارد حقوقي هم دارد و اگر حکومت; قدرت و امکاناتي دارد حدودي هم دارد.
کد خبر : ۳۲۰۶۷

شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشکي تهران با سيد محمد خاتمي، رئيس جمهور سابق کشورمان ديدار و گفت وگو کردند.

به گزارش صراط نیوز به نقل از آفتاب، سيد محمد خاتمي در اين ديدار گفت: انسان; بنده خدا يعني سرسپرده علم و حکمت مطلق، تدبير، رحمت، خلاقيت و قدرت آفرينش مطلق است و آزاد واقعي کسي است که فقط سرسپرده اين حقيقت ممتاز باشد که آثارش هم در شخص انسان مشخص مي شود و انسان از سلطه شيطان و هوا و هوس رها مي شود و در عرصه اجتماعي از قدرت هاي زورگوي جباري که فقط قدرت دارند و فقط از جامعه اطاعت مي طلبد رها مي شود.

معتقدم تاريخ در مسير آزادي و رهايي حرکت مي کند و نقطه مطلوب هم که ما در تاريخ به آن اعتقاد داريم و انتظار آن را مي کشيم آن عصر مهدوي است که آن انسان کامل الهي مي آيد و مدار و محور جامعه، آن امام کامل است که بقيه الله است و انشا» لله در زمان خود خواهد آمد.

 وي افزود:اگر تاريخ اين مسير را دارد و در حال حرکت است جامعه يک موجود ايستا نيست.

پوياست يعني حرکت مي کند و يک پيشتاز مي خواهد. پيشتاز مشخص جامعه ما از جمله بايد جامعه دانشگاهي باشد. يعني نقش پيشرويي جامعه به سوي آزادي; رهايي، توحيد ; پيشرفت و کرامت داشته باشد.   خاتمي همچنين اظهار داشت: اصطلاح جمهوري اسلامي که امام آن را آورد و اجرا کرد خيلي مهم است. در جمهوري اسلامي مردم صاحب حقند ، هيچ جايي ، هيچ رکني جز بر اساس راي و نظر مردم مستقر نمي شود.

وقتي مي گوييم جمهوري اسلامي يعني اسلام هم اين جمهوري را خواسته است اين اسلامي که با اين جمهوري سازگار است.

وقتي مي گوييم جمهوري اسلامي يعني مي خواهيم الگويي ارائه بدهيم که هم پاسخ دهنده نيازهاي تاريخي اين جامعه و هم تامين کننده نيازهاي روزگار است و هم با ارزش هاي الهي سازگاري دارد. روح زمانه ما روح آزادي خواهي و روح رهايي انسان است.

روح پيوستگي و برآمدن قدرت ها از اراده مردم است روح آزادي نقد است روح برخورداري جامعه و همه افراد آن از حقوق سياسي و فرهنگي و اجتماعي است که دارند و بايد داشته باشند و اينکه جوامع با حقوق اساسي و قانون اساسي شکل مي گيرد. قانون اساسي يعني در آن; حقوق اساسي ملت و حکومت و حدود اساسي ملت و حکومت مشخص باشد يعني اگر ملت تکاليفي دارد حقوقي هم دارد و اگر حکومت; قدرت و امکاناتي دارد حدودي هم دارد.

وي در پايان گفت: انسان امروز آزادي، برخورداري، کرامت و حکومت هايي مي خواهد که بر آمده از اراده او و مسئول در مقابل او باشد.

نظامي که مي خواهيم پياده کنيم نظام الگويي بايد باشد که تمام نيازهاي به حق و دستاوردهاي مهم تاريخ بشري که يکي از آنها رهايي از قدرت هاي استبدادي و جبار در تاريخ بوده و تمام مزايايي که امروز هست مانند آزادي و آزادي انديشه و بيان و نقد و انتخابات آزاد و ضوابطي که براي يک انسان آزاد است در اين نظام داشته باشيم بعلاوه اينکه عدالت که روح دعوت انبيا است در جامعه وجود داشته باشد.

عدالت فقط جنبه اقتصادي آن نيست بلکه آزادي مردم و آزادي انتخاب مردم از بارزترين مصداق هاي عدالت است. به علاوه خلا» هايي که در دنياي امروز هست بي اخلاقي و دنيازدگي و ماده گرايي اينها مسائلي است که دنياي امروز گرفتار آن است ما اينها را نمي خواهيم.