۱۵ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۶

دوسوال از جبهه‌پايداری و تذكربه 7+8

برادران جبهه پايداري كه اين قدر از آقاي لاريجاني كينه به دل گرفته‌اند لازم است به افكار عمومي پاسخ دهند كه چطور آقاي لاريجاني در بهار 86 متحد سياسي‌شان بود و اكنون دشمن خوني شان شده است؟! آيا لاريجاني86 با لاريجاني90 اينقدر تفاوت كرده است كه موضع آن برادران نسبت به ايشان اينقدر متحول شده است؟!
کد خبر : ۳۱۷۱۵

به گزارش صراط نیوز به نقل از الف: در هفته‌هاي اخير و همزمان با اوج گرفتن تلاشها براي وحدت اصولگرايان در انتخابات پيش‌رو، تشكيل پر سرو صداي «جبهه پايداري»، توجه زيادي را در فضاي سياسي – رسانه‌اي كشور به خود جلب كرده است.

جبهه پايداري كه از دوستان قديم يا فعلي آقاي احمدي نژاد تشكيل شده، همت اصلي خود را جلوگيري از حضور افراد ساكت و مردود در جريان فتنه سال 88 در انتخابات آتي مجلس اعلام کرده است و براين اساس، با نقش‌آفريني آقايان لاريجاني و قاليباف در سازوكار وحدت اصولگرايان به شدت مخالفت مي‌كند. درباره اين موضع صريح جبهه پايداري، دوسوال جدي وجود دارد كه پاسخ اين برادران، مي‌تواند به روشن شدن اهداف و انگيزه‌هاي تاسيس و ماهيت و كاركردهاي جبهه پايداري كمك كند.

سوال اول- همه بخاطر دارند كه آقاي احمدي نژاد خاطره خوبي از مديريت دكتر حداد عادل در مجلس هفتم نداشت و مقاومت‌ آقاي حداد در برابر خواسته‌هاي غيرقانوني دولت، بارها عصبانيت دولت را برانگيخته بود، به همين دليل هم نمايندگان طرفداران دولت در مجلس هشتم دربهار سال86 و قبل از تشكيل رسمي مجلس هشتم، با آقاي لاريجاني و دوستان سنتی دست به يكي كردند تا آقاي حداد را از رياست مجلس بركناركنند.

برادران جبهه پايداري كه اين قدر از آقاي لاريجاني كينه به دل گرفته‌اند لازم است به افكار عمومي پاسخ دهند كه چطور آقاي لاريجاني در بهار 86 متحد سياسي‌شان بود و اكنون دشمن خوني شان شده است؟! آيا لاريجاني86 با لاريجاني90 اينقدر تفاوت كرده است كه موضع آن برادران نسبت به ايشان اينقدر متحول شده است؟!

سوال دوم- برادران جبهه پايداري دليل مخالفتشان با حضور آقاي لاريجاني در ساختار وحدت اصولگرايان را عملكرد ايشان در جريان فتنه سال 88 عنوان مي‌كنند. در اين باره، بازخواني عملكرد و مواضع رئيس مجلس و رئيس جمهور در ايجاد، مقابله و مهارفتنه 88 ضروري است چرا كه هم آقاي لاريجاني و هم آقاي احمدي نژاد در آن مقطع براي مهار فتنه در مسووليت بودند و وظايفي به عهده داشته‌اند. خوب است ببينيم كدام يك به وظيفه‌شان در قبال فتنه بهتر و درست‌تر عمل كرده و كدام يك موضع مناسب تري درباره آن فتنه شوم گرفته است؟

به عنوان مثال در جريان نامه كروبي به آقاي هاشمي و ابراز نگراني وي از دريافت اخبار تجاوز به زنداني ها در كهريزك، علي لاريجاني كميته اي بي طرف را مامور رسيدگي به اين ادعاي هولناك كرد. نتيجه تحقيقات مفصل و ميداني اين كميته نشان داد اخبار و مستندات كروبي كلا ساختگي بوده است. ضربه موثر اين ابتكار عمل لاريجاني به جريان فتنه چنان شديد بود كه كروبي در 22مرداد88 با تندي هرچه تمام تر به لاريجاني حمله كرد و لاريجاني نيز به وي پاسخ محكمي داد: «برای بنده تعجب آور است که شما از اظهار کمیته مجلس چون خلاف دعاوی شما بود برآشفته شدید. مگر کمیته تحقیق مجلس باید همه ادعاهای مطروحه را تایید کند تا شما آرام بگیرید ... برخلاف تصور جنابعالی حتماً مطلعید که ما هم کسانی نیستیم که با چند موضع نیشدار و تند شما مسیر خود را عوض کنیم...»(23مرداد1388)

در تابستان 88 علي لاريجاني درباره ادعاهاي ديگر فتنه گران (نظير دروغ دفن شبانه افراد مجهول‌الهويه قطعه 302 و يا تهيه فهرست هاي دروغين كشته شدگان توسط الويري و بهشتي) نيز به عنوان رئيس مجلس كميته هاي ويژه تحقيق تشكيل داد و دروغهاي فتنه گران را رسوا كرد. يادآوري مي شود علي لاريجاني هياتي را نيز مامور بررسي جنايت قتل سه جوان در كهريزك كرد اين هيات پس از تحقيق مفصل درباره فاجعه كهريزك، رسما «سعيد مرتضوي» را در قتل هر سه جوان مقصر شناخت اما با وجود عزل وي از مقام قضايي توسط قوه قضائيه، سعيد مرتضوي با اصرار شديد احمدي نژاد به دولت منتقل و رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا شد. حال برادران جبهه پايداري كلاهشان را قاضي كنند اقدامات لاريجاني عليه فتنه موثر تر بود يا اقدامات احمدي نژاد؟

برادراني كه اينقدر آقاي لاريجاني را به خاطر سكوت در جريان فتنه 88 متهم مي‌كنند، خوب است پاسخ دهند كه آقاي احمدي‌نژاد به عنوان يك رجل سياسي چه موضعي عليه فتنه گرفته است؟! آيا مي‌توانند يك كلمه موضع از رئيس جمهور عليه فتنه پيدا و ارايه كنند؟ اگر برادران جبهه پايداري عذر احمدي نژاد را مسوليتش بدانند اين عذر براي رئيس قوه مقننه بيشتر بوده است. آقاي احمدي‌نژاد «به‌عنوان يك مسوول» براي مقابله و مهار فتنه چه كرد؟ جز اينكه با ارايه تهمت‌هاي ناروا در جريان مناظره 13خرداد، حريفش را به واكنش‌هاي تند سوق داد و زمينه را براي اجراي كودتاي انگليسي آمريكايي سال88 مهيا كرد؟ جز اينكه در جريان سخنراني روز يكشنبه 24خرداد در ميدان وليعصر، با آن لحن تحريك كننده، بنزين برروي جرقه‌هاي فتنه ريخت؟

شايد آقاي لاريجاني به عنوان يك رجل سياسي موضع به قدر كافي محكمي عليه جريان فتنه نگرفته باشد، اما به عنوان رئيس مجلس تلاش موثري براي اقناع معترضان و جداكردن آنها از سران فتنه انجام داد. در روز قدس 88 و 6دي همان سال هم كه روشن شد ادعاي تقلب صرفاً بهانه‌اي براي براندازي نظام بوده و زمينه فعاليت تروريست‌هاي منافق را فراهم آورده، صريحاً و علناً عليه جريان فتنه موضع گرفت (نطق رئيس مجلس در روز سه شنبه 8دي1388).

برادران جبهه پايداري بايد اين تناقضات را روشن كنند و به دو سوال فوق پاسخ روشن دهند... فراموش نكنيم كه بالاخره هركس نقاط ضعف و قوتي در كارنامه اش دارد، اما اينطور سياه و سفيد ديدن افراد و قضاوت بر اساس چنين برداشتهاي يكطرفه اي، براي يك گروه سياسي زيبنده نيست بخصوص كه نتيجه و كاركرد عمل سياسي آنها، خدای ناخواسته، دوشقه كردن ليست انتخاباتي و مآلا راي اصولگرايان در انتخابات آتي خواهد بود. سابقه الف شاهد آن است که این مطالب به معنای دفاع از لاریجانی یا جناح سنتی نیست، بلکه میخواهیم بگوییم که دوستان جبهه پایداری و دوستان سنتی که در حذف دکتر حداد با شیوه های ناپسند همراه شدند چگونه است که الان خطر فتنه و فتنه بزرگتر یا انحراف را کوچک تصور کرده اید و در صدد حذف هم برآمده اید؟ البته این سئوال بیشتر متوجه برادران جبهه پایداری است.

يك تذكر هم به برادران فعال در سازوكار وحدت اصولگرايان: برادران! هفت سال پيش كه پرچم آبادگران را براي انتخابات مجلس هفتم بر مي افراشتيم، تقريبا اكثر ما در قدرت نبوديم و مسئوليتي نداشتيم. برعكس امروز كه همگي مسئوليت و وظايف سنگيني به عهده داريم كه اگر شبانه روز هم براي آنها وقت صرف كنيم، بازهم شايد نتوانيم حق مطلب را ادا و به اندازه استحقاق اين مردم شريف به ايشان خدمت كنيم.

ايجاد وحدت براي انتخابات آتي لازم و ضروري است اما برخي از شما طوري رفتار مي كنيد و با رسانه ها حرف مي زنيد كه گويي هيچ كار ديگري نداريد و فكر و ذكرتان شده وحدت اصولگرايان در انتخابات و 7+8 ! آن هم با این سختگیری های یک جانبه

برادران عزيز، بخاطر داشته باشيد كه ما در انتخابات قبل، با انبوهي از وعده توانستيم راي اين مردم را بگيريم. امروز و در اواخر مسئوليتمان هنوز برخي از آن همه وعده عملي نشده است...

با اين وضع حتي اگر بهترين ليست انتخاباتي را بدهيد و همه اصولگرايان را هم به وحدت برسانيد، آيا به مردم حق مي دهيد بيشتر از وعده هاي ما، درباره كارامدي مان قضاوت كنند؟ پس بهتر است فعاليتهاي انتخاباتي را حداقل تا زمان تبليغات رسمي، در سكوت و چراغ خاموش ادامه دهيد و همت اصلي خود را بر عمل به وعده هاي صحيح داده شده و نشان دادن كارامدي اصولگرايان متمركز كنيم.