۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۵

زلزله منجیل و رودبار به روایت تصویر

پنجشنبه ۳۱ خردادماه سالروز زمین‌لرزه منجیل-رودبار در سال است که در نزدیکی شهر رودبار و در ناحیه طارم علیا بروز نمود. عکاسان تصاویری از این فاجعه را منتشر کردند که تماشای آن پس از گذشت ۲۶ سال خالی از لطف نیست.
کد خبر : ۳۰۶۳۱۴
صراط: پنجشنبه 31 خردادماه 1369 برابر با 21 ژوئن 1990  سالروز یکی از تلخ‌ترین وقایع قرن بیستم برای ایران است. روزی که هیچ زبانی قدرت توصیف تلخی آن را ندارد و هیچ دلی طاقت بازخوانی خاطراتش را. زلزله‌ای که  شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و 700 روستای اطراف را به نابودی کشاند. مردمانی که خانوادشان را به طور کامل در این حادثه از دست دادند. جام جهانی که زهرمار شد. «31 / 3 / 1369 - بر اثر زلزله» که  تصویر حدود  80 درصد سنگ قبرهای آرامستان منجیل شد. و آوارگان و بازماندگانی که حتی قاب عکس خانوادگیشان زیر آوار جا ماند تا هیچ یادگاری از درگذشتگانشان نداشته باشند.

به گزارش تسنیم، هیچ‌کس نمی‌داند چه زمانی زلزله می‌آید و به یقین کنترل اوضاع برای مقابله کامل با زلزله کار دشواری است، مرگ بخشی از حقیقت زندگی است ولی این اصول  نمی‌تواند از شدت غم این حادثه بکاهد.

شب 31 خردادماه فرا می‌رسد. یکی از شب‌های داغ جام جهانی 1990 ایتالیا، بازی‌ها به دور سوم گروهی رسیده و حساسیت‌ها برای فوتبال دوستان آن‌قدر بالا بود که رنج دیر خوابیدن را به جان بخرند و تا پاسی از شب پای گیرنده منتظر بمانند تا بازی با تأخیر روی آنتن برود.  لذت فوتبال دیدن برای فوتبالی‌هایی که به دیدن بازی با تأخیر عادت کرده بودند و برای لذت بردن از فوتبال و ندانستن نتیجه خود را در محاق خبری قرار می‌دادند، تازه معنا پیدا کرده بود.

خیلی‌ها در رودبار و منجیل، سوت آغاز بازی را شنیدند اما مردمی که پای تلویزیون‌های سیاه و سفید بلر قدیمی نشسته بودند تک گل بازی را که مولر مهاجم تعویضی برزیل در دقیقه 80 زد، ندیدند. زلزله 7.3 ریشتری اواسط بازی آمد؛ مطمئناً اگر بازی، زنده پخش نمی‌شد تلفات زلزله بیشتر از اینها بود... .

زلزله مصیبت‌بار 31 خرداد 69، بر اساس آمارهای غیر رسمی تا 37 هزار کشته و 400 هزار بی‌خانمان (در طارم، رودبار، منجیل و ...) بر جای گذاشت و با تخریب 100 هزار واحد ساختمانی، یکی از بزرگ‌ترین خسارات را به مناطق شهری ایران در قرن بیستم وارد کرد و شهرها و روستاهای فراوانی را به شدت تخریب کرد.

علت بالا بودن خسارات جانی در زلزله منجیل در حقیقت، خطا در اعلام کانون زلزله بود؛ چراکه در آن زمان به دلیل محدود بودن ایستگاه‌های لرزه‌نگاری، کانون زلزله منطقه دیلمان در استان گیلان اعلام شد و از این رو زمان طلایی برای امداد رسانی به مناطقی که خسارات جدی به آنها وارد شده بود از دست رفت؛ این زمان طلایی برای نجات آسیب دیدگان در زلزله 24 تا 72 ساعت است.

تا چند روز پس از این رخداد، هیچ‌کس از آن خبر نداشت و کسی نمی‌دانست دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. وقتی خبر زمین‌لرزه آن‌هم پس از تأخیر از تلویزیون ایران پخش شد، نشانی مرکز زلزله به‌غلط رشت و دیلمان اعلام شد که گمراه‌کننده بود و هنوز مشخص نشده بود که در رودبار چه شده که پس از چند روز عمق فاجعه معلوم شد. دلیل خطا در اعلام مرکز زمین‌لرزه محدود بودن ایستگاه‌های لرزه‌نگاری در آن زمان اعلام شد. چهار روز پس از زلزله که زمان طلایی کمک عملاً از دست رفته بود، عملیات امدادرسانی به این مناطق آغاز شد.

کارگردان نامدار ایرانی، عباس کیارستمی پیش‌تر فیلم «خانه‌ دوست کجاست» را در روستای کوکر ساخته بود. پس از شنیدن خبر زلزله کیارستمی به منطقه رفت تا از دو شخصیت اصلی داستان (احمد و بابک احمدپور) و سلامتی آنها جویا شده و کسب خبر کند. در همان‌جا بود که ایده‌ ساخت فیلم «زندگی و دیگر هیچ» در ذهن او نقش بست و چنین شد که این فیلم که موضوعش بازماندگان این زلزله و امید به زندگی است، ساخته شد. بعدها با ساخته شدن فیلم «زیر درختان زیتون» در همین مکان که فاجعه‌ زمین‌لرزه را پشت سر نهاده بود، این سه‌گانه، که بعدها سه‌گانه‌ی کوکر (سه‌گانه زلزله) نام گرفت، تکمیل گشت.

این فاجعه از لنز دوربین عکاسان دور نماند و عکس‌های زیادی از منظر عاطفی به این فاجعه پرداختند. عکس‌هایی که خودشان روایتگر این اتفاق غم‌انگیز بودند. در ادامه این فاجعه غم‌انگیز از قاب تصویر روایت می‌شود: