محمدعلي وكيلي در سرمقاله روزنامه «ابتکار» نوشت:
حجتالاسلاموالمسلمين شيخحسين انصاريان به دليل ويژگيهاي شخصيتي و روش منبري، توانسته در بين طبقات مختلف مردم از نفوذ کلام خوبي برخوردار شود. نفس گرم و لحن دلنشين و گيرا و منش اخلاقياش، باعث شور و دلدادگي مخاطبانش شده است.
او همواره سعي کرده حريم منبرش را از گردوغبار سياستزدگي امن نگه دارد. گريههايش وعظ او را قرين اخلاص کرده و اين ويژگيها او را در بين وعاظ، به مرحوم کافي، واعظ مشهور، شبيه کرده است.
شيخحسين در مراسم احياي شب بيستوسوم رمضان در حين اجراي برنامه قرآن به سر، جملاتي را بر زبان آورد که جاي تأمل بسيار داشت و واکنشهاي متفاوتي را برانگيخت و مطابق معمول مورد تفسير و تحليلهاي متناقضي قرار گرفت.
وي در بخشي از برنامه، با ذکر پارهاي از مشکلات، مثل گراني و مفاسد اجتماعي و اقتصادي از مردم عذرخواهي کرد و البته در آن بين تعريضي هم به وعدههايي داشت که هيچگاه عملي نشد.
ايشان با انتقاد از برخي مديريتهاي ضعيف تأکيد کرد که اين فسادها و سوءمديريتها خواسته هيچيک از دينداران نيست. البته اين اولينبار نيست که وي به اين شيوه سخن ميگويد؛ چراکه مطابق آموزههاي ديني، وظيفه هر دينداري، بهخصوص صاحبان منبر و وعظ و تريبون است که از ابزار در دست، براي طلب مغفرت و آمرزش عمومي و عذرخواهي بهره ببرند.
اما اهميت کار شيخحسين آنجاست که او هيچگونه منصب رسمي در کشور نداشته و درنتيجه در مقابل حوادث و مشکلات کنوني مردم، مسئوليت مستقيمي ندارد و به همين دليل از وي انتظار عذرخواهي و پاسخگويي نميرفت. اما اين کار را کرد. چرا؟ براي پاسخ به چرايي اين اقدام به موارد زير ميتوان اشاره کرد.
الف. آنچنانکه اشاره شد، عذرخواهي و طلب بخشش عمومي از تقصيرهاي سهوي و عمدي، يکي از توصيههاي مهم اخلاقي و ديني است. اين روش اگر در کشور ما مهجور است، به دليل مهجوريت اخلاق ديني است. هرکدام از ما در همه موقعيتها بايد زبان بخشش و معذرتخواهي داشته باشيم.
ب. باورهاي مردم يکشبه ساخته نميشوند، بلکه به مرور زمان، تحتتأثير عوامل مختلف ساخته ميشوند. اعتماد کنوني مردم و مسئولان تنها برآمده از چگونگي رابطه و رفتار اين دو نيست.
بخشي از اين اعتماد درنتيجه وعظ و نصيحتهاي عالمان خودساختهاي همچون شيخحسين ايجاد ميشود. او اگرچه مسئوليت مستقيمي درخصوص اشتباهات ندارد، با اين کار، فرهنگ خاکگرفته «عذرخواهي» را جلا داد. بدون ترديد «عذرخواهي» افرادي مثل ايشان تأثير فراواني بر روي جامعه خواهد گذاشت و موجب تسلاي خاطر مردم خواهد شد.
ج. شيخ با اين اقدام، خواسته پيامي به همگان ازجمله صاحبمنصبان نيز بدهد و آن اينکه فرصت شب قدر و استغفار محدود است. اين فرصت محدود به گناهان فردي نيست. او به نيکي آموخته است که بزرگترين گناه ضايعکردن حقالناس و بهخصوص حقوق يک ملت است. اگر افراد عادي در محدوده روابط اجتماعي خود مرتکب نقض حقالناس شده يا تعرضي به حقالله داشته باشند، از فرصت شبهاي قدر بهره ميجويند تا شايد از سفره لايتناهي رحمت الهي توشهاي برگيرند و جرعهاي بنوشند. اما آنان که مسئوليتي در قبال عموم دارند و در معرض حقالناس و بيتالمال قرار دارند و چگونگي تدبيرشان در تأمين يا نقض حقوق مردم تأثير دارد، بيش از ديگران، نيازمند استغفار و صد البته طلب بخشش از مردم هستند.
صاحبان حق خود بايد ببخشند تا آدمي رهايي يابد. پس فرصت استغفار خاص گناهان فردي نيست، بلکه گناهاني که جنبه عمومي دارند، بيشتر به طلب آمرزش نيازمندند.
د. متأسفانه «عذرنخواستن» و اصرار بر اشتباه، جزئي از فرهنگ مديريتي ايران شده است و عذرخواستن و پذيرفتن تقصير به کيمياي نايابي تبديل گشته تا مس وجودي افراد را به زر تبديل کند. با نگاهي به حوادث و مشکلاتي که در نتيجه سوءمديريت حاصل شده و بسياري را گرفتار کرده، اين مهم بهخوبي نمايان ميشود. اگر اين حوادث در بستر فرهنگ «عذرخواهي» و «طلب بخشش» رخ مينمود، هضمشدني و تحملپذير ميبود؛ اما چون فرهنگ «عذرنخواستن» در کشور حاکم است، آستانه تحمل مردم در مقابل اشتباهات هم رو به کاهش است. اشتباه کردن مهم نيست، مهم نحوه برخورد با اشتباه است.
وقتي مسئولان همواره در برابر کوتاهيهاي خود موضع بگيرند و شجاعت استعفا به دليل اشتباهات مهلک را نداشته باشند، تحمل جامعه کم ميشود و زمينه پنهانکاري مسئولان فراهم ميگردد و درنتيجه دروغگويي زياد شده و رياکاري رواج مييابد. پس شيخ نيک ميداند که نتيجه عذرنخواستن، رواج مفاسد اخلاقي است و مفاسد اخلاقي همچون دروغ و ريا و نفاق، مهمترين موانع استجابت دعاهاست و عذرخواستن مقدمه آمرزش و بخشش است. ما ايرانيان در تمام امور توقع بخشش داريم؛ ولي شهامت عذرخواستن نداريم؛ زيرا زبان عذرخواهيمان لکنت دارد و روابطمان دچار تصلب و خشکي است. عذرخواهي و اعتراف به اشتباه ظرفيت ميخواهد. استعفا دادن به دليل سوءتدبيرها جنبه و شجاعت، لازم دارد. کسيکه ظرفيت و جنبه عذرخواهي و استعفادادن ندارد، صلاحيت اداره امور مردم را نخواهد داشت.
بنابر آموزههاي ديني، شرط اجابت دعا استغفار است و هيچکس هم از آن بينياز نيست. در امور اجتماعي و مديريتي نيز هيچکس مصون از خطا و اشتباه نيست و هرکس در هر جايگاهي ممکن است مرتکب خطايي شود که باعث نقض حقوق مردم گردد. مهم اين است که ياد بگيريم بر اشتباهات اصرار نکنيم و لجاجت به خرج ندهيم و البته از مردم پوزش و عذر بطلبيم. کسيکه از اعتراف به اشتباه بترسد، جرئت جبران پيدا نميکند. ترس از اعتراف و پوزش خواستن، او را در دالان تاريک غرور و خودشيفتگي به بيراهه و ناکجاآباد ميکشاند.
خلاصه شيخ با نيت ديني و اخلاقي خواسته تا نسبت به فرهنگ «عذرنخواستن» هشدار و بيدارباش دهد و اينکه اگر فرهنگ عذرخواستن احيا شود، صميميت و اعتماد و صداقت، روزافزون خواهد شد. عذرخواهي از مردم نوعي سپاسگزاري و تشکر در برابر خدمات آنان و احترام به حقوقشان است. پس لطفاً با سياسيکردن اين اقدام، اثرات آنرا محو نکنيد.
چرا «شيخحسين» عذرخواهي کرد؟
شيخحسين در مراسم احياي شب بيستوسوم رمضان در حين اجراي برنامه قرآن به سر، جملاتي را بر زبان آورد که جاي تأمل بسيار داشت و واکنشهاي متفاوتي را برانگيخت و مطابق معمول مورد تفسير و تحليلهاي متناقضي قرار گرفت.
کد خبر : ۳۰۰۶۵