صراط: حسین شریعتمداری طی یادداشتی با عنوان"سگها را گشودهاند، سنگها را نبندید!" در روزنامه کیهان نوشت:
چرا آمریکا با لگدمال کردن تمامی موازین شناخته شده و ضوابط تعریف شده در حقوق بینالملل که همه کشورهای عضو سازمان ملل- از جمله آمریکا- ملزم به رعایت آن هستند، 2 میلیارد دلار از داراییهای ایران را به آسانی آب خوردن میبلعد و مطابق گزارشهای موثقی که در دست است، برای نزدیک به 50 میلیارد دلار دیگر از داراییهای مسدود شده کشورمان نیز از دادگاههای آمریکا حکم مصادره گرفته و یا مصادره آن را در دستور کار دارد؟! آیا تنها راه مقابله با این غارتگری مراجعه به دیوان داوری لاهه و یا استمداد از سازمان ملل و سایر سازمانها و مراکز بینالملل است؟ یعنی همان راه بینتیجهای که دولت محترم تاکنون دنبال کرده و ظاهراً در پی تغییر آن هم نبوده و نیست؟ و کماکان از «شتر مجنون» انتظار رفتن به کوی «لیلی» را دارد؟ یادداشت پیشروی پاسخی به این پرسش راهبردی است.
1- این یک قاعده نانوشته، اما پذیرفته شده در دنیای سیاست است که «دشمن وقتی زیاد حرف میزند میتوان نتیجه گرفت کار زیادی از دستش برنمیآید». توضیح آن که وقتی دشمن میان «توان واقعی» خود و «توانلازم» برای تحمیل خواسته خود به طرف مقابل فاصله فاحشی میبیند، به لاف زدن و بزرگنمایی درباره توان خویش روی میآورد تا از این طریق در دل حریف رعب و وحشت ایجاد کند و او را به تسلیم وا داشته و از مقاومت منصرف کند. «دانیل لرنر» در اثر معروف خود با عنوان «گذار از جامعه سنتی» تأکید میکند «عملیات روانی باید به گونهای طراحی شده و به اجرا درآید که در نهایت درک حریف را از رخدادها تغییر دهد و این برداشت را به دستگاه محاسباتی طرف مقابل القاء کند که مقاومت بیفایده و پرهزینه است و باید سطح خواستههای خود را کاهش داد و این خواستههای حداقلی را هم فقط با پذیرش پیشنهاد ما میتواند به دست آورد».
2- با عرض پوزش باید گفت که آمریکا و متحدانش طی نزدیک به 3سال گذشته از دولت محترم پیام «ضعف» و «استیصال» دریافت کردهاند و به این اطمینان - بخوانید توهم- رسیدهاند که ایران اسلامی زیر بار تحریمها کمر خم کرده است و به همین علت از برخی اصول و آموزههای انقلابی خود دست کشیده. حالا به عنوان نمونه - و فقط یک نمونه- به تفسیر رادیو فرانسه از برخورد دولت آقای دکتر روحانی که در تاریخ 19 مهر ماه 1392 / 11 اکتبر 2013، یعنی در اوایل دولت ایشان ارائه کرده بود، توجه کنید:
«ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناچار به فروش «حقوق ملی» میبیند. برپایه این جمعبندی، صبوری خریدار، وضعیت فروشنده را دشوارتر و قیمت فروش را کمتر خواهد کرد. پیشنهاد سقف زمانی 3 ماهه از سوی روحانی برای انجام معامله قطعی با غرب، نشانه وضعیت اضطراری اوست که در ژنو در هیئت فروشنده ظاهر میشود.»
تصور میکنید آمریکا و متحدانش با برداشتی که از ورود آقای رئیسجمهور به مذاکرات دارند و ایشان را «فروشنده بدهکار»! و «ناچار بهفروش منافع ملی کشورش» تلقی میکنند، چه برخوردی با ایران اسلامی را در پیش خواهند گرفت؟ مراجعهای- هر چند گذرا- به آنچه طی 3 سال گذشته در جریان مذاکرات ایران و 5+1 اتفاق افتاده است و رویدادهای پس از اجرایی شدن برجام به وضوح نشان میدهد که آمریکا و متحدانش «نامعادله توافق هستهای»! را دقیقا و بیکم و کاست بر پایه همان تفسیر و تحلیلی که به آن اشاره شد طراحی کرده و تاکنون پی گرفتهاند. بخوانید!
3- وقتی آمریکا با استناد به اظهارنظرهای پیدرپی رئیسجمهور محترم و برخی دیگر از همکاران ایشان به این نتیجه میرسد که کمر ایران زیر بار تحریمها خم شده و حتی آب خوردن مردم ایران نیز به توافق هستهای و رفع تحریمها گره خورده است و از سوی دیگر، رئیسجمهور کشورمان را در نقش «بدهکار مستأصل و ناچاری» میداند که به منظور خروج از این استیصال برای «فروش منافع ملی کشورش» عجله دارد! به وضوح میتوان حدس زد که در مقابل جمهوری اسلامی ایران - که آن را دشمن واقعی و مقتدر خود میداند - دو اقدام خصمانه و موازی را پی میگیرد؛
اول؛ آمریکا با اطمینان از اثربخش بودن تحریمها و اینکه دولت آقای روحانی برای گشایش اقتصادی تنها راهکار و چاره را در لغو تحریمها میداند، به این نتیجه میرسد که هرگز نباید در سامانه تحریمها کمترین تغییری بدهد که دقیقا چنین کرده است و نه فقط تحریمها را لغو نکرده بلکه تحریمهای جدیدتری نیز به بهانههای دیگر بر تحریمهای قبلی افزوده است.
دوم؛ با دریافت پیام استیصال از دولت «فروشنده بدهکاری که خود را ناچار به فروش حقوق ملی میداند»، قیمت خرید را تا آنجا که ممکن است پائین میآورد، که آورده است و در مقابل امتیازات نقد فراوانی که از ایران اسلامی دریافت کرده فقط چند «وعده نسیه» داده است و این وعدههای نسیه را نیز یکی پس از دیگری نقض میکند، آیا غیر از این است؟!
ماجرا به همین نقطه ختم نمیشود و نشده است، بلکه آمریکا نه فقط به وعدههای نسیه خود عمل نکرده است بلکه دست به اقدامات تجاوزکارانه دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران هم زده است که غارت 2 میلیارد دلار از داراییهای کشورمان از جمله آنهاست و به یقین آخرین نمونه آن نیز نخواهد بود.
4- اکنون به موضوع اصلی این وجیزه رسیدهایم و آن، این که آیا ادامه روال کنونی از سوی دولت محترم، دستاندازی بیشتر و خسارتآفرینی فاجعهبارتر آمریکا برای ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم را در پی نخواهد داشت؟ پاسخ این پرسش نیازی به اذهان ژرفاندیش و یا دسترسی به اخبار محرمانه و طبقهبندی شده ندارد، بلکه به وضوح میتوان فهمید که آمریکا هیچ فرصتی را برای ضربه زدن به ایران و مردم آن از دست نخواهد داد و آزمودهایم که هیچیک از وعدههای حریف نیز کمترین اعتباری ندارد. بنابراین فقط 2 راه باقی میماند و راه سومی قابل تصور نیست. اول آن که دست روی دست بگذاریم و به فاجعه غارت داراییهای کشورمان که دستکم تا 50 میلیارد دلار ادامه خواهد یافت تن بدهیم و منتظر کینهتوزیهای بعدی آمریکا باشیم که بارها به صراحت اعلام کرده است براندازی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک هدف استراتژیک دنبال میکند و دوم این که از اهرمهای در اختیار استفاده کنیم و در مقابل زورگوییهای حریف، منافع حیاتی آنان را به مخاطره جدی اندازیم. از حضرت امیر علیهالسلام است که پاسخ سنگاندازی را از همان نقطه که آمده است بدهید.
5- تنها راه پیشروی و موثرترین آنها، تنگه هرمز است. تنگه هرمز، دومین تنگه پرترافیک دنیاست که روزانه نزدیک به 18 میلیون بشکه نفت که معادل 42 درصد نفتخام حمل شده جهان توسط نفتکشهاست از آن عبور میکند. جمهوری اسلامی ایران با استناد به کنوانسیونهای 1958 ژنو و 1982 جامائیکا که موضوع آن «نظام حقوقی آبراههای بینالمللی و حق عبور کشتیهاست» حق دارد و میتواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگههرمز را به روی تمامی کشتیهای نفتکش و حتی کشتیهای حامل کالای تجاری و تسلیحاتی ببندد و دلیلی ندارد که کشورهای متخاصم از تنگهای که در آبهای سرزمینی کشورمان قرار دارد اجازه عبور داشته باشند.
گفتنی است در بند 4 از ماده 14 کنوانسیون 1958 ژنو آمده است «عبور و مرور کشتیها از یک آبراهه بینالمللی تا جایی بیضرر خواهد بود که به آرامش، نظم و یا امنیت کشور ساحلی تنگه آسیب نرساند و بند یک از ماده 16 همین کنوانسیون تشخیص بیضرر بودن عبور کشتیها از تنگه بینالمللی - در اینجا هرمز- را برعهده کشور ساحلی- در اینجا، ایران اسلامی - گذارده است. ماده 16 کنوانسیون ژنو و ماده 37 کنوانسیون جامائیکا تصریح میکند که چنانچه کشور ساحلی قصد ممانعت از عبور کشتیهای یک یا چند کشور دیگر را داشته باشد لازم است این تصمیم از قبل به اطلاع عموم - منظور عرصه بینالمللی است - برسد.
همانگونه که ملاحظه میشود، بستن تنگه هرمز به روی کشورهایی نظیر آمریکا و برخی کشورهای اروپایی حق مسلم و قانونی جمهوری اسلامی ایران است و نباید در استفاده از این حق قانونی خود برای پیشگیری از غارت داراییهای کشورمان و بازپسگیری 2 میلیارد دلار غارت شده کمترین تردیدی به خود راه بدهیم و مطمئن باشیم که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند... و در غیر اینصورت علاوه بر امتیازات نقدی که در نامعادله برجام از دست دادهایم و ادامه روند آن خسارت محض است، باید منتظر غارت همه داراییهای مسدود شده خود و دهها اقدام کینهتوزانه دیگر آمریکا علیه مردم کشورمان نیز باشیم. مسئولان محترم باید اطمینان داشته باشند که در مقابله با غارتگریها و جنایات آمریکا همه ملت را به پشتیبانی در صحنه حاضر خواهند دید و نباید اجازه بدهند که سگها گشاده و سنگها بسته باشند!
اقا مثل اینکه فکر می کنه قانون جنگل هست که هرکی شاخ داره میتونه زور بگه.
باید یه بار بهش تاریخ حماسه 8سال دفاع جانانه مردم این مرز و بوم رو براش خوند،تا متوجه بشه با دست خالی در مقابل ابرقدرت های پوشالی ایستادن رو مردم چطور به امثال این ترسوهای بی دل و جرأت آموختن.
بله بستنن تنگه ممكنه.
هنوز چند ماهي از اسارات تفنگداران دريايي ( با چشمان گريان) نمي گذره. گفتي اجازه شليك نداشتند ؟؟ اجازه گريه كردن و من مامانمو مي خوام چي؟ در ضمن بهتره يه خورده در مورد جنگ نامتقارن بخوني و بعد اظهار فضل كني. اون موقع متوجه ميشي كه هزار راه براي نابود كردن ايزنهاور شما وجود داره.
دنیا دنیای مسامح است
- کشتی باری به نزدیکی سواحل ایران رسیده است. ناخدای فیلیپینی اش اما آن را به سمت اسلکه هدایت نمی کند و باج می خواهد!
او مسائلی مانند تحت تحریم بودن ایران و این که کشتی او را خطر جنگ احتمالی تهدید می کند و حرف هایی از این دست را بهانه کرده است.
بار کشتی، قطعات لازم برای یک مجموعه پتروشیمی در جنوب ایران است. ناخدا تهدید به بازگشت می کند. او می داند که ایرانِ تحت تحریم، با هزار مشقت این محموله را تهیه کرده و حاضر خواهد شد 100 هزار دلار هم باج به او بدهد تا بار را تخلیه کند.
ماجرایش کمی طولانی است اما ته قصه همان است که ناخدای فرصت طلب فیلیپینی انتظارش را داشت: 100 هزار دلار "باج" به حسابی که او در دوبی معرفی کرده واریز می شود و کشتی بار خود را تخلیه می کند و بر می گردد.
آنچه خواندید، یکی از هزاران ماجرای واقعی است که در دوران تحریم ها رخ داده است. تحریم ها باعث شده بود هر فرصت طلبی بتواند هر رفتاری که خواست با ایران داشته باشد. ایران شده بود پیکری که هر کرکسی که از راه می رسید به خود اجازه می داد کمی از گوشت آن را بکَند.
دکل معروف گم شده، تنها یکی از دهها دکلی بود که در آن بلبشو، گم شد و سرنوشت دکل های دیگری که پول هایشان پرداخت شده بود هرگز مشخص نشد، نه دکل ها آمدند و نه حتی مشخص شد دلالانی که پول را گرفته بودند کجا رفتند؟!
در آن دوران، قطعات و تجهیزات چینی به اسم قطعات آمریکایی و اروپایی و به چندین برابر قیمت به صنعت ایران فروخته شدند. استعلام و تعیین اصالت بسیاری از قطعات نیز ناممکن بود جز این که بعد از مدت کوتاهی، خراب می شدند. نه نصب، نه خدمات پس از فروش و نه گارانتی داشتند.
هزینه ساخت یک کارخانه یا مجتمع پتروشیمی تقریباً سه برابر قیمت متعارف جهانی شده بود. زمان ساخت نیز بسیار طولانی می شد. چون قطعات نامرغوب و متفرقه در آنها به کار رفته، میزان بهره وری شان نیز در طول سالیان فعالیت پایین تر از مجموعه های مشابه است. این یعنی، خسران مستمر در سال های آینده.
چون حساب های ایران مسدود بود، بخش مهمی از پول های ایران را به اسم اشخاص حقیقی و به اصطلاح معتمد واریز کردند که این خود منشأ بسیاری از فسادها شد.
نفت ایران را یا نمی خریدند و یا اگر هم می خریدند، پولش را نمی دادند چون ایران تحریم بود و امکان انتقال پول نبود. هندی ها و چینی ها که مشتری های نفت ایران بودند، می گفتند به جای پول نفت، کالاهای ما را ببرید!
سهم ایران از بازار نفت و پتروشیمی ، روز به روز کاهش می یافت و به رقبایی مانند عربستان می رسید.
در بسیاری از فرودگاه های جهان به هواپیماهای ایرانی بنزین نمی دادند و هواپیماهای ما مجبور می شدند با تحمل مسیرهای اضافی، به فرودگاه های فرعی بروند و بنزین بخرند تا مسیرهای پروازی را از دست ندهند.
... این ها، تنها گوشه ای از فجایعی است که در سال های قبل از برجام در حال وقوع بودند و دولت وقت نیز نه تنها اراده ای برای حل آنها نداشت بلکه با بالا بردن مداوم سطح تنش، کشور را در تحریم های جدیدتر و شدیدتر قرار می داد.
افرادی مانند رسایی که در مجلس شورای اسلامی می گویند برجام منفعتی ندارد و باید درباره آن تصمیم جدیدی بگیریم یا این واقعیت ها را نمی دانند و بدان جاهل اند یا خیلی زود آن تلخی ها را فراموش کرده اند و یا غرض ورزی می کنند و الا چگونه می توان تمام فجایع پیش از برجام را دید و از بیهودگی برجام سخن گفت؟!
آیا دولتی که در سخت ترین شرایط سیاسی، بین المللی و اقتصادی سر کار آمده و توانسته است تحریم های کمرشکن هسته ای را در مسیر لغو قرار دهد و سایه جنگ را از کشور دور کند شایسته این همه بی مهری و کارشکنی و هر روز ناسزا شنیدن است؟!
ای کاش این سخن امام حسین(ع) را فقط در روز عاشورا تکرار نکنند و بدان عملاً هم پایبند باشند که اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
http://www.fetan.ir/home/30677
:red_circle:بهمنی: احمدی نژاد کسی را که اوراق قرضه آمریکایی خریده بود اخراج کرد
به گزارش #فتن، رئیس کل سابق بانک مرکزی گفت: خرید اوراق قرضه آمریکایی به مبلغ دو میلیارد دلار در دولت هشتم انجام گرفته است.
اینها از سایه کدخدا هم وحشت دارند و جرئت بستن تنگه هرمز و دفاع از مقتدرانه از اموال ملت را ندارند .
چرا سود سهام دم انتخابات داده شد در حالي كه هم تخلف بود وهم غير قانوني وچرا سالهاي بعد داده نشد .
سرات ترسو جرات چاپ داري
اولا بنا بر قوانين بين المللي اگر ايران تشخيص بدهد، مي تواند ااز حق خود در جهت بستن تنگه استفاده كند.
همان طور كه الان تشخيص داده در دفاع از مردم عراق و سوريه - بدون اعتنا به نظر شيطان بزرگ- حضور موثر داشته باشد.
هر موقع لازم باشه در هر جايي از قوه قهريه استفاده خواهيم كرد. خليج فارس يا سوريه و ...
بگذاریم آمریکا اولین اشتباهش را بکند که بشود آخرین اشتباهش !
زنده باد بهار !
يه مسلمون ، يه هموطن.
يه ايراني كه از ياوه گويي هاي كدخداتون حراسي نداره.
چون کشور ما از حیث صادرات نفت تماما به تنگه هرمز وابسته است،لذا سخن گفتن از ناامنی یا تهدید منافع دیگران در منطقه به بهانه مقابله با زیادی خواهی آمریکا چندان معقول نیست.مانند عمل کسی را می ماند که نشسته بر یر شاخ بن می برید.
ببینید دوستان کسی امریکا را دوست فرض نمیکند کمااینکه ما روسیه را هم نباید دوست فرض کنیم. باید از تاریخ عبرت بگیریم. نباید فراموش کنیم که ارتباط با یک کشور نباید به معنای دوستی با آن کشور تلقی شود. کشور ایران باید نافع خودش را دنبال کند. نه اینکه با طرف های غربی قط رابطه کرده و به دامان کمونیسم شوروی و چینی برود که چون میدانند در دنیا ایران تحریم هست و هم پیمان یغیر از آنها ندارد ایران را سر کیسه میکنند. ایران باید دستانش را هم به سما غرب هم به سمت شرق دراز کند اما تمایلی به هیچ کدام از طرفین نداشته باشد. بستن تنگه هرمز دعوت ازدنبا برای جنگ با ایران است. بعد از 39 سال از اتمام جنگ هنوز هم که هنوز است نتوانسته ایم اثرات جنگ را از این کشور از بین ببریم. هنوز جانباز ها و خانه های خراب و فرزندان شهید و ... داریم. عده ای به راحتی از جنگ حرف میزنند. عزیز من وقتی یک کشوری انتخابات دارد میتواند با انتخابات مردمش سیاست و دیپلماسی خودش در قبال دنیا را هم انتخاب کند. و آن زمان که سیاست مدار ها راضی به این کار بودند باید فهمیدکه دیگر راهی جز جنگ نبوده است وگرنه دیپلماسی باید به سمتی برود که از جنگ پرهیز شود و در عین حال قدرت و اقتدار کشور حفط شود. مثلا در مورد همین سوریه چرا ایران مستقیم وارد عمل نمیشود؟ چرا مثلا روسیه مستقیم نیروی زمینی نمیفرستد یا آمریکا و ... چون همه میدانند که ورود مستقیم یعنی جنگ جهانی سوم. بهترین سیاست این است که با سیاست و دپلماسی و اعمال اهرم های فشار در منطقه با دشمنان خود جنگید و در ظاهر به روی شان خندید. ایران اگر با عراق جنگید و عراق را شکست داد علتش این بود که ایران مردمی متدین داشت و دارد ولی جنگ مستقیم با ابر قدرت های دنیا فرق میکند. در جنگ مستقیم امکانات کل دنیا بر علیه ایران و توس خودشان بسیج میشود.
ثانیا کشوری که همیشه با ما دشمنی کرده و هیچ گاه دشمنی خود را کنار نگذاشته و حتی همین الان در حالی که وزیر امور خارجه ایران در آمریکا هست اموال ایران را بالا می کشند و از ایران هراسی حرف می زنند چگونه می خواهد به ایران سود برساند.
آمریکا اگر می خواهد حسن نیت خود را نشان دهد باید ابتدا از گذشته خود توبه کند نه این که ما همه چیزمان را بدهیم و آن ها همین طور به کینه توزی های خود ادامه دهند.
در همسایگی ما روزی گربه ای با کبک همسایه دوست شد. بعد از حدود یک ماه دوستی ناگهان دیدند گربه سر کبک را کنده و خورده است. عاقبت دوستی با گرگ صفتان مرگ است و ضرر
ما باید از تاریخ عبرت بگیریم. ما به دنبال منافع خود هستیم اما در رابطه با آمریکا هیچ منفعتی تاکنون نصیب ما نشده است. حتی در دوران شاه ملعون نیز که ما دوست آمریکا بودیم کودتا ی 28 مرداد اتفاق افتاد. رضاخان را که خودشان آورده بودند به جزیره ای دوردست فرستادند و پسرش را جای او نشاندند.
با این که ایران اعلام کرد در جنگ جهانی بی طرف است ایران را از شمال و جنوب اشغال کردند.
تا توانستند اموال ایران را به غارت بردند و ایرانیان را تحقیر کردند.
آیا زمان عبرت فرا نرسیده است؟
شما به گونه ای از تاریخ صحبت میکنید که انگار روسیه و انگلیس همیشه پشت ایران بوده اند. مگر همین روسیه نبود که مجلس ایران را به توپ بست. همان روسیه ای که عهد نامه های ترکمن چای و گلستان را به ایرانتحمیل کرده و خاک کشور ما را از ما جدا کرد. مگر انگلیس هما انگلیسی نیست که افغانستان و بحرین و .. رو از ایران جدا کرد؟؟ زیاد دور هم نیست. همین زمان ناصر الدین شاه بود که انگلیس به افغانستان استقلال داد و به جنوب ایران حمله کرد و از ناصر الدین شاه خواست که دست از محاصره بکشد. مگر تاریخ نخوانده اید دوست عزیز؟ همه ی این کشور ها به گونه ای علیه ایران بوده اند. ولی امروز همان روسیه ای که مجلس ما را به توپ بست رفیق ماست!! بنده اعتقاد دارم هیچ کشوری همیشه دوست ما نیست. بنابرین در برخورد با هر کشوری باید خط قرمز ها را رعایت کرد.ولی اینکه اینقدر آمریکا را در مقابل این کشور ها علم میکنند خنده دار است چون هیچ کشوری دوست و دشمن ما نیست. سیاست ما باید به گونه ای تعریف شود که حتی از دشمن خود نیز سود ببریم که این سخت است اما نشدنی نیست. ممنون از صراط بابت انتشار همه نظرات
بنده اعتقاد دارم که برجام خوباست اما کافی نیست. اینکه من دلایل ناکافی بودن برجام را ذکر کنم اینجا امکانش نیست. فقط یک اشاره کوچکی به سیستم اقتصادی کشورمان میکنم. تا زمانی که سیاست هایاصل 44 در کشر اجرایی نشود عملا برجام به درد نمیخورد. کشور ما کشوریدولتی با سیسات های دولتی است. کل نظام اقتصادی ما در این خلاصه شده است که توان پرداخت ماه به ماه حقوق کارمندانش را داشته باشد. و اگر بودجه ای بماند خرج بهداشت وفرهنگ و ... کند. دوست عزیز اگر کشور به طور کل و با معیار استاندارد خصوصی سازی شود و جذب سرمایه به صورت اصولی و با قوانین استاندارد صورت گیرد گردش مالی کشور از سمت بانک ها به سمت بورس و تولید و ایجاد اشتغال حرکت خواهد کرد. و البته در این صورت برجام هم ضرورت پیدا خواهد کرد چون مراکز خصوصی که تولیدی میزنند برای صادرا و واردات و ... نیاز به ارتباط با کشور های دیگر خواهند داشت. در این صورت ایران نیز به دهکده جهانی و اقتصاد جهانی متصل خواهد شد و از حالت منزوی بودن اقتصادی رهایی پیدا خواهد کرد. و به دلیل خصوصی سازی رانت خواری و بیت المال خواری نخواهیم داشت. و کار دولت فقط نطارت و دفاع از حقوق مردم در قبال این مراکز خواهد بود. و مقداری از سود را دریافت خواهد کرد و حقوق کارمندان و کارکنان توسط شرکت های خصوصی پرداخت خواهد شد. در نتیجه پولی که در دست دولت خواهد ماند صرف رفاه مردم خواهد شد. و این سعنی پیشرفت.
باچه مدرکی راجع به جنگ صحبت میکنین گذشت زمانی که هرکسی یک تزی میدادو بقیه را جلو میفرستاد
تازه اين مدارك تحصيلي كه جلوي دانشگاه به وفور يافت ميشه و سه سوته ميشه تهيه كرد !!!
از ان گذشته مگر مدرك تحصيلي چه شق القمري ميكنه ؟؟؟
........ مدك دكتراي وطن فروشي را از منچستر انگليس گرفته حالا داره نم نم كشور را به اربابانش مي فروشه فعلا"از انرژي هسته ايي شروع كرده صبر كن ببين تا روز آخر كشور را بر مي گرداند سر پله اول دوباره بعد از اين همنه شهيد ميريم زير بار سلطه امريكا و انگليس .
وقتي نور ديدگان و فرزندان مديران ارشد نظام در ينگه دنيا مشغول تحصيل هستند در واقع گوشت پاره جگرشان زير دندان شيطان بزرگ امريكاست حق اينكه از گل بالاتر به عموسام بگويند را ندارند لذا حاضرند حقوق 80 ميليون ايراني را بفروشند تا خودشان به نان و نوايي برسند بچه هاشون تحصيلات عالي كسب كنند .
در اين صورت چه فرقي با ... مي توانند داشته باشند ؟؟؟؟؟
بس کنین از این همه حرفای تنش زا هی هر روز دارین برای کشور ماجرا درست می کنین. مردم حوصله اشون سر رفته گرفتار مشکلات زندگی اند و جنابعالی برای خودت تحلیل می کنی اونم آبکی اما درد سر ساز!
دوست عزیز بستن تنگه ناو و ناوشکن نمیخاد همین که ارتش و سپاه اعلام کنن کسی حق عبور نداره یعنی این که این تنگه بسته شده و طبق قوانین بین الملل اختیارتنگه دست ماست و کسی نمیتونه سر پیچی کنه .
اینو آمریکایی ها هم میدونن ولی شاید شما نمیدونی.
می بندیم.
وقتی خانواده های شما سیرند و مشکل ازدواج ندارند نمیتونی درد میلیونها جوون مملکت را که از فقر دچار فساد و فحشا شدند را درک کنی
نمیدونم قیامت را قبول دارید و اگه قبول داری شعار مرگ بر آمریکا جواب روز قیامت میشه
خوب بخاطر دارم در اوايل جنگ وقتي ناوهاي امريكايي وانگليسي وارد خليج فارس شدند امام راحل به فرماندهان وقت سپاه و ارتش فرمودند :
اگر من جاي شما بودم اولين ناوي ككه وارد تنگه هرمز شد مي زدم چون اگر نزني دومي وسومي هم وارد مي شود . اينها رفتند موشك هاي ساحل به درياموسوم به كرم ابريشم از چين خريداري كردند اما حتي يك موشك هم بسوي ناوهاي عربي شليك نكردند ترسيدند امريكا فرزندان اين مديران و فرماندهان را كه در امريكا و انگليس و كاناد و استراليا تحصيل مي كردند مورد اذيت و اخراج شوند يا بلايي سرشان بيايد .
حتي الان هم آمار بگيريد بيشتر از سه چهار هزار نفر از فرزندان مديران ارشد دولتي و غير دولتي ما در اين كشورها مشغول تحصيل هستند .
خجالت نمی کشی ...
=======================
باشه ، فعلا که معلو م شد که غلط زياد ميتونه بکنه و شما رو بعد از 8 سال ....سر ميز مذاکره اورد.
منم خدایی از خودم پرسیدم که چرا به این اقای شریعتمداری بدبین هستی بخدا پاسخی جز تقلید کور کورانه از دیگران دستگیرم نشد به قول شروین باید روزی پاسخ داد ببخشید وقت شما را صراط گرفتم