صراط: « از وجود جوانان پرشور و شهادتطلبی که حاضرند خطوط جبهۀ کفر را بشکنند استفاده نمایید. به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید؛ که عزت و حیات در سایۀ مبارزه است.»
پیام امام به مناسبت پذیرش قطعنامه
یکی از مواردی که مقام معظم رهبری در طی سخنرانی‌هایشان در چند سال گذشته به آن پرداخته‌اند، تببین اهداف انقلاب اسلامی بوده است. بنابر فرمایشات ایشان مرحله اول را حرکت انقلابی مردم و برچیدن پایه‌های ظلم و جور رژیم ستمشاهی عنوان می‌کنند.
ایشان نظام اسلامی یا همان «جمهوری اسلامی» را به عنوان هدف بعدی مطرح کرده و می‌فرمایند: "شورش انقلابى و نهضت انقلابى مىتوانست انجام بگیرد، اما نظام غیراسلامى تشکیل شود. خیلى جاها اینطور شده؛ در الجزایر همین طور بود."
امام خامنه ای مرحله بعد را "تشکیل دولت اسلامی" عنوان کرده و می‌فرمایند که بسیار مشکل‌تر از مراحل قبل بوده و مصادیق آن مجموعه نهادهای انقلابی و اسلامی هستند. ایشان ایجاد "جامعه اسلامی" را به عنوان چهارمین هدف انقلاب مطرح می‌نمایند،
جامعه ای که دارای پیشرفت های همه جانبه و نیز بدون توقف باشد. جامعه ای آزاد و برخوردار از رفاه و دارای عزت و استغنای ملی از نتایج تحقق جامعه اسلامی است. مرحله ی پنجم نیز در فرمایشات ایشان فراگیر شدن فرهنگ اسلامی بر فضای عمومی بشریت و به معنای تمام کلمه "امت اسلامی" است که آخرین مرحله از تحقق نظام اسلامی است.
اما اکنون که قریب به 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 می‌گذرد، چه مقدار از اهداف مشخص شده در کلام امام جامعه ما محقق شده است. بدون شک تنها کسی که می‌تواند بهترین سنجش را در این مورد انجام دهد، خودشان هستند.
اولین هدف انقلاب که حرکت انقلابی و سرنگونی نظام شاهنشاهی ایران بوده و آسانترین هدف از اهداف 5 گانه انقلاب است در 22 بهمن ماه 57، محقق شده است. هدف بعدی که تشکیل جمهوری اسلامی بود نیز با رای 98.2% مردم در 12 فروردین 58، محقق شد. ایشان تنظیم قانون اساسی و حاکم شدن مردم سالاری دینی را از نشانه‌های تحقق دومین هدف انقلاب برمی‌شمرند.
با بررسی بیانات معظم له مشخص می‌شود که سومین هدف انقلاب که همان تشکیل دولت اسلامی بوده به طور کامل به دست نیامده است. ایشان می‌فرمایند که ما یک نظام اسلامی را پایه ریزی و طراحی کرده ایم اما هنوز به یک دولت و کشور اسلامی نرسیده ایم هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که کشور ما اسلامی است و بنابه تعبیری دیگر نظام ما اسلامی شده است اما فقط روی کاغذ. هدف چهارم و پنجم هم طبیعتا پس از دستیابی به هدف سوم محقق خواهد شد.
مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان نیز در دیدار با مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى که اکثر مسئولین کشور نیز حضور داشتند، فرمودند: "بنده دیگر چندان امیدی به سیاستمدارها ندارم. قبل ها تصوّر میشد که سیاستمداران دنیای اسلام در این راه بتوانند کمک کنند، [امّا] متأسّفانه این امید ضعیف شده است" .
با توجه به وقایع اخیر و جنایت آل سعود در اعدام عالم گرانقدر و مجاهد خستگی‌ناپذیر شیخ نمر باقر النمر و موضع‌گیری ضعیف دولت آن هم پس از 24 ساعت دلیل ناامیدی امام امت بیشتر آشکار می‌شود.
وقتی مشاهده می‌شود که در وقایع مختلف از فاجعه فرودگاه جده تا کشتار خونین منا و از دستگیری و ترور شیخ زکزاکی تا اعدام شیخ نمر باقر النمر، دولت جمهوری اسلامی ایران فقط به یک محکوم‌کردن چندخطی بسنده کرده و برخلاف نظر صریح رهبر معظم انقلاب، بدون واکنش جدی و محکم و حتی بدون پیگیری از مجامع بین‌المللی از کنار ماجرا عبور می‌کند، مظلومیت امام امت بیشتر و بیشتر به چشم می‌آید.
هنگامی که به اذعان اندیشمندان و سیاستمداران غربی و شرقی سایه اقتدار ایران تا مرزهای مدیترانه گسترده شده و مسئولین دولت به جای یک برخورد مقتدارنه و با صلابت به مثابه کشورهای کوچکی مثل بورکینافاسو، مالدیو، کومور و... به یک محکوم کردن بسنده می‌کنند، با خود می‌گوئیم پس دستگاه دیپلماسی کشور به چه دردی می‌خورد؟ مگر پیر جمارانی ما در پیام پذیرش قطعنامه نفرمود: " به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید؛ بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید؛ که عزت و حیات در سایۀ مبارزه است".
مگر نفرمود: "مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدّم می‌شود؛ و هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانۀ حفظ منافع خود حادثهای را به وجود میآورند. راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟"
آیا دیپلماسی فعلی دولت قرابتی با این کلام امام دارد؟
مگر در قانون اساسی ما نیامده است که محتوای انقلاب اسلامی حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعین بر تمامی مستکبرین و تشکیل امت واحد جهانی و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمام جهان است؟
مگر بنیانگذار کبیر انقلاب نفرمود که " اگر ما از مسئله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما از همه کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمی‌توانیم [از] مسئله حجاز بگذریم. "
رویکرد به اصطلاح اعتدالی (بخوانید انفعالی) وزارت امور خارجه و دولت یازدهم که به جای برخوردهای انقلابی با آل سعود، بیانیه برخورد با معترضین به سفارت را میدهد، چه قرابتی با گفتمان امام (ره) دارد؟
زانو زدن و التماس خفت بار جلوی سفرا و وزرا برای گرفتن ویزا چه قرابتی با گفتمان مقتدارنه و با صلابت امام (ره) دارد؟
متاسفانه دولت به جای آنکه به فکر برخورد قاطع با جنایتکاران آل سعود باشد، با عدم ورود و برخورد به موقع نیروهای انتظامی و نیز موضع گیری های عجیب در موضوع حمله به سفارت عربستان در حال دامن زدن به سیاسی بازی های مشکوک برخی در داخل است، که نمونه ی این رفتارها که با هدف منحرف کردن افکار عمومی از مسائل اصلی کشور صورت می‌گیرد را به کرّات در گذشته شاهد بوده‌ایم.
متاسفانه به جای آنکه دولت جمهوری اسلامی سفیر عربستان را اخراج نماید، دیپلمات های عربستانی با وقاحت تمام ایران را ترک کرده و درعملی توهین‌آمیزتر، دولت عربستان تمام روابط دیپلماتیک را لغو و سفیر ایران را اخراج مینماید و در نهایت با اعلام مهلت 48 ساعته برای ترک عربستان کشکول اهانت به ملت و دولت ایران را تکمیل مینماید.
تنها دستاورد سیاست تنش زدایی و گفتگو با غرب و دیپلماسی لبخند، خفت و خواری برای مردمی بوده است که روزی آمریکای جهانخوار را از این کشور بیرون کرده‌اند و اکنون باید شاهد اخراج سفیرشان توسط خائن‌الحرمین‌ها و نوکرهای آمریکا در منطقه باشند. بهتر است دولت به جای تخطئه و تخریب منتقدان داخلی و طرح ادعاهایی پوشالی مانند بازگرداندن اعتبار به پاسپورت ایرانی، کمی هم به فکر عزت ایران در مجامع بین المللی باشد.
بعد از ندادن ویزا به نماینده ایران در سازمان ملل، به شهادت رساندن 500 تن از هموطنان ما در فاجعه ی منا و در نهایت اخراج سفیر ایران از عربستان و چند کشور دیگر که به سختی روی نقشه پیدا می‌شوند، اعلا درجه ی دیپلماسی دولت تدبیر و امید به نمایش گذاشته شد. دولت محترم بداند که ملت غیور ایران قطعا در انتخابات های آینده این موارد را در نظر خواهد گرفت.
حال که ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) نیز ناامید از سیاستمداران جهان اسلام بوده و امیدش به علمای دین و روشنفکرانی است که بر خلاف سیاستمداران جهان اسلام قبله ی آن ها غرب نیست، بر تمام علما و روشنفکران جوامع اسلامی است که به پا خواسته و مجددا برای برپایی تمدن نوین اسلامی عزم خود را جزم نمایند. صد البته که رسیدن به این اهداف مستلزم هزینه دادن است و رسیدن به اهداف بزرگ بدون پرداخت هزینه های آن امکان پذیر نیست.
ای علمای اسلام و جنبش های اسلامی در کشورهای اسلامی که همواره جزو مهم ترین پیشگامان مبارزه با استکبار و ظلم و ستم بوده اید چه نشسته اید، به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید. ما را ذلیل کنند و ما خفه شویم؟ والله گناهکار است کسی که داد نزند. برخیزید که آخوندهاى دربارى و مفتی هاى خودفروخته – لعنةاللّه علیهم - در کشورهاى اسلامى علی الخصوص عربستان در راستای سیاستهاى استکبار و جلوگیرى از نفوذ اسلام ناب محمدى - صلى اللّه علیه و آله و سلم – کشورهای اسلامی را به مراکز وهابیت در جهان و کانون های فتنه و جاسوسی تبدیل کرده اند. که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس نماهاى بیشعور حوزه هاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها، و در یک کلمه اسلام امریکایى را ترویج مى کنند، و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهانخوار، مى گذارند.
ای جوانان پرشور عربستان! ای کسانی که سال هاست زیر بار ظلم و ستم جنود شیطان غرورتان پایمال شده است، آیا وقت آن نرسیده است که از جای خود برخیزید و سردمداران خود را در مقابل شرف اسلام راستین خاضع کنید و یا با آنان همان کنید ملت مسلمان ایران با شاه مخلوع کردند؟ ای کسانی که تشنه ی عدالت اسلامی هستید، قیام کنید. امروز که نسیم بیداری در سراسر جهان وزیدن گرفته و توطئه های جهانخواران و ایادی آنان بر همگان روشن شده است، یکدل و یک جهت تر از گذشته این مستکبران را از تخت ظلم و ستم به زیر کشید و با بیان و قلم و "عمل" خود این هراس کاذبی که بر مستضعفین در شبه جزیره سایه افکنده را بزدائید. با توجه به شرایط فعلی و خفقان حاکم بر فضای کشور عربستان نافرمانی های مدنی تنها راه حل مبارزه به نظر می رسد. با تلاش بی وقفه این جنود شیطان را نابود سازید و اسلام ناب محمدی (ص) را بر کشور خود حاکم سازید.
ای مسلمانان سراسر جهان این کلام گهربار امام راحل را نصب العین خود قرار دهید که فرمود: " ای مسلمانان در همه بلاد و اقطار عالم بپاخیزید! و ای علمای اعلام جهان اسلام به داد اسلام و بلاد مسلمین و مسلمانان برسید! و در هر گوشه و کنار، همچون ملت ایران و دولت آن و علما و بزرگان این سامان، دست رد به سینه ستمکاران غرب و شرق زنید، و عمال و کارشناسان دروغین و مستشاران نفتخوار آنان را از بلاد خود بیرون بریزید؛ و همچون سلحشوران ایران، شهادت را بر ذلت و شرف اسلام و انسانی را بر رفاه و عیش چند روزه توأم با خواری و شرمساری ترجیح داده، و در میدان نبرد سیاسی و نظامی بر آنان چیره شوید؛ و از هیاهوی تبلیغاتی آنان باک نداشته باشید که خداوند تعالی با شماست: إِن تَنصُروا اللَّهَ ینَصُرْکمُ و یُثبِت أَقدامَکُم."
چرا که جنگ ما جنگ حق و باطل بوده و هست و این جنگ تمام‌شدنی نیست، جنگ فقر و غنا، جنگ ایمان و رذالت از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. همه ما بایستی از مرداب و باتلاق و سکوت و سکونى که کارگزاران سیاست های آمریکا بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیده اند به درآییم و به سوى دریایى که زمزم از آن جوشیده است روانه شویم، و پرده کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس امریکا و امریکازاده ها آلوده شده است با اشک چشم خویش شستشو دهیم.
امید است، به زودی وعده الهی اراده منت بر مستضعفان، تحقق یابد و دست قدرتمند حق تعالی هر چـه سریعتر از آستین ملت های مظلوم بیرون آید و تحول الهی که در ملت ایران پدید آمده، در همه ملل و نحل به خواست خداوند تعالی تحقق یابد که دست ستمکاران از جنایت نسبت به مستضعفان جهان کوتاه شود. انشاء الله
پیام امام به مناسبت پذیرش قطعنامه
یکی از مواردی که مقام معظم رهبری در طی سخنرانی‌هایشان در چند سال گذشته به آن پرداخته‌اند، تببین اهداف انقلاب اسلامی بوده است. بنابر فرمایشات ایشان مرحله اول را حرکت انقلابی مردم و برچیدن پایه‌های ظلم و جور رژیم ستمشاهی عنوان می‌کنند.
ایشان نظام اسلامی یا همان «جمهوری اسلامی» را به عنوان هدف بعدی مطرح کرده و می‌فرمایند: "شورش انقلابى و نهضت انقلابى مىتوانست انجام بگیرد، اما نظام غیراسلامى تشکیل شود. خیلى جاها اینطور شده؛ در الجزایر همین طور بود."
امام خامنه ای مرحله بعد را "تشکیل دولت اسلامی" عنوان کرده و می‌فرمایند که بسیار مشکل‌تر از مراحل قبل بوده و مصادیق آن مجموعه نهادهای انقلابی و اسلامی هستند. ایشان ایجاد "جامعه اسلامی" را به عنوان چهارمین هدف انقلاب مطرح می‌نمایند،
جامعه ای که دارای پیشرفت های همه جانبه و نیز بدون توقف باشد. جامعه ای آزاد و برخوردار از رفاه و دارای عزت و استغنای ملی از نتایج تحقق جامعه اسلامی است. مرحله ی پنجم نیز در فرمایشات ایشان فراگیر شدن فرهنگ اسلامی بر فضای عمومی بشریت و به معنای تمام کلمه "امت اسلامی" است که آخرین مرحله از تحقق نظام اسلامی است.
اما اکنون که قریب به 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 می‌گذرد، چه مقدار از اهداف مشخص شده در کلام امام جامعه ما محقق شده است. بدون شک تنها کسی که می‌تواند بهترین سنجش را در این مورد انجام دهد، خودشان هستند.
اولین هدف انقلاب که حرکت انقلابی و سرنگونی نظام شاهنشاهی ایران بوده و آسانترین هدف از اهداف 5 گانه انقلاب است در 22 بهمن ماه 57، محقق شده است. هدف بعدی که تشکیل جمهوری اسلامی بود نیز با رای 98.2% مردم در 12 فروردین 58، محقق شد. ایشان تنظیم قانون اساسی و حاکم شدن مردم سالاری دینی را از نشانه‌های تحقق دومین هدف انقلاب برمی‌شمرند.
با بررسی بیانات معظم له مشخص می‌شود که سومین هدف انقلاب که همان تشکیل دولت اسلامی بوده به طور کامل به دست نیامده است. ایشان می‌فرمایند که ما یک نظام اسلامی را پایه ریزی و طراحی کرده ایم اما هنوز به یک دولت و کشور اسلامی نرسیده ایم هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که کشور ما اسلامی است و بنابه تعبیری دیگر نظام ما اسلامی شده است اما فقط روی کاغذ. هدف چهارم و پنجم هم طبیعتا پس از دستیابی به هدف سوم محقق خواهد شد.
مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان نیز در دیدار با مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى که اکثر مسئولین کشور نیز حضور داشتند، فرمودند: "بنده دیگر چندان امیدی به سیاستمدارها ندارم. قبل ها تصوّر میشد که سیاستمداران دنیای اسلام در این راه بتوانند کمک کنند، [امّا] متأسّفانه این امید ضعیف شده است" .
با توجه به وقایع اخیر و جنایت آل سعود در اعدام عالم گرانقدر و مجاهد خستگی‌ناپذیر شیخ نمر باقر النمر و موضع‌گیری ضعیف دولت آن هم پس از 24 ساعت دلیل ناامیدی امام امت بیشتر آشکار می‌شود.
وقتی مشاهده می‌شود که در وقایع مختلف از فاجعه فرودگاه جده تا کشتار خونین منا و از دستگیری و ترور شیخ زکزاکی تا اعدام شیخ نمر باقر النمر، دولت جمهوری اسلامی ایران فقط به یک محکوم‌کردن چندخطی بسنده کرده و برخلاف نظر صریح رهبر معظم انقلاب، بدون واکنش جدی و محکم و حتی بدون پیگیری از مجامع بین‌المللی از کنار ماجرا عبور می‌کند، مظلومیت امام امت بیشتر و بیشتر به چشم می‌آید.
هنگامی که به اذعان اندیشمندان و سیاستمداران غربی و شرقی سایه اقتدار ایران تا مرزهای مدیترانه گسترده شده و مسئولین دولت به جای یک برخورد مقتدارنه و با صلابت به مثابه کشورهای کوچکی مثل بورکینافاسو، مالدیو، کومور و... به یک محکوم کردن بسنده می‌کنند، با خود می‌گوئیم پس دستگاه دیپلماسی کشور به چه دردی می‌خورد؟ مگر پیر جمارانی ما در پیام پذیرش قطعنامه نفرمود: " به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید؛ بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید؛ که عزت و حیات در سایۀ مبارزه است".
مگر نفرمود: "مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدّم می‌شود؛ و هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانۀ حفظ منافع خود حادثهای را به وجود میآورند. راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟"
آیا دیپلماسی فعلی دولت قرابتی با این کلام امام دارد؟
مگر در قانون اساسی ما نیامده است که محتوای انقلاب اسلامی حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعین بر تمامی مستکبرین و تشکیل امت واحد جهانی و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمام جهان است؟
مگر بنیانگذار کبیر انقلاب نفرمود که " اگر ما از مسئله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما از همه کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمی‌توانیم [از] مسئله حجاز بگذریم. "
رویکرد به اصطلاح اعتدالی (بخوانید انفعالی) وزارت امور خارجه و دولت یازدهم که به جای برخوردهای انقلابی با آل سعود، بیانیه برخورد با معترضین به سفارت را میدهد، چه قرابتی با گفتمان امام (ره) دارد؟
زانو زدن و التماس خفت بار جلوی سفرا و وزرا برای گرفتن ویزا چه قرابتی با گفتمان مقتدارنه و با صلابت امام (ره) دارد؟
متاسفانه دولت به جای آنکه به فکر برخورد قاطع با جنایتکاران آل سعود باشد، با عدم ورود و برخورد به موقع نیروهای انتظامی و نیز موضع گیری های عجیب در موضوع حمله به سفارت عربستان در حال دامن زدن به سیاسی بازی های مشکوک برخی در داخل است، که نمونه ی این رفتارها که با هدف منحرف کردن افکار عمومی از مسائل اصلی کشور صورت می‌گیرد را به کرّات در گذشته شاهد بوده‌ایم.
متاسفانه به جای آنکه دولت جمهوری اسلامی سفیر عربستان را اخراج نماید، دیپلمات های عربستانی با وقاحت تمام ایران را ترک کرده و درعملی توهین‌آمیزتر، دولت عربستان تمام روابط دیپلماتیک را لغو و سفیر ایران را اخراج مینماید و در نهایت با اعلام مهلت 48 ساعته برای ترک عربستان کشکول اهانت به ملت و دولت ایران را تکمیل مینماید.
تنها دستاورد سیاست تنش زدایی و گفتگو با غرب و دیپلماسی لبخند، خفت و خواری برای مردمی بوده است که روزی آمریکای جهانخوار را از این کشور بیرون کرده‌اند و اکنون باید شاهد اخراج سفیرشان توسط خائن‌الحرمین‌ها و نوکرهای آمریکا در منطقه باشند. بهتر است دولت به جای تخطئه و تخریب منتقدان داخلی و طرح ادعاهایی پوشالی مانند بازگرداندن اعتبار به پاسپورت ایرانی، کمی هم به فکر عزت ایران در مجامع بین المللی باشد.
بعد از ندادن ویزا به نماینده ایران در سازمان ملل، به شهادت رساندن 500 تن از هموطنان ما در فاجعه ی منا و در نهایت اخراج سفیر ایران از عربستان و چند کشور دیگر که به سختی روی نقشه پیدا می‌شوند، اعلا درجه ی دیپلماسی دولت تدبیر و امید به نمایش گذاشته شد. دولت محترم بداند که ملت غیور ایران قطعا در انتخابات های آینده این موارد را در نظر خواهد گرفت.
حال که ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) نیز ناامید از سیاستمداران جهان اسلام بوده و امیدش به علمای دین و روشنفکرانی است که بر خلاف سیاستمداران جهان اسلام قبله ی آن ها غرب نیست، بر تمام علما و روشنفکران جوامع اسلامی است که به پا خواسته و مجددا برای برپایی تمدن نوین اسلامی عزم خود را جزم نمایند. صد البته که رسیدن به این اهداف مستلزم هزینه دادن است و رسیدن به اهداف بزرگ بدون پرداخت هزینه های آن امکان پذیر نیست.
ای علمای اسلام و جنبش های اسلامی در کشورهای اسلامی که همواره جزو مهم ترین پیشگامان مبارزه با استکبار و ظلم و ستم بوده اید چه نشسته اید، به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید. ما را ذلیل کنند و ما خفه شویم؟ والله گناهکار است کسی که داد نزند. برخیزید که آخوندهاى دربارى و مفتی هاى خودفروخته – لعنةاللّه علیهم - در کشورهاى اسلامى علی الخصوص عربستان در راستای سیاستهاى استکبار و جلوگیرى از نفوذ اسلام ناب محمدى - صلى اللّه علیه و آله و سلم – کشورهای اسلامی را به مراکز وهابیت در جهان و کانون های فتنه و جاسوسی تبدیل کرده اند. که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس نماهاى بیشعور حوزه هاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها، و در یک کلمه اسلام امریکایى را ترویج مى کنند، و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهانخوار، مى گذارند.
ای جوانان پرشور عربستان! ای کسانی که سال هاست زیر بار ظلم و ستم جنود شیطان غرورتان پایمال شده است، آیا وقت آن نرسیده است که از جای خود برخیزید و سردمداران خود را در مقابل شرف اسلام راستین خاضع کنید و یا با آنان همان کنید ملت مسلمان ایران با شاه مخلوع کردند؟ ای کسانی که تشنه ی عدالت اسلامی هستید، قیام کنید. امروز که نسیم بیداری در سراسر جهان وزیدن گرفته و توطئه های جهانخواران و ایادی آنان بر همگان روشن شده است، یکدل و یک جهت تر از گذشته این مستکبران را از تخت ظلم و ستم به زیر کشید و با بیان و قلم و "عمل" خود این هراس کاذبی که بر مستضعفین در شبه جزیره سایه افکنده را بزدائید. با توجه به شرایط فعلی و خفقان حاکم بر فضای کشور عربستان نافرمانی های مدنی تنها راه حل مبارزه به نظر می رسد. با تلاش بی وقفه این جنود شیطان را نابود سازید و اسلام ناب محمدی (ص) را بر کشور خود حاکم سازید.
ای مسلمانان سراسر جهان این کلام گهربار امام راحل را نصب العین خود قرار دهید که فرمود: " ای مسلمانان در همه بلاد و اقطار عالم بپاخیزید! و ای علمای اعلام جهان اسلام به داد اسلام و بلاد مسلمین و مسلمانان برسید! و در هر گوشه و کنار، همچون ملت ایران و دولت آن و علما و بزرگان این سامان، دست رد به سینه ستمکاران غرب و شرق زنید، و عمال و کارشناسان دروغین و مستشاران نفتخوار آنان را از بلاد خود بیرون بریزید؛ و همچون سلحشوران ایران، شهادت را بر ذلت و شرف اسلام و انسانی را بر رفاه و عیش چند روزه توأم با خواری و شرمساری ترجیح داده، و در میدان نبرد سیاسی و نظامی بر آنان چیره شوید؛ و از هیاهوی تبلیغاتی آنان باک نداشته باشید که خداوند تعالی با شماست: إِن تَنصُروا اللَّهَ ینَصُرْکمُ و یُثبِت أَقدامَکُم."
چرا که جنگ ما جنگ حق و باطل بوده و هست و این جنگ تمام‌شدنی نیست، جنگ فقر و غنا، جنگ ایمان و رذالت از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. همه ما بایستی از مرداب و باتلاق و سکوت و سکونى که کارگزاران سیاست های آمریکا بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیده اند به درآییم و به سوى دریایى که زمزم از آن جوشیده است روانه شویم، و پرده کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس امریکا و امریکازاده ها آلوده شده است با اشک چشم خویش شستشو دهیم.
امید است، به زودی وعده الهی اراده منت بر مستضعفان، تحقق یابد و دست قدرتمند حق تعالی هر چـه سریعتر از آستین ملت های مظلوم بیرون آید و تحول الهی که در ملت ایران پدید آمده، در همه ملل و نحل به خواست خداوند تعالی تحقق یابد که دست ستمکاران از جنایت نسبت به مستضعفان جهان کوتاه شود. انشاء الله
