صراط:  در کتاب خاطرات مصطفی حائریزاده از
 اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی 
منتشر شده، آمده است: «آقای خلخالی یکی از اطرافیان امام بود که اغلب در 
بیت ایشان حضور داشت. روزی ایشان دم در، یکی از مراجعهکنندگان را از دیدار
 امام محروم کرده و گفته بود آقا الان وقت ندارد، باید وقت میگرفتید یا 
چیزی در این زمینه. آن روز ما به اتفاق مرحوم عراقی و چند نفر دیگر از 
دوستان در حضور امام بودیم. وقتی امام متوجه مکالمه آقای خلخالی با 
مراجعهکنندهاش شد، با لحنی عتاب آمیز صدا زد: «خلخالی! خلخالی! بیا اینجا
 ببینم.» آقای خلخالی گفت: «بله آقا!» جلو آمد و در مقابل امام ایستاد. 
امام فرمود: «بگو ببینم نکند اینجا دربار شده و تو هم وزیر دربار هستی؟» 
آقای خلخالی پرسید: «چه شده آقا؟» و امام دوباره تکرار کرد: «نه، میپرسم 
اینجا دربار شده؟ تو وزیر دربار من شدی؟ چرا به کسی که میخواست وارد شود 
گفتی وقت ندارد یا وقت گرفتی؟» سپس با ناراحتی بیشتر فرمود: «اصلا تو اینجا
 چه کارهای؟ برو بیرون نمیخواهم اینجا باشی.»
منبع: نامه نیوز
 		 	آقای خلخالی بنده خدا، وسط اتاق خشکش زده بود. در آن موقع خیلی جوان بود و همراه با آقا مصطفی فرزند امام درس میخواندند. یکی از روحانیون حاضر در مجلس او را کنار کشید و گفت: «الان آقا عصبانی است. بهتر است شما چند روزی اینجا نباشید و به تهران بروید.» آقای خلخالی هم به تهران آمد و یک هفتهای در تهران ماند تا خشم امام نسبت به ایشان فروکش کند.»
منبع: نامه نیوز