صبح
یکشنبه نزدیک به ساعت 10 بازپرس جنایی را در جریان قرار دادند. شوهر سکینه
در تحقیقات میدانی گفت: صبح از کارخانهای که سکینه در آن کار میکرد با
من تماس گرفتند و اعلام کردند وی به محل کارش نرفته است. وی افزود: صبح من و
سکینه با هم بیدار شده بودیم و بعد از خوردن صبحانه من از خانه خارج شده و
همسرم نیز در حال آماده شدن بود تا سرکار برود.
وی
افزود: با نگرانی به موبایلش زنگ زدم اما جواب نداد چند بار پشتسر هم این
تماسها را تکرار کردم باز جوابی نشنیدم وقتی به تلفن خانه زنگ زدم و دیدم
کسی پاسخگو نیست. دلشوره عجیبی گرفتم، از محل کارم مرخصی گرفته و به
خانهمان رفتم.
شوهر
سکینه که هنوز باور نمیکرد جنایتی رخ داده باشد، ادامه داد: وقتی در خانه
را باز کردم متوجه مقداری بهم ریختگی شدم ، گوشی موبایل و کیف سکینه روی
مبل بودند هر چه همسرم ر اصدا زدم باز جوابی نشنیدم همه جای خانه را گشتم و
بعد به سمت پشتبام رفتم که متوجه شدم سکینه داخل گنجه کبوترها روی زمین
افتاده است. وقتی جلوتر رفتم متوجه طناب سفیدی که دور گردنش بود شدم و
فهمیدم به قتل رسیده است.