۰۷ تير ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۵

حكايات و كراماتي از «باب الحوائج»

بي‌گمان اطعام سه روزه فقرا و شادماني امام صادق‌(ع) پس از ولادت «موسي» نشان از شأن و منزلت فرزند «باب الحوائج» ايشان دارد. فرزندي كه پس از يك‌هزار سال از شهادتش خواسته متوسلش را بي‌پاسخ نگذاشت.
کد خبر : ۲۴۵۰۸

به گزارش فارس، طبق نقل‌هاي تاريخي، امام كاظم(ع) در ماه صفر سال 128 هجري در منطقه‌اي مابين مكه و مدينه به نام «ابواء» به‌دنيا آمد. مادر ايشان حميده ملقب به «مصفّاة» بود. در تاريخ آمده است تولد امام، آن‌چنان پدر بزرگوارش امام صادق‌(ع) را شادمان كرد كه به افتخار آن، سه روز مردم را اطعام كرد و عقيقه و وليمه داد. نام مبارك ايشان «موسي» انتخاب شد كه تا آن زمان در خاندان رسالت بي‌سابقه بود. كنيه امام نيز ابوالحسن بود.
موسي‌بن جعفر(ع) در سن 21 سالگي و به وصيت پدر بزرگوارش به امامت رسيد. دوران امامت ايشان با چهار خليفه عباسي يعني منصور دوانيقي، مهدي و هادي عباسي و هارون‌الرشيد همزمان بود. اين امام بزرگوار كه «باب الحوائج» نيز هست؛ سرانجام در 25 رجب سال 183 هجري و در سن 55 سالگي به دستور هارون با خرماي زهرآلود مسموم شد و به شهادت رسيد. از امام رضا(ع) نقل شده است كه ايشان فرمود: زيارت قبر پدرم، مانند زيارت قبر حسين‏(ع) است.
با توجه به فرا رسيدن سالروز شهادت امام موسي كاظم(ع) به بيان برخي از كرامات اين امام همام مي‌پردازيم.

* فحّاشي كه با نرم‌خويي امام(ع) متخلق به اخلاق الهي شد

نقل مي‌كنند شخصي بود كه همواره نسبت به اهل‌بيت اساعه ادب مي‌كرد و چون امام كاظم(ع) را مي‌ديد به اهانت مي‌پرداخت. اصحاب حضرت كه شاهد ماجرا بودند، قصد دخالت و تنبيه آن فرد را داشتند، اما امام مانع شدند.
امام(ع) نشاني آن فرد را جويا شد و در فرصتي مناسب به سراغ وي رفت. آن فرد زميني داشت كه در آن زراعت مي‌كرد. وقتي حضرت را ديد از ورود ايشان به زمينش ممانعت و ابراز نارضايتي كرد، اما امام با سعه صدر و متانت پيش رفت و از وي درباره ارزش زمين و محصول برداشتي سؤال كرد. آن فرد ارزش زمين و محصولش را 200 دينار بيان كرد. امام(ع) 300 دينار به آن شخص داد و گفت 200 دينار بابت زمين و محصولش و 100 دينار هم براي زحمتي كه خودت متقبل شده‌اي. آن فرد با ديدن برخورد امام آن‌چنان منقلب شد كه توبه كرد و از ياران و اصحاب نزديك امام(ع) شد.

* رقاصه‌اي كه از توابين شد

امام كاظم(ع) مدت مديدي را در زندان و تحت نظر شديد خلفاي عباسي سپري كرد. امام كاظم(ع) در چنين شرايطي بيشتر به تقيه روي آورد. به همين دليل روايات اندكي از ايشان نقل شده است.
روزي هارون‌الرشيد براي آزار امام و مخدوش‌ساختن معنويت ايشان دستور داد خواننده فاسدي را وارد زندان كنند، اما بعد از مدتي كه براي سركشي و مشاهده نتيجه بازگشتند، زن را در حال سجده و نيايش يافتند. آري، هر چند امام مجبور به تقيه بود اما از كوچك‌ترين فرصت‌ها براي اصلاح امور و هدايت بندگان خدا استفاده مي‌كرد.

* «بشر حافي» عياشي كه از اصحاب امام شد

يكي از معروف‌ترين روايات نقل شده درباره امام هفتم، روايت «بشر حافي» است.
روزي امام از كنار خانه‌اي مي‌گذشت كه صداي رقص و غنا از بيرون آن شنيده مى‌شد. با توجه به اينكه آن زمان هنوز برده‌داري مرسوم بود، امام(ع) از كنيزي كه از منزل خارج شد، پرسيد: صاحب اين خانه عبد است يا مولا؟ كنيز در پاسخ گفت كه البته مولا و آزاد است. امام‌(ع) فرمود: راست گفتي، زيرا اگر بنده بود از مولاى خود مي‌ترسيد و اين چنين در معصيت گستاخ نمى‌شد.
صاحبخانه علت دير برگشتن كنيز را جويا شد و كنيز نيز صحبت‌هاي خود و امام را بازگو كرد. سخن امام چون تيري بر قلب «بشر» نشست و وي را آگاه كرد. در اين هنگام وي با پاي پياده به دنبال امام(ع) دويد و خود را روي پاهاي ايشان انداخت و از كرده خود اظهار پشيماني كرد. سپس رو به امام گفت: مي‌خواهم از امروز بار ديگر بنده خدا باشم.
اين يكي ديگر از ويژگي‌هاي بارز امام بود كه با رفتار زيبا و اخلاق حسنه‌اش معاندان،‌ مخالفان و گمراهان جذب دين مي‌كرد.

* «شُبّر» كه به مدد توسل به امام كاظم(ع) نويسنده‌اي صاحب‌قلم شد

يكي از بزرگان شيعه به نام «سيدعبدالله»(علوي حسيني موسوي) معروف به «شبّر» در سال 1188 هجري قمري در نجف اشرف به دنيا آمده است. وي بعدها از فحول و بزرگان شيعه شد و آثار متعددي از جمله: منظومه 30 هزار بيتي «البرهان المبين في فتح ابواب علوم الائمه المعصومين» و شرح مفاتيح فيض كاشاني در يك‌صد هزار بيت با نام «المصباح الساطع» از او به يادگار مانده است.
نقل است كه سرعت نوشتن سيد عبدالله بسيار كم بوده است، به همين دليل به امام موسي‌بن‌ جعفر‌(ع) متوسّل مي‌شود. امام در عالم رويا قلمي به دستش مي‌دهد و از بركت آن، سيد عبدالله شُبّر به نويسنده‌اي زبده تبديل مي‌‌شود. «سيد علي» نوه سيد عبدالله از پدرش نقل كرد كه پدربزرگش بعد آن خواب هميشه در حال نوشتن بوده است و نوشتن جزئي از كارش شده بود. جالب اينكه قلم مذكور تا هنگام مردن سيّد خشك نشده بود. اين اثر توسل به امام موسي كاظم (ع) است.
سيد عبدالله از علماي برجسته شيعه در قرن سيزدهم هجري و از محدثين موثق اماميه، عالم و مفسّر تفسير شبّر و معروف به «شبّر» است. وي در نجف اشرف در يك خانواده علمي و مذهبي به‌دنيا آمد. از همان نوجواني به تحصيل علم مشغول و با جدّيت در انجام وظائف ديني و علوم، همت گمارد. اين عالم ديني در سال 1242 هجري قمري، در شهر كاظمين و در سن 54 سالگي از دنيا رفت و در كنار پدرش، در رواق مطهر كاظمين، مدفون است.