۰۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۲

چرا وزرا تیشه به ریشه تولید می‌زنند؟

کارگاه‌های تولیدی و کارگران با مشکلات مختلفی از جمله تورم، قوانین دست و پاگیر، افزایش هزینه تولید، کاهش قدرت خرید و مشکل نقدینگی مواجه هستند و برخی از آنان به دلیل کاهش درآمد ابزار تولید خود را برای دریافت سود بانکی معاف از مالیات، به حراج گذاشته‌اند.
کد خبر : ۲۲۹۴۸۰
صراط: کارگاه‌های تولیدی و کارگران با مشکلات مختلفی از جمله تورم، قوانین دست و پاگیر، افزایش هزینه تولید، کاهش قدرت خرید و مشکل نقدینگی مواجه هستند و برخی از آنان به دلیل کاهش درآمد ابزار تولید خود را برای دریافت سود بانکی معاف از مالیات، به حراج گذاشته‌اند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی برای چندمین بار در سال جاری موضوع اقتصاد مقاومتی را مورد تأکید قرار دادند؛ ایشان در بخشی از سخنان خود در جلسات عمومی و خصوصی با رئیس‌جمهور، تأکید کردند «دولتی‌ها هم بدانند که آنچه می‌تواند آنها را بر انجام وظیفه خودشان قادر کند، تکیه بر نیروی داخلی است؛ تکیه بر نیروی مردم است.
 
من بارها این را عرض کردم، در جلسات عمومی و همچنین در جلسات خصوصی با مسئولان دولتی، که نگاهشان به دست بیگانه نباشد؛ اگر در کشور اقتصاد مقاومتی باشد، هیچ‌کدام از این تکانه‌های بین‌المللی نمی‌تواند به زندگی مردم آسیب وارد کند. اقتصاد مقاومتی یعنی این؛ یعنی در داخل کشور ساخت اقتصادی و بنای اقتصادی طوری باشد که از نیروهای مردم استفاده بشود، کمک واقعی گرفته بشود، برنامه‌ریزی بشود و بنای اقتصادی استحکام پیدا کند.»
 
* آیا مشکلات کارگران و تولیدکنندگان حل می‌شود؟/ چرا وزرای متخصص اقتصادی تیشه به ریشه تولید می‌زنند؟
 
خبرگزاری فارس، گزارشهایی طی یک ماه گذشته از وضعیت کارگران و تولیدکنندگان بسیاری از اصناف مختلف تهیه و منتشر کرده است که مهمترین نکته حائز اهمیت، عدم توجه به تولید و انجام اقداماتی از جمله واردات بی رویه، قاچاق کالا، عدم تخصیص تسهیلات به تولید و ارائه یارانه در جریان اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها بوده است.
 
این در حالی است که مسئولان و سیاستگذاران اقتصادی همواره شعار حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی و جامعه زحمتکش کارگری سر می‌دهند، اما در عمل آن چه که اجرا می‌شود، کاملاً با منافع و مصالح تولید ملی و قشر کارگر در تضاد است؛ به عنوان مثال کاهش قدرت خرید کارگران و عدم امکان تأمین کامل سبد معیشت که به واسطه سیاست اقتصادی دولت‌ها ایجاد شده، نه تنها عزمی برای رفع این معضلات نیست، بلکه با عدم مسئولیت‌پذیری دولت، وضعیت روز‌به‌روز نامساعدتر می‌شود.
 
عدم توجه به تولید ملی نمونه‌ای دیگر از دستاوردهای دولت جدید به شمار می‌رود، چرا که با حضور در کارگاه‌های تولیدی و مصاحبه با بنگاه‌های اقتصادی کاملاً واضح و روشن می‌شود که شعارهای حمایتی در حد حرف باقی مانده است و در عمل چیزی جز سیاست‌های ضد تولیدی مشاهده نمی‌شود.
 
دولت تنها در یک سال گذشته بر روی کاهش تورم متمرکز شده، در حالی که از بخش‌های مهم اقتصادی و تولیدی کشور به شکل قابل‌توجهی غفلت می‌شود. در شرایط فعلی شاید تورم روند کاهشی پیدا کرده باشد، اما این موضوع از طریق سیاست‌های انقباضی از جمله عدم اجازه برای افزایش قیمت‌ها و کنترل پایه پولی پیگیری شده است و بسیاری از بنگاه‌ها به دلیل عدم تخصیص اعتبار و تسهیلات با مشکلات عدیده نقدینگی مواجه شده‌اند.
 
این‌بار تولیدکنندگان و مشکلات کارگران صنف پیراهن‌دوز سوژه تهیه گزارش میدانی خبرگزاری فارس قرار گرفت؛ تولیدکنندگانی که به دلیل برخی بی‌مهری‌ها، تولید را رها کرده و چرخ‌های خیاطی را به همراه ابزار تولید برای فروش به حراج گذاشته‌اند.
 
در این میان، تولیدکنندگانی هم هستند که به دلیل اشکال در نظام توزیع، مستقیماً وارد بازار کار شده و دستفروشی می‌کنند؛ این تولیدکنندگان کالا و محصولات خود را به بازار آورده و مستقیماً به دست مصرف‌کننده می‌رسانند.
 
در حالی که یک زمان افتخار بازاریان ایرانی، عرضه کالای دست ساخته خود یا همکاران ایرانی خود بود، اما بازاریان کنونی ظاهراً دیگر میلی به عرضه کالاهای تولید داخل ندارند و هر جا که سود بیشتری عایدشان شود، راهی خواهد شد؛ یکی از این توزیع‌کنندگان که هم‌اکنون در بازار فردوسی واقع در چهارراه استانبول مشغول به کار است، درباره دلایل عرضه کالای چینی و تایلندی این طور کار خود را توجیه می‌کند: مردم تا نام کالای خارجی می‌شنوند، برق از سرشان می‌پرد؛ مردم فکر می‌کنند کالای خارجی باکیفیت‌تر و نسبت به تولیدات داخلی ارجحیت دارد.
 
به همین دلیل، کالای خارجی را وارد می‌کنیم و با کمترین زحمت که نه غم کارگر داشته باشیم و نه هزینه‌های سرسام‌آور تولید، سود خوبی به جیب می‌زنیم. البته این سود خوب نسبت به تولید است و تولیدکنندگان هم‌اکنون در حال ورشکستگی هستند.
 
به گزارش فارس، مسئله اصلی اینجاست که با وجود کالاهای باکیفیت و رقابت‌پذیر داخلی باز هم اجناس ترک، تایلند و چین سلطان بلامنازع بازار بزرگ داخلی می‌شود.
 
* تولیدکننده دستفروش و ماجرای فروش ابزار تولید به دلیل کاهش درآمد
 
برای تهیه این گزارش میدانی، بعدازظهر روز دوشنبه در آخرین ماه سال جاری، از راهروی خبرگزاری فارس پس از عبور از در ورودی، وارد خیابان انقلاب اسلامی شده و راهی میدان فردوسی می‌شویم؛ سمت چپ خیابان کنار فروشگاه مواد غذایی جلوی درب ساختمان قدیمی که در آن خدمات دولت الکتورنیک ارائه می‌شود، فردی در حال فروش چند دست لباس، روسری و بافت است.
 
پیش از این، چندین بار از کنار این فرد رد شده بودیم که هنگام اذان، کارتونی زیرپای خود پهن کرده و مشغول خواندن نماز بود. با این افراد هم‌صحبت شده و درباره وضعیت بازار و اوضاعش سؤالاتی می‌پرسیم که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
 
فردوس سیفی 31 سال دارد که هر سال نزدیک عید تولیدات خود را به خیابان‌ها و مراکز پرتردد می‌آورد.
 
وی می‌گوید: امسال مردم کمتر خرید می‌کنند، البته پارسال هم وضعیت به همین شکل بود، اما یکی از دلایلی که مردم کمتر به تولیدات داخلی توجه می‌کنند، عدم فرهنگ‌سازی صحیح از سوی مسئولان است و در این باره هم ظاهراً نمایشگاه فروش محصولات و تولیدات ترکیه‌ای در ایران برگزار شده است.
 
مسئولان بیشتر به محصولات خارجی و کالاهای بی‌کیفیت چینی توجه می‌کند، در حالی که تولیدکننده‌های خوبی در کشور داریم که محصولاتشان از کالاهای خارجی بهتر و به مراتب کیفیت بیشتری دارد.
 
به عنوان مثال؛ من تولیدات ایرانی خوبی دارم، اما به دلیل آنکه هزینه تولیدشان بالا بوده، قیمت بالایی دارند و به همین دلیل، مردم کمتر رغبت و انگیزه از خود نشان می‌دهند.
 
این جوان 31 ساله در حالی که به برخی مشتریان قیمت می‌دهد، همزمان می‌گوید، متأسفم برای خودم که ایران به جای اینکه در محصولاتش ارزش افزوده داشته باشد، مواد خام را صادر می‌کند؛ این مواد خام بعد از اینکه در کشورهای خارجی فرآوری می‌شوند و تبدیل به محصول نهایی شده‌اند، وارد کشور ما شده و عرضه می‌شوند، چرا نباید کارخانه‌هایی برای تبدیل مواد خام به محصول نهایی ایجاد شود و اینکه افتخار کنیم محصولی که اکنون به دست ایرانی‌ها می‌رسد، توسط برادران و خواهران و اقوام خودشان تولید شده است.
 
انصافاً در تولید بافت و برخی موارد، تولیدات خوبی داریم، اما نهایت چون توجهی به آنها نمی‌شود، هم‌چنان روی دستمان می‌ماند.
 
سیفی در حالی که کفش خود را به ما نشان می‌دهد، می‌گوید: این کفش ایرانی را از مخبرالدوله چهار سال پیش خریداری کردم و امسال برای پنجمین سال است که از آن استفاده می‌کنم؛ در صنعت بافت کفش واقعاً تولیدات خوبی داریم.
 
وی می‌گوید: مسئله اینجاست که فشار روی تولیدکنندگان زیاد است، مثلاً وقتی نرخ سود سپرده‌های بانکی، آن هم معاف از مالیات توجیه منطقی دارد، چرا باید تولیدکننده با این همه هزینه و گرفتاری‌های تولید، برای خودشان دردسر درست کنند.
 
این تولیدکننده جوان در مورد وضعیت تولیدکنندگان اینطور روایت می‌کند: این را هم بنویسید که بعضی از دوستانم دستگاه‌ها و چرخ‌های خیاطی خود را برای فروش گذاشته‌اند، تا پولش را در قالب سپرده‌های بانکی سرمایه‌گذاری کنند که بدون دردسر سود ماهانه بگیرند!
 
با وی خداحافظی کرده و راهی ساختمان پلاسکو و فردوسی واقع در چهارراه استانبول خیابان جمهوری می‌شویم که تولیدکنندگان و کارگران زیادی حضور دارند.
 
ذکر این نکته جالب شاید خالی از لطف نباشد که پیش از نگارش این مطلب، بیرون از خبرگزاری مجددا با این تولیدکننده دستفروش برخورد کردیم که ظاهرا مأموران شهرداری و ناجا پوشاک و لباس را جمع کرده‌اند! شاید این فرد سهم مأموران را به موقع پرداخت نکرده بود!
 
* ماجرای تبدیل زیرزمین‌ جهودها(یهودیها) به کارگاه تولیدی
 
از سمت راست میدان فردوسی به سمت چهارراه استانبول به راه می‌افتیم که تابلوی تعمیرات کیف و لباس چرم توجهمان را به خود جلب می‌کند؛ ابتدا برای ورود به این ساختمان قدیمی تردید داریم که شاید کسی در آن مشغول کار نباشد.
 
در این ساختمان بسیار قدیمی کنار فروشگاه کیف و کفش چرم، راه‌پله‌ای به زیرزمین ساختمان ختم می‌شود که دو نفر مشغول تعمیر چند دست لباس، کاپشن و کیف هستند.
 
زیرزمین این ساختمان قدیمی که ظاهراً به تازگی بازسازی شده، یک میز بزرگ تولید و چندین چرخ خیاطی در آن وجود دارد. با صاحب این کارگاه صحبت کرده و از وی می‌خواهیم درباره وضعیت کاری و شغلی‌اش با ما چند دقیقه‌ای مصاحبه کند.
 
ابتدا برای صحبت کردن با ما کمی طفره می‌رود، اما چند کلامی با وی درباره بازار صحبت کردیم تا بالاخره موتور صحبت کردن وی روشن شود.
 
54 سال دارم که از هفت سالگی با پادویی این کار را شروع کردم، در زمان پادویی معمولاً در کارگاه جارو می‌زدیم و برخی کارهای ساده را به من می‌سپردند.
 
این صاحب کارگاه که خود را محسن توکلیان معرفی می‌کند، درباره شعارهای مسئولان انتقاد کرده و می‌گوید: وقت خودتان را تلف نکنید، هر چه بنویسید، این مسئولان گوش نمی‌دهند و وقت ما هم گرفته می‌شود؛ گفتن از مشکلات، بیهوده است و کسی حرف ما را نمی‌شنود.
 
وی در حالی که از مسئولان دولتی انتقاد می‌کند، درباره چرایی تعطیلی تولید در این کارگاه این طور روایت می‌کند: از روزی که رئیس‌جمهور عوض شد، وضعیت تولیدکنندگان هم روز به روز بدتر شد.
 
در همین حال، کارگر این کارگاه می‌گوید: چرا باید پس از 12 ساعت کار روزانه، لنگ (معطل) 350 هزار تومان اجاره خانه باشم؟
 
صاحب کارگاه با اشاره به اینکه آقایان لطف کردند، تولید را از ریشه زدند، می‌گوید: 9 ماه تمام بیکار شده‌ایم و به دلیل آنکه نه فروش است و نه نقدینگی، مجبور شدم کارگاه تولیدی را به یک محلی برای تعمیرات کیف و کفش چرم تبدیل کنم، در این کارگاه روزگاری 15 کارگر کار می‌کردند و برای چهل، پنجاه نفر نان می‌بردند.
 
معتقدم چیزی به نام مشکل در این کشور حل نخواهد شد و ثروتمندان هر روز ثروتمندتر و ضعفا هر روز ضعیف‌تر خواهند شد؛ در اخبار و جراید می‌شنویم که مسئولان فرزندان خود را به خارج می‌فرستند و از امکانات دولتی نهایت استفاده را می‌کنند.
 
وی می‌گوید: دل ما به اتحادیه پیراهن‌دوزها خوش شده است، در حالی که هیچ کاربردی برای ما ندارد و تنها طی سال‌های گذشته از حق عضویت ما استفاده کرده است.
 
توکلیان در حالی که از وضعیت مالیات و جریمه‌های بیمه انتقادات زیادی مطرح می‌کند، درباره وضعیت کارگاه‌های تولیدی خود این طور روایت می‌کند: اداره به سازمان مالیات اعلام کردم که در دو سال گذشته واقعاً درآمدی نداشتیم و اگر هم درآمدی بوده، بیشتر صرف حقوق کارگر و یا تعمیرات اینجا شده است.
 
وی می‌گوید: اداره مالیات برای سال گذشته در این کارگاه تولیدی 5 میلیون و 500 هزار تومان مالیات در نظر گرفته است، اما نمی‌دانم کجا باید اعتراض کنم. در این چند سال فقط از طرف مسئولان دروغ شنیدیم.
 
بنده نه کارگزارم، نه سیاستگذار و نه مجری، بلکه یک کارگاه تولیدی کوچک دارم که همین کارگاه‌های کوچک، چرخ‌های اقتصادی مملکت را می‌چرخاند؛ برای پرداخت مالیات، مجبورم چرخ‌های خیاطی‌ام را بفروشم.
 
این تولیدکننده با بیان اینکه مسئولان به جای ایجاد مشوق‌های لازم، قوانین دست و پاگیر دارند، می‌گوید: من این زیرزمین تاریک و بسیار فرسوده را با هزینه شخصی بازسازی کرده‌ام و چند کارگر برای کار تولیدی استخدام کردم، اما معلوم نیست که چه خطایی کردم که برخی مأموران متخلف شهرداری باید از من به ناحق پول بگیرند که چرا این محل و زیرزمین کثیف و بسیار فرسوده را برای انجام امور تولیدی و اشتغال جوانان بیکار بازسازی کرده‌ام.
 
وی می‌گوید: مأموران شهرداری آنقدر رفتند و آمدند و تهدید به تخریب این محل کردند، اما درنهایت، برخی مأموران متخلف که به دنبال گرفتن پول بودند، با گرفتن 2 میلیون تومان دیگر به این محل مراجعه نکردند. کجای چنین کاری عدالت است؟
 
در کشور ما کسی که به امور تولیدی مشغول می‌شود، باید به آن پر و بال بدهند و از آن حمایت کنند، نه آنکه با فرستادن مأمور و تعیین مالیات‌های سنگین مانع پیشرفت کار شوند.
 
وی می‌گوید: اکنون باید برای تولیدکنندگان انگیزه‌ای باشد تا چند جوان بیکار را برای کار تولیدی سر کار بیاورد و برای اینکه تولید افزایش پیدا کند، هیچ مشوقی نیست؛ در همین ساختمان پلاسکو چند تولیدکننده وجود دارد که چرخ‌های خیاطی خود را برای فروش حراج کرده‌اند.
 
من باید بعد از چهل و پنج سال کار در کارگاه تولیدی و به قولی استادی باید کار اصلی خودم را که تولید پیراهن بود رها کرده و کار تعمیراتی انجام دهم؛ در این کارگاه قبلاً 15 کارگر مشغول کار بودند و خانواده‌های زیادی ارتزاق می‌کردند، اما این جوانان کجا هستند، در کجا زندگی سپری می‌کنند. شما فکر می‌کنید، دلیل این همه اعتیاد، سرقت و معضلات اجتماعی چیست؟
 
وی خطاب به ما می‌گوید، شما زحمت خودشان را می‌کشید و این مطالبی که می‌گوییم را به گوش مسئولان می‌رسانید، اما چه کسی گوش می‌دهد؟ قانون کشور مشکل دارد.
 
در این جامعه به کارگران هم ظلم و ستم شده است، در این کارگاه، کارگران نهایتاً 600 هزار تومان حقوق می‌گرفتند، اما می‌دانستیم که با این حقوق هیچ کجای زندگی آنها نمی‌چرخد.
 
در این کارگاه تولیدی، یک کارگر به نام علی مالمیر که خود را چهل ساله معرفی می‌کند، مشغول رنگ کردن یک کاپشن چرم است. وی می‌گوید: ما اهل نهاوند استان همدان هستیم که اکنون به تهران آمده‌ایم، در این کارگاه 700 هزار تومان حقوق می‌گیرم و در خانواده سه نفره ماهانه 350 هزار تومان هم اجاره می‌پردازم.
 
وی می‌گوید: چند ماهی اجاره‌خانه‌ام عقب افتاده و دخترم که شاگرد ممتاز مدرسه است، باید 300 هزار تومان بابت هزینه تحصیلی بابت کلاس‌هایشان می‌پرداختم؛ مگر نگفته‌اند که باید هزینه‌های تحصیل رایگان باشد و در کنار آن درمان برای مردم ارزان شود؟ اما نه تنها این اتفاقات رخ نداده، بلکه هر روز به هزینه‌های زندگی افزوده می‌شود.
 
خیلی از مردم و کارگران به این شکل زندگی می‌کنند. من 27 ماه سابقه حضور در جبهه دارم، اما انگار در این کشور به عنوان یک ایرانی نیستم.
 
وی با اشاره به اینکه برای دریافت وام، چندین ضامن از من درخواست کردند، این طور روایت می‌کند: از کمیته امداد 2 میلیون تومان وام درخواست کردم، اما اینقدر کارهای اداری زیادی داشت که نهایتاً منصرف شدم. در این 25 سالی که کار می‌کنم، یک روز بیمه تأمین اجتماعی ندارم.
 
صاحب کارگاه تولیدی هم با اشاره به احترامی که قبلاً به مشاغل خیاطی می‌شد، می‌گوید: الان تا می‌فهمند که تولیدکننده هستید، از شما دوری می‌کنند، اما اگر شخصی کارمند باشد، مورد احترام قرار می‌گیرد.
 
به صاحب کارگاه و کارگرش خداقوت گفته و خداحافظی می‌کنیم. برای تکمیل این گزارش میدانی از وضعیت تولیدکنندگان و کارگران راهی چهارراه استانبول، ساختمان پلاسکو می‌شویم.
 
* دلالان درباره تولید چه می‌گویند؟ تولید نمی‌صرفد، تولیدی‌ام را جمع کردم
 
در میانه راه، سر خیابان منوچهری دلالان ارز در حال فریاد زدن هستند (100 تا 18 معامله شد، 100 تا 19 می‌فروشم یا 100 تا 17 معامله شد).
 
در جمع دلالان ارز، با یکی از این افراد صحبت می‌کنیم و می‌پرسیم، معنی این اعداد چیست، که می‌گوید مثلاً 100 هزار دلار به قیمت 3418 تومان و یا 100 هزار دلار به قیمت 3419 تومان معامله می‌کنند.
 
این دلال ارز می‌گوید: اینجا بورس خرید و فروش سکه و ارز است که دلالان در اینجا دلار و یورو خرید و فروش می‌کنند.
 
با یکی از این دلالان صحبت کرده و خطاب به وی می‌پرسیم: چرا پولت را صرف امور تولیدی نکرده‌ای و در این بازار دلار خرید و فروش می‌کنی؟ که در پاسخ می‌گوید: ای بابا، الان فقط واسطه‌گری و دلالی سود دارد و اکثر تولیدکنندگان ورشکست شده‌اند.
 
الان اگر تولید به صرفه بود، همه ما حاضر بودیم پولمان را صرف امور تولیدی کنیم، اما خرید و فروش دلار برای ما که نه مالیات می‌خواهد و نه هزینه زیادی، بهتر است.
 
نحوه پاسخ این دلال واقعاً به طور کامل وضعیت تولید کشور را روشن می‌کند که چرا این همه سرمایه‌های عظیم در دست مردم به سمت تولید نیامده و صرف امور دلالی می‌شود و یا اینکه چرا باید مسئولان ما پس از گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی، آنطور که باید و شاید به مسئله تولید ملی توجه نکرده‌اند، در موضوع تولید ملی نه تنها کارفرما بلکه معیشت کارگران و بسیاری از خانواده‌ها تأمین خواهد شد و اقتصاد کشور را از بیرون، مقاوم و آسیب‌ناپذیر خواهد کرد.
 
یکی از مشکلاتی که هم‌اکنون کشور ما با آن دست و پنجه نرم می‌کنند موضوع خام‌فروشی و عدم تبدیل این مواد خام به کالای دارای ارزش‌افزوده است.
 
با این حال، برای نگارش ادامه گزارش، با یکی دیگر از این دلالان ارز که یک بسته 100 دلاری در دست دارد صحبت می‌کنیم.
 
وی می‌گوید: چرا باید پولم را وارد تولید کنم، واقعاً به صرفه است؟ همین الان یک کارگاه تولیدی پوشش چرمی فرمان ماشین داریم، اما اگر فروش بود اکنون اینجا دلالی نمی‌کردم، مجبور شدم بخشی از سرمایه‌ام را دلار بخرم و در این بازار بدون دردسر و مالیات به راحتی خرید و فروش کنم.
 
خرید و فروش ارز در این بازار بدون هیچ محدودیتی توسط دلالان انجام می‌شود و بسیاری از این پول‌هایی که الان صرف سودهای زودگذر و بدون منفعت می‌شوند، می‌توانست وارد صنعتی شده و چندین جوان بیکار را مشغول کار کرد.
 
فرصت‌های بسیاری در کشور وجود دارد که متأسفانه بدون توجه و غفلت مسئولان، همواره از دست می‌روند.
 
* کارگران و تولید کنندگان از مسئولان حمایت نمی‌خواهند، چوب لای چرخ تولیدکنندگان نکنند!
 
در ادامه راه به سمت چهارراه استانبول رفته و وارد ساختمان بزرگ توزیع پوشاک (پلاسکو) در این منطقه می‌شویم. در طبقات هفتم به بالاتر، تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان لباس و پوشاک حضور دارند که اکثر این مغازه‌ها خالی بوده و ظاهراً خبری از رفت و آمد مشتریان نیست.
 
با حضور در یکی از طبقات این ساختمان، با جوانی تقریباً 35 ساله آشنا می‌شویم و درباره وضعیت تولید و فروش، مصاحبه می‌کنیم.
 
علی که تقریباً 13 سال در این صنف مشغول به کار است، می‌گوید: قبلاً در یکی از مناطق خارج از تهران کارگاه تولیدی داشتیم، اما وقتی دیدیم که تولید صرفه ندارد، آن کارگاه را واگذار کردیم.
 
وی همچنین در رابطه با تولیدات خود می‌گوید: اکثر تولیدات ما ایرانی هستند و کالاهای خارجی هم در این بازار خوب فروخته می‌شوند؛ یکی از مهمترین مشکلات ما چک‌های برگشتی زیادی است که به جای پول نقد قبول می‌کنیم و چاره‌ای هم نداریم، راه انداختن یک کارگاه تولیدی صرفه نداشته و ترجیح می‌دهیم پارچه‌های ترک و تایلند را برای مونتاژ به خیاطی‌ها بفرستیم و دستمزدی پول بپردازیم.
 
یکی دیگر از تولیدکنندگانی که در کنار ما مشغول صحبت با یکی از کارگران این کارگاه است، می‌گوید: مغازه‌های اینجا ماهانه 2 تا 2.5 میلیون اجاره می‌دهند، بعضی از این مغازه‌دارها هنوز تولیدکننده هستند، اما می‌دانیم که سختی‌های زیادی را تحمل می‌کنند.
 
این جوان تولیدکننده در ادامه این طور روایت می‌کند که شرایط رکودی نقدینگی بازار را کاهش داده است.
 
مغازه‌های این طبقه همگی یا تولیدکننده هستند و یا قبلاً یک کارگاه تولیدی داشتند که اکنون تنها با واردات پارچه از کشور خارجی به خیاط‌ها سفارش کار می‌دهند.
 
به طبقه هشتم این ساختمان رفته و با فردی به نام عباس چگینی که تقریباً پنجاه ساله به نظر می‌رسد آشنا می‌شویم.
 
وی درباره نمایشگاه پوشاک ترکیه که اخیراً در ایران برپا شد می‌گوید: این همه از حمایت بخش تولید سر می‌دهند، اما در عمل نمایشگاه پوشاک برای خارجی‌ها راه انداخته‌اند. به تازگی معنای حمایت از تولید داخل را از مسئولان متوجه شدیم؟
 
به جای آنکه به تولید ملی توجه کنند، به کشورهای خارجی نمایندگی اعطا می‌کنند و بازار داخلی را در اختیار خارجی‌ها قرار داده‌اند.
 
از ایشان که دو کارگر دارد، درباره بسته‌بندی لباس و پوشاک و جمع‌آوری آن سؤال می‌کنیم که می‌گوید: برای نمایشگاه بهاره که از 6 اسفند تا 16 اسفند برگزار خواهد شد، آماده می‌شویم. در این شرایط، پوشاک را با تخفیف مشتریان می‌دهیم، تا مقداری از کمبود نقدینگی ما جبران شود.
 
در این بازار، تولیدکنندگان بسیاری وجود دارند که از نحوه سیاستگذاری مسئولان و عملکرد آنها ناراضی‌اند و کارگرانی که همواره با وجود هزینه های سرسام‌آور زندگی به سختی گذران زندگی می‌کنند.
 
این کارگران مطالبات خود را در چند بخش عنوان می‌کنند که یکی از آنها موضوع بیمه و دیگری ارائه تسهیلات به کارگران است.
 
یکی از این کارگران جوان با انتقاد از دستمزد 600 هزار تومانی می‌گوید: هزینه رفت و آمد به محل کارم ماهانه بالای 100 هزار تومان است و ببینید که با دستمزدی که باقی می‌ماند واقعاً چطور می‌شود زندگی کرد. آیا مسئولان خودشان می‌توانند برای چند روز با این دستمزدی که ما در ماه یکبار دریافت می‌کنیم زندگی کنند؟
 
در این ساختمان حداقل کارگران جوان و نوجوان صحبت می‌کنیم و به دلیل آنکه نگارش آن شاید از حوصله مخاطبان خارج باشد، تنها به برخی از نکات به عنوان جمع بندی این گزارش اشاره می‌کنیم.
 
* علیرضا کارگر 25 ساله متأهل از تهران: حقوق دریافتی کارگران طوری باشد که حداقل زندگی کارگری تأمین شود با حقوق 700 و 800 هزار تومانی واقعا زندگی به سختی اداره می‌کنم.
 
* محمد صمدی 45 ساله دارای 2 فرزند از لرستان: از صبح ساعت 8 تا شب کار می‌کنیم و در نهایت پولی که به خانه می‌برم، فقط خرج خرید دارو برای فرزندم می‌کنم؛ الان دارو به قدری گران شده که باید بدون دفترچه تأمین اجتماعی سختی بکشیم.
 
* عباس 35 ساله از کردستان: ماهی 800 هزار تومان حقوق می گیریم، در یک اتاق اجاره ای بدون امکانات زندگی می‌کنم؛ به غیر از خودم خرجی 4 نفر را هم می‌دهم، یک تفریح ساده هم نداریم، هر روز اوضاع بدتر می‌شود.

 
با حداقل دستمزد کارگران هر ساله در شورایعالی کار تعیین می‌شود، اما افزایش حقوق کارگران آن طور که حداقل‌های زندگی کارگری را تأمین کند، تصویب نشده است؛ به عنوان مثال طبق آخرین بررسی‌ها سبد هزینه معیشتی کارگران با هزینه بیش از 800 هزار تومانی برای حداقل‌های زندگی تأمین می‌شود، در حالی که امسال حداقل مزد کارگران 609 هزار تومان بود.
 
با این حال امسال نمایندگان دولت بازهم زیر بار سختی‌های زندگی کارگری نرفته و با عدم پرداخت مطالبات پیمانکاران و تولیدکنندگان نقدینگی موجود در کارگاه‌ها را با چالش مواجه کرده‌اند؛ امسال نمایندگان کارفرمایی و دولت که خود نیز به عنوان یک کارفرمای بزرگ به شمار می‌رود، با افرایش حداقل مزد با توجه به میزان تورم تأکید دارند، در حالی که عقب‌ماندگی زیادی طی سال‌های گذشته به دلیل عدم پرداخت حداقل مزد متناسب با تورم، به وجود آمده است.
منبع: فارس