• ميخواهم بدين وسيله تأکيد کنم، که روايت تاريخي "ميرحسين"، بدون گفتن اين جمله تاريخي که "من در روز جمعه، 22 خرداد 1388، دروغ گفتم" از سوي ميرحسين موسوي، کامل نخواهد شد.
• کار ناتمام، آزار دهنده است؛ امروز آزار ندهد، فردا اذيت ميکند.
• خصوصاً، يک روايت تاريخي، بايد کامل باشد، تا يک ملت را در آينده خود متزلزل نکند.
• روايت بنيصدر کامل شد، اکنون بايد روايت ميرحسين نيز کامل شود، و خوب بپزد.
• و روايت ميرحسين، کامل نخواهد شد، مگر اينکه...
• داستان "تقلب"، نقش بر آب شود.
• کاملاً نقش بر آب شود.
• مير حسين موسوي، شبانگاه روز جمعه، 22 خرداد 1388، وقتي هنوز انتخابات تمام نشده بود، ادعا کرد که "برنده قاطع انتخابات" است.
• اين، يعني "تقلب"...
• اين به آن معناست که او بايد بتواند براي اثبات مدعاي خويش، "تقلب" در يازده ميليون رأي را به اثبات رساند.
• اين، يعني "محال"...
• او تا کنون زياد گفته، ولي از هيچ يک از فرصتهاي بيانيه و اعلاميه و سايت و مصاحبه و... خود، براي اثبات اين ادعاي اصلي استفاده نکرده است.
• با اصلاحطلباني حرف زدهام که از ضرورت فراموشي ادعاي تقلب در انتخابات، حرف ميزنند. ميگويند ما با رفتار دولت، با برخوردهاي پس از انتخابات، و با... مشکل داريم.
• ديدهام که آنها سعي ميکنند امالخبائث اين بيست ماه را پاک کنند، تا رفتار خود را در حمايت از امالخبائث و خيانت به وطن، تطهير کنند، و اشد مداراي ملت را تقبيح نمايند.
• آنها با اين کار خود، با گفتن و شنيدن و تکرار يک دروغ تاريخي، ملت ما را سالها عقب انداختند و به فکر تطهير خود هستند.
• ميخواهم بدين وسيله تأکيد کنم، که اين روايت تاريخي بدون گفتن اين جمله تاريخي که "من در روز جمعه، 22 خرداد 1388، دروغ گفتم" از سوي ميرحسين کامل نخواهد شد.
اول؛ ميرحسين دروغ گفت، چون...
• تا کنون زياد گفته، ولي از هيچ يک از فرصتهاي بيانيه و اعلاميه و سايت و مصاحبه و... خود، براي اثبات اين ادعاي اصلي جابهجايي يازده ميليون رأي استفاده نکرده است.
دوم؛ ميرحسين دروغ گفت، چون...
• در تمام دنيا، معمولاً مردم در انتخابات سياسي با اينرسي قبلي خود حركت ميكنند.
• به عبارت ديگر، هر قدر هم از رئيس جمهوري قبلي ناراضي باشند، باز هم ترجيح ميدهند كه حتي الامكان با آمدن رئيس جمهور جديد نظم زندگي آنها براي مدتي به هم نخورد. اين سياق را هم در كشور خود ما و هم در ساير كشورها ميبينيد.
• معمولاً تمام رئيس جمهورها، حتي با عملكرد نااميد كننده(مثل آقاي جرج دبليو بوش پسر) براي دور دوم راه دشواري براي كسب رأي مردم ندارند.
• مثلاً دكتر احمد توكلي، در انتخابات سال 1380، در مقابل سيد محمد خاتمي، نمود رسانهاي و تبليغاتي قابل ملاحظهاي داشت. نمايشهاي تلويزيوني اميدوار كنندهاي انجام داد، و درست چند روز مانده به انتخابات 18 خردادماه 1380، پروژه "دادمان گيت" را روي ميز گذاشت. هواپيماي حامل مرحوم دكتر دادمان و چند تن از نمايندگان استان گلستان كه براي افتتاح چند پروژه عمراني به گلستان ميرفت، ساقط شد و تمام سرنشينان و خدمه كشته شدند. معلوم شد كه به رغم وخامت هوا، به دليل اهميت تبليغاتي افتتاح پروژهها، اصرار شد كه اين پرواز صورت گيرد. با طرح اين رسوايي و تبليغات گسترده در اطراف آن، بسياري مطمئن شدند كه كار جناب سيد محمد خاتمي در دور دوم به دشواري برخورده است، ولي ايشان، هر چند با نزول از آراء قبلي خود، در انتخابات پيروز شدند. همين اوضاع با وخامت كمتر در مورد جناب اكبر هاشمي بهرماني رفسنجاني رخ داد.
سوم؛ ميرحسين دروغ گفت، چون...
• خطاها در برنامه انتخاباتي ميرحسين، محرز بود. اما كيفيت بالاي تبليغات و نمايش رسانهاي، در كنار شخصيت فوقالعاده دكتر محمود احمدينژاد، مستعد فتح ديگربار كرسي رياست جمهوري بود.
• يكي از دلايل، بيگمان شخصيت فوقالعاده دكتر محمود احمدينژاد بود. پروفسور سيد حميد مولانا؟كه نظريه جهانگستري در موضوع مهم امپرياليسم رسانهاي دارد، جمله جالبي در وصف دكتر دارد: "احمدينژاد، خود يك رسانه است". اين جمله به قرينه جمله مهم مارشال مكلوهان، پدر علم ارتباطات، گفته شده است كه ميگويد: "رسانه، جامعه است". در واقع، از نظر او "احمدينژاد، جامعه است". توضيح مطلب اينكه، به گمان پروفسور حميد مولانا، احمدينژاد به طرز قابل ملاحظهاي، با زبان ساده، رفتارهاي نه چندان پيچيده و متين، ولي اثرگذار، وقتي سخن ميگويد، جامعه به حركت درميآيد. در واقع، از نظر او، هويت اين جامعه را ميتوان با هويت احمدينژاد شناخت.
چهارم؛ ميرحسين دروغ گفت، چون...
• اين شخصيت جناب دكتر محمود احمدي نژاد، در تمام نمايشهاي تلويزيوني و راديويي نمود داشت و مسلط بود. بيگمان، تمام، و دقيقاً تمام نمايشهاي تلويزيوني و راديويي احمدينژاد، در قياس با ساير رقبا، بسيار برتر و حساب شدهتر بود.
• از اين بيش، با داشتن فرصت 20 دقيقهاي نطق اختتاميه در پاسخ به انتقادات مطرح در مناظرات، او فرصت "ضربه نهايي" را از آن خود كرد. اصولا فرصت "ضربه نهايي" حتي اگر در سطحي متوسط هم مورد استفاده قرار گيرد، كاملاً اثربخش خواهد بود. همين فرصت بود كه يکي از اساتيد جامعهشناسي تبليغات را مجاب كرد كه به رغم تلاش او و رفقايشان، دكتر محمود احمدينژاد از انتخابات عبور خواهد كرد.
پنجم؛ ميرحسين دروغ گفت، چون...
• موضوع مهم دو دور سفر استاني(با اجراي بيش از 90 درصد مصوبات)، رهبري جنبشهاي اجتماعي در ايام انتخابات، روي ميز گذاشتن مجدد دستور كار باندهاي فساد و تبعيض، فعاليت حزبي منظم در سكوت، استفاده گسترده از ابتكارات تبليغي جديد و غيرمتمركز، و... جملگي دلايل قابل ملاحظهاي براي پيشبينيپذير ساختن پيروزي جناب دكتر محمود احمدينژاد در انتخابات بود. خيل عظيم مستقبلين(در مقايسه با ديگر كانديداها) در سفرهاي فشرده انتخاباتي، و از آن مهمتر، انعكاس رسانهاي مناسب آنها، باز هم دلايلي است كه ظفر دكتر محمود احمدينژاد را قابل پيشبيني ميكرد(جالب اينكه حجم سفرهاي استاني جناب دكتر محمود احمدينژاد در ايام انتخابات، در مقايسه با رقبا بيشتر بود، با اينكه با وجود دو دور سفر مفصل استاني، نياز چنداني به اين سفرها نبود).
ششم؛ ميرحسين دروغ گفت، چون...
• نقطه قوت جناب مهندس ميرحسين موسوي در تهران و برخي شهرهاي بزرگ، جنبش سبز بود كه اساساً خاستگاهي غير از ميرحسين داشت. به نظر ميرسيد كه جناب دكتر محمود احمدينژاد، برنامه حساب شدهاي براي مقابله با آن داشت و با راه اندازي جنبشهاي اجتماعي و در دستور كار قرار دادن مجدد موضوع باند فساد و تبعيض، توانست تا اندازه زيادي بر اين موج فايق آيد(در مقايسه با توان اين تكنولوژي جنبشهاي اجتماعي در كشورهاي ديگر). در حيطه اطلاعات حقير، هنوز دستورالعمل كلاسيكي كه بتواند بيش از تسكين، اين نوع جنبشها را بسرعت فرونشاند، كشف نشده است. بنابراين، بر اساس آموزههاي اليزابت نوئل نيومن، از قبل، قابل پيشبيني بود كه جنبش سبز در حيطههاي قابل اجرا(كلانشهرها) با توفيق همراه خواهد بود.
فرجام روايت
• وقتي دروغ بزرگ را گفت...
• ايران در آستانه مذاكرات سرنوشتساز در مورد آينده روابط خود با ايالات متحده بود. غرب، در حوزه نفوذ سنتي ايران، يعني در لبنان و سوريه جايگاه خود را محكم كرده بود و افغانستان و پاكستان را عملاً به تصرف فعال خود درآورده بود و عراق را ترك نكرده بود. ايران به محاصره درآمده بود. ولي جريان امور به نفع ايران بود و يك انتخابات بزرگ شرايط را بهتر هم ميكرد. ولي نشد...
• نشد، به خاطر "دروغي" از جناب مير حسين موسوي كه به يك دروغ تاريخي تبديل شد. دروغي كه در لحظهاي تاريخي گفته شد، احساسات بسياري را جريحهدار كرد، غرب را در مقابل ايران جري نمود، و چيزي را كه ميتوانست مايه قدرت ما در مقابل آنان باشد، و شايد جايگاه ايران را براي قرنها تثبيت كند، به مايه دشواري بدل كرد.
حامد دهخدا
پايان روايت موسوي
کد خبر : ۱۷۲۶۳