شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۱
هادی محمدی

وقتی آب سر بالا می‌رود!

کد خبر : ۱۵۹۶۹۴
صراط: راهبردهاي قرن جديد كه توسط نئوكان‌هاي امريكايي تدوين شده بود، براي امريكا جايگاه حاكم بلامنازع در جهان تعريف مي‌كرد و براي امريكايي شدن جهان، فرهنگ،‌ سياست، اقتصاد و امنيت و انديشه را نيز براي همه تعريف مي‌كرد. اين لقمه براي امريكايي‌ها بسيار بزرگ بود و روزگار امروز و دشواري‌ها و مشكلات عديده آنها نيز به دليل بزرگي لقمه‌اي بود كه برداشته بودند. اين تدبير نسنجيده كه همه جهان را گوش به فرمان مي‌خواست با مدل «هر كس با ما نيست،‌دشمن ماست» چنان ارعابي در جهان به وجود آورده بود كه حتي اروپاي پير، احساس خفگي مي‌كرد، چه رسد به برخي بازيگران در خاورميانه.

امروز امريكا 17 هزار ميليارد بدهي دارد كه هر روز بايد سقف بدهي را افزايش دهد و اسكناس بدون پشتوانه چاپ كند و بحران مالي و اقتصادي جلوي خيزهاي بلند در مؤلفه‌هاي قدرت ملي و جهاني آن را گرفته و در رقابت با قدرت‌هاي بزرگي مانند روسيه و چين و حتي شتاب رشد قدرت‌هاي نوظهور، احساس عقب‌ماندگي مي‌كند. مقامات كاخ سفيد ديگر نمي‌توانند بسياري از هزينه‌ها را بپردازند و لذا رجزخواني و تهديدات آنها هم پوشالي و تو خالي شده و ناچارند به جيب كشورهايي مانند قطر و عربستان چشم بدوزند و از آن خرج كنند. اين واقعيت تلخ آنها را «به شير بي‌يال و دم و اشكم» تبديل كرده و موجب شده تا حتي «مليجك‌ها»ي منطقه‌اي هم وارد ميدان شوند و از امريكا انتقاد كنند. امير تركي فيصل مانند سعود فيصل در عربستان اين احساس را دارد و چون امريكا را پشم ريخته مي‌بينند، هم پيماني با اسرائيل را فعال تر از قبل كرده‌اند تا جاي خالي امريكا در سياست‌هاي كلان منطقه را پر كنند و براي امريكا تعيين تكليف كنند. يعني اوضاع آن چنان خراب است كه «قورباغه هم، سر بالا شنا مي‌كند.» تركي فيصل در نشست داووس سوئيس از اينكه سياست‌هاي امريكا دچار آشفتگي و سردرگمي است و اينكه چرا به ايران و سوريه حمله نمي‌كند يا اينكه براي مجبور كردن حكومت سوريه به كناره گيري از قدرت، چرا از ابزار شوراي امنيت براي ارسال نيروهاي صلح!! و آتش بس در سوريه استفاده نمي‌كند؟!

پر واضح است كه تركي فيصل و سعود فيصل از اينكه در داخل سوريه ناتوان هستند و با تمام بسيج وهابي – تكفيري‌ها و القاعده و خريدن بسياري از چهره‌هاي سياسي، شمارش معكوس نابودي سرمايه‌هايشان كه تروريسم كور است، را نظاره مي‌كنند.

بيچاره اهالي كاخ سفيد كه هم از تروريسم القاعده‌اي و افراطي‌گري مي‌ترسند و هم با دست خالي، قدرت اعمال فشار به دولت سوريه را ندارند و بايد گاهي هم از برخي واقعيات چشم پوشي كنند. آقاي داود اوغلو كه در داووس و هم در مونترو حاضر شده و در مصاحبه العربيه با دكتر ظريف شركت كرده، در سمفوني انفعالي سعودي‌ها همراهي مي‌كند و بدون توجه به رسوايي برملا شدن خبر ارسال چند تريلي سلاح و مهمات براي جبهه النصره (القاعده) در نزديكي مرزهاي سوريه، باز هم از دلسوزي براي مردم سوريه سخن مي‌گويد. اين نظريه‌پرداز شكست خورده تركيه هم مانند تمامي گروه‌هاي القاعده‌اي و افراطي و مانند عربستان (سرزمين توليد تروريسم) مشكل خود را در حضور قدرتمند حزب‌الله لبنان در سوريه مي‌داند و آن را مداخله در امور سوريه تصوير مي‌كند. حال آنكه هم تركيه و هم عربستان و بسياري ديگر از كشورها با نام دوستان مردم سوريه،‌دستشان تا كتف به خون مردم سوريه و جنگ افروزي و مداخله‌گري آلوده است. معلوم نيست وزير خندان ما كه در همين چهار ماه ثابت كرده كه حرفه‌اي نيست، با كدام حق، خواستار خروج حزب‌الله از لبنان مي‌شود؟ مگر حزب‌الله و مقاومت با تروريست‌ها و جانيان تكفيري و مزدوران تركيه و سعودي در يك ترازو قرار مي‌گيرند و اگر حزب‌الله با نظر خودش وارد سوريه شده، ضرورت خروج را هم به خود آن واگذار كنيد. هنوز درك نكرد‌ه‌ايد كه آنچه در سوريه در سه سال گذشته جريان يافته يك فتنه اسرائيلي – وهابي است تا مقاومت را نابود كند و روياي پرداختن به ايران را براي آنها ميسر نمايد؟ وقتي امريكا با همه رجز‌خواني‌هايش كاري در سوريه از پيش نمي‌برد و مليجك‌هاي منطقه‌اي، دل آشفته شده‌اند و با تمام خوش رقصي‌ها، راه به جايي نمي‌برند، آقاي وزير اين شمع را نذر كدام امامزاده مي‌كند؟

عربستان سعودي هيچ گاه در 35 سال گذشته از سياست دشمني و تلاش براي ساقط كردن انقلاب اسلامي فاصله نگرفته ولي اوضاع داخلي آنها و اوضاع حامي اصلي آنها يعني امريكا و اسرائيل آن چنان است كه اميد به فردا نداشته و در هراس و كابوس ايام را سپري مي‌كند. اگر سر عقل نمي‌آيد، پاسخ رفتار خود را با سيلي دريافت مي‌كند و آنچه را كاشته، ‌درو خواهد كرد. نبايد به آنها فرصت داد، همانگونه كه اردوغان در تبريز از فتنه دفاع كرد و امروز با كلاف سردرگم بحران داخلي روبه‌رو است، شما بايد از موضع شرايط امروز با آنها سخن بگوييد كه برتري استراتژيك در اختيار ماست و بحران و كابوس راهبردي بر جان آنها حاكم است. امريكا و تمامي باند جنايتكار آنها در سوريه، ‌همه توان و انرژي خود را به كار گرفتند تا در مونتروي سوئيس به حداقل‌هاي ممكن دست يابند ولي حتي قادر به تعيين دستور كار كنفرانس و جزئيات آن نشدند. دليل آن است كه سوري‌ها شرايط امروز خود را به خوبي درك مي‌كنند و سرمايه‌هاي پيروزي را وقف نمي‌كنند. شما هم اقتدار امروز ايران و انفعال و ضعف بارز دشمن را خوب درك كنيد و از آن بهره بگيريد.
برچسب ها: صراط آمریکا ژنو