سه‌شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۲۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۸

حمله‌سایت‌هاشمی‌به‌حامیان‌اصلاح‌طلب‌دولت

حمله به چپ‌های سابق و منت نهادن بر سر آن‌ها مقدمه‌ای است بر این حقیقت عیان که ماه عسل دولت با اصلاح‌طلبان به پایان رسیده و باید کم کم خود را به حاشیه کشیده و راه را برای مدیریت کارگزاران هاشمی باز کنند.
کد خبر : ۱۵۰۴۳۹

صراط:  سایت نماینده نوشت: سعیدی سیرجانی در سال 1368 و در تمجید سیاست های جدید هاشمی مقاله ای در روزنامه اطلاعات منتشر ساخت که این مقاله دستمایه اعتراض های گسترده ای نسبت به نویسنده، دولت تازه روی کار آمده و نیز روزنامه اطلاعات و مدیریت آن شد.

نویسنده در آن مقاله از هاشمی به خاطر رویکرد دوستانه ای که نسبت به آمریکا داشته است تمجید و اظهار امیدواری کرد که این رویکرد تداوم داشته و هاشمی در پیگیری این سیاست ها اسیر گروه های تندرو که دشمنی با آمریکا برایشان نان و آب دارد نشود !

آن چه که دستمایه این نوشتار و آن هم در شرایط حاضر و پس از نزدیک 24 سال شد مقاله ای است که سایت رسمی آیت الله هاشمی رفسنجانی آن را منتشر و به آن مقاله کذایی استناد کرده است .

در این مقاله با عنوان «تندروها در مقابل شما خاموش نمی نشینند» بخش هایی از مقاله سیرجانی باز نشر شده و آمده است : ناگفته پیدا بود که اردوگاه چپ گرایان چندان از رئیس جمهور شدن هاشمی خشنود نبودند. مثلا خلخالی که فردای روز تنفیذ سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه بود با وجود آنکه راجع به مسائل جاری کشور سخن می گفت اما کوچک ترین اشاره ای به روی کار آمدن هاشمی به عنوان رئیس جمهور نکرد.موسوی خوئینی ها هم البته در سخنانش که کمی بعد از تحلیف رئیس جمهور جدید برگزار شده بود و در آن درباره مسائل سیاسی روز سخن گفته بود اما در برابر انتخاب هاشمی سکوت می کند. با این حال اما هاشمی در ادامه همان رویکردی که در چینش کابینه به کار برده بود، در کنار انتصاب چهره های نزدیک به خود همچون حسن روحانی به عنوان مشاور در امور امنیت ملی و مهاجرانی به عنوان معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور، حسن حبیبی را به عنوان معاون اول و موسوی خوئینی ها را به عنوان رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و میرحسین موسوی را نیز به عنوان مشاور سیاسی خود منصوب کرد.

از این نکته  که مجمع روحانیون مبارز به عنوان سردمدار چپ ها در آن دوره از هاشمی حمایت می کرد که بگذریم، می توان به این واقعیت پی برد که هاشمی که خود را پدر معنوی دولت مستقر می داند رودربایستی را به کناری نهاده و  تصفیه اطرافیان دکتر حسن روحانی رئیس جمهور را آغاز کرده است!

حمله به چپ های سابق و منت نهادن بر سر آن ها مقدمه ای است بر این حقیقت عیان که ماه عسل دولت با اصلاح طلبان به پایان رسیده و باید کم کم خود را به حاشیه کشیده و راه را برای مدیریت کارگزاران هاشمی باز کنند!

این واقعیت روی خود را از روزهای پایانی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نشان داد زمانی که عارف نامزد اصلاح طلبان مجبور شد به نفع روحانی کناره بگیرد تا پیروزی هاشمی در کارزار انتخابات بر اصلاح طلبان و خاتمی عیان شود.

انتخاب اعضای کابینه نیز نگاه ها را بیشتر به سوی کارگزارانی که در دولت هاشمی سوار کار بودند معطوف کرد تا اصلاح طلبان بیشتر احساس تنهایی و شکست کنند.

در آن سوی این ماجرا هم به نظر می رسد پالس های روشنِ بی مهری کارگزاران، از سوی اصلاح طلبان به خوبی دریافت شده؛ در همین راستا سعید حجاریان در گفتگو با روزنامه اعتماد(29 مهر) صفت اعتدال دولت روحانی را زیر سوال برده و با بیان اینکه دولت یازدهم به وزن آراء پایگاه اجتماعی توجهی نکرده مطالبی را خطاب به روحانی گوشزد کرد.

وی در این زمینه گفته است: «به نظرم دولت در مجموع یک مقداری از اعتدال به سمت راست نزدیکتر است. معنی اعتدال میانه صرف نیست، معنای دقیقترش انصاف است. اگر این تعریف را قبول داشته باشیم ، این سئوال را جواب دهیم که اگر یک چوبی داشته باشیم که یک طرفش هشتاد کیلو وطرف دیگرش 20 کیلو باشد مرکز ثقل آن چوب در حالت آزاد کجا هست؟ در وسط آن یا نزدیکتر به وزنه سنگین تر؟این مثال را برای این زدم که به طور دقیق تر به آرای آقای روحانی در انتخابات دقت کنید. آرای ایشان سه برابر آرای نفر اول اصولگرایان، آقای قالیباف بود و این به معنای آن است که اعتدال به معنای رعایت انصاف و عدل نه صرفا میانه، باید به وزن سنگین تر اصلاح طلبان در دولت بیانجامد که این به اندازه کافی دیده نمی شود.بنابراین اعتدال یعنی تقسیم منصفانه نسبت به پایگاه رای، نه صرف حد وسط راست و چپ.»

محمدرضا تاجیک مشاور سید محمد خاتمی و رئیس اسبق مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری نیز در یادداشتی که در ماهنامه «مهرنامه»(شماره 31) منتشر شد، تلاش کرد تا گوشه ای از این پرده را کنار بزند.

برخی محورهای  این یادداشت به شرح زیر می باشد:

- نقطه گره یا کانونی گفتمان راست مدرن «توسعه اقتصادی» است که آستر و روکشی که بر پیکره این گفتمان کشیده شده، از جنس«اعتدال» است

- حواریون این جریان را باید عمدتا تکنوکرات ها( کارگزاران اقتصادی، صنعتی)، بروکرات ها، و قشری از بازاری ها، تجار، و زمینداران جامعه جستجو کرد

- این جریان، جریانی هژمونیک نبوده و از استعداد استعاری شدن، سقف گونه شدن، ایجاد زنجیره ای از هویت های متمایز و تسخیر ریزبدنه های جامعه برخوردار نیست، و عمده مقبولیت و مشروعیت خود را وام دار تک شخصیت هاست

- دلیل روی کار آمدن این گفتمان بیش تر ناشی از فقدان آلترناتیو مقبول و تبدیل شدن این جریان به مقبول ترین  بازی در شهر  است

- راست مدرن جریانی مردمی نبوده و حکومتی است .بعید می دانم که این جریان از امکان و استعداد تبدیل شدن به یک جریان مدنی و مردمی- با گفتمانی جدید- در سالیان در قدرت خود برخوردار باشد، بنابراین، پیش بینی می کنم که پایان دوره ریاست جمهوری(چهار یا هشت سال) به نوعی پایان دوران فروغ این جریان باشد

این محور همچنین در یادداشت دیگری نیز در روزنامه اعتماد(5 آبان)به شکل واضح تر دنبال شد و از اولتیماتوم به روحانی پرده برداشت.

نویسنده این یادداشت می نویسد:« نیازی نیست خیلی گوش تیز کنیم تا صدای نارضایتی برخی حامیان دولت روحانی را بشنویم. این روزها در محافل و جمع‌های دوستانه پچ‌پچ‌های درگوشی و گلایه‌های جدی از برخی رفتارها، بی‌تفاوتی‌ها، انتصاب‌ها و بی‌توجهی‌های دولت جدید شنیده می‌شود.»

وی در ادامه می نویسد:«به نظرمی رسد در دوماه گذشته این سیاست درباره نهادهای قدرت و اصولگرایان به صورت نسبی مورد توجه قرار گرفته اما دولت روحانی با توجه به اطمینانی که نسبت به پایگاه رای خود داشت از بخش حامیان جوان و طبقه متوسط غفلت کرد. اما اعتراض‌ها و گلایه‌هایی که این روزها به گوش می‌رسد زنگ خطری جدی برای دولتی محسوب می‌شود که برای اجرای برنامه‌هایش در سیاست داخلی و خارجی علاوه بر جلب نظر اصولگرایان به حمایت قاطع افکارعمومی و بدنه حامیانش نیاز دارد. به صورت طبیعی شهروندان تحول‌خواه، دانشجویان و حامیان راسخ روحانی تا مدت زمانی به دیده تساهل با اتفاقات برخورد کرده و اجازه می‌دهند دولت کارش را به سلیقه خودش پیش ببرد اما از یک نقطه‌یی به بعد کاسه صبر لبریز شده و ممکن است حمایت و پشتیبانی جای خود را به اعتراض و گلایه دهد. این زمزمه‌های پنهانی که هر روز از گوشه و کنار بیشتر شنیده می‌شود احتمالا تا چند وقت دیگر عمومی‌تر بیان شده و سمت و سوی شدیدتری پیدا کند. بی‌تفاوتی به خواست‌ها و انتظارات بنفش پوشان حامی روحانی فاصله‌یی ایجاد می‌کند که در ادامه راه، تبعات ناگواری برای دولت تدبیر و امید خواهد داشت.»

آیا اصلاح طلبان خود را با این واقعیت تلخ منطبق خواهند ساخت؟ آیا آنان مسیر خود را از دولت جدا می کنند و یا همچنان به آینده امیدوار بوده و چشم به افق های دور می دوزند؟

در ماه های آینده که زمزمه های انتخابات مجلس آینده به فریاد بدل خواهد شد پاسخ به این سوال نیز عیان خواهد گردید !