صراط: اگر روزگاری ملی- مذهبی ها در سالهای پس از دوم خرداد به اتحادی علنی با
پاره ای از اصلاح طلبان دست یافتند و دوم خرداد را انقلابی دیگر برای تحقق
پروژه دمکراسی خواهی تعریف و تفسیر کردند این روزها این پروژه باردیگر در
حال تولد است.
آن ایام ملی- مذهبی ها که مدیریت رفتاری بخش رادیکال اصلاح طلبان را برعهده داشتند، خواست اصلی مردم در ابتدای انقلاب را دمکراسی خواهی تعریف کرده و معتقد بودند که حاکمیت این خواست عمومی را هایجک کرده و مسیر انقلاب را تغییر داده است. به باور ملی- مذهبی ها دوم خرداد از جنس انقلاب بوده و خاتمی به عنوان سر پیگیری پروژه دمکراسی خواهی در درون حاکمیت می تواند با خلق حاکمیت دوگانه مسیر تحقق این پروژه را دنبال نماید.
گرچه در ایام پایانی ریاست جمهوری خاتمی وی خود را به نوعی از این مسیر کنار کشید اما اصلاح طلبان رادیکال با طرح و بیان گفتمان دمکراسی خواهی به عنوان گفتمان دکتر معین تلاش کردند حضور خود در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را ساماندهی نمایند. شکست در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و به تبع آن واگذاری مجدد نتیجه انتخابات در دور دهم باعث شد که در پیگیری روند این پروژه گسست ایجاد شود. در این میان رخوت و سکون در اصلاح طلبان گرچه ادامه داشت ولی با توجه به نتایج یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح طلبان درصدد بسترسازی برای توسعه سیاسی از سویی و نیز تعریف دستور کار برای دولت جدید از جانب دیگر برآمدد.بگونه ای که باردیگر تز استراتژیک خود با ملی- مذهبی ها را در دستور کار قرار داده و به دنبال احیای مجدد آن می باشد.
در همین راستا اصلاح طلبان با تعریف حسن روحانی به عنوان نماینده تغییر معتقدند روحانی باید درمسیر پیگیری پروسه دمکراسی خواهی حرکت کرده و نماینده و سخنگوی دمکراسی خواهان در درون حاکمیت باشد.یعنی؛تعریف روحانی به عنوان سر پروژه دمکراسی خواهی در کشور. در همین چارچوب به نظر می رسد اصلاح طلبان در پروژه دوباره خود این بار تلاش دارند تا روحانی را به جای خاتمی نشانده و پروژه مشترک خود با ملی- مذهبی را به پیش ببرند. بی تردید، فرجام پیگیری دوباره این سناریو به هوشمندی روحانی بستگی داشته و مانع از پیگیری سناریوی مشترک اصلاح طلبان و ملی-مذهبی ها خواهد شد.
آن ایام ملی- مذهبی ها که مدیریت رفتاری بخش رادیکال اصلاح طلبان را برعهده داشتند، خواست اصلی مردم در ابتدای انقلاب را دمکراسی خواهی تعریف کرده و معتقد بودند که حاکمیت این خواست عمومی را هایجک کرده و مسیر انقلاب را تغییر داده است. به باور ملی- مذهبی ها دوم خرداد از جنس انقلاب بوده و خاتمی به عنوان سر پیگیری پروژه دمکراسی خواهی در درون حاکمیت می تواند با خلق حاکمیت دوگانه مسیر تحقق این پروژه را دنبال نماید.
گرچه در ایام پایانی ریاست جمهوری خاتمی وی خود را به نوعی از این مسیر کنار کشید اما اصلاح طلبان رادیکال با طرح و بیان گفتمان دمکراسی خواهی به عنوان گفتمان دکتر معین تلاش کردند حضور خود در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را ساماندهی نمایند. شکست در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و به تبع آن واگذاری مجدد نتیجه انتخابات در دور دهم باعث شد که در پیگیری روند این پروژه گسست ایجاد شود. در این میان رخوت و سکون در اصلاح طلبان گرچه ادامه داشت ولی با توجه به نتایج یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح طلبان درصدد بسترسازی برای توسعه سیاسی از سویی و نیز تعریف دستور کار برای دولت جدید از جانب دیگر برآمدد.بگونه ای که باردیگر تز استراتژیک خود با ملی- مذهبی ها را در دستور کار قرار داده و به دنبال احیای مجدد آن می باشد.
در همین راستا اصلاح طلبان با تعریف حسن روحانی به عنوان نماینده تغییر معتقدند روحانی باید درمسیر پیگیری پروسه دمکراسی خواهی حرکت کرده و نماینده و سخنگوی دمکراسی خواهان در درون حاکمیت باشد.یعنی؛تعریف روحانی به عنوان سر پروژه دمکراسی خواهی در کشور. در همین چارچوب به نظر می رسد اصلاح طلبان در پروژه دوباره خود این بار تلاش دارند تا روحانی را به جای خاتمی نشانده و پروژه مشترک خود با ملی- مذهبی را به پیش ببرند. بی تردید، فرجام پیگیری دوباره این سناریو به هوشمندی روحانی بستگی داشته و مانع از پیگیری سناریوی مشترک اصلاح طلبان و ملی-مذهبی ها خواهد شد.