صراط: این تنش ها زمانی رخ می دهد که بنیامین نتانیاهو هفته گذشته کابینه افراطی
خود را با ورود اویگدور لیبرمن، چهره بسیار راستگرای ˈحزب اسراییل خانه ماˈ
و انتصاب وی به وزارت خارجه این رژیم تکمیل کرده است.
بازگشت لیبرمن به راس دیپلماسی این رژیم، به باور ناظران در آمریکا، نشان دهنده هجومی تر شدن سیاست خارجی رژیم صهیونیستی بویژه در خصوص موضوع هسته ای ایران است.
هرچند ناظران در آمریکا این سیاست تهاجمی را ناشی از احساس انزوا و درماندگی صهیونیست ها پس از روی کار آمدن دولت جدید ایران می دانند، ولی این گمان در واشنگتن شدت یافته است که تل آویو برای جلوگیری از تغییر رویه آمریکا در قابل ایران، خط تقابل علنی را با کاخ سفید در دستور کار خود قرار داده و به این ترتیب روابط اوباما و نتانیاهو بار دیگر وارد مرحله ای از تنش و خصومت شده است.
** اختلاف بر سر گفت وگوهای سازش
با وجود آنکه برخی تحلیلگران ایران را بزرگترین عامل تنش میان نتانیاهو و اوباما می دانند، اما سیاست های افراطی نتانیاهو در عرصه گفت وگوها با دولت خودگران فلسطینی و روند سازش نیز اسباب ناخرسندی کاخ سفید را فراهم آورده است.
اوباما در تمام دوران اول و دوم ریاست جمهوری خود بارها به دولت محمود عباس و سران عرب وعده داده بود که به سیاست توسعه شهرک های صهیونیست نشین و دست درازی صهیونیست ها به زمین و اماکن مقدس فلسطینی ها پایان خواهد داد.
پس از شش سال، دولت اوباما احساس می کند صهیونیست ها هیچ حد و مرزی برای اهداف توسعه طلبانه خود و غصب زمین های فلسطینی و دست درازی به امکان مقدس مسلمانان و مسیحیان در بیت المقدس نمی شناسند.
در حالی که اوباما بارها تلاش کرده تا پرونده گفت وگوهای خاورمیانه میان دولت فلسطینی و رژیم صهیونیستی را به جریان انداخته و به این ترتیب اعتبار دولت آمریکا را در جهان عرب افزایش دهد، اما هر بار این تلاش ها به دیوار بلند لجاجت افراطی نتانیاهو برخورده است.
** انتقادهای متقابل
تحلیلگران می گویند نخست وزیر رژیم اشغالگر معتقد به حفظ سیاست حداکثر فشار به جمهوری اسلامی و حداقل امتیازدهی در عرصه گفت وگوهای سازش با فلسطینی هاست. این درحالیست که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا در سخنان مهم سالانه خود در مجمع عمومی سازمان ملل، حل موضوع هسته ای ایران و به جریان انداختن روند گفت وگوهای اسراییلی و فلسطینی را دو اولویت اصلی خود در خاورمیانه ذکر کرده بود.
دقیقا بر سر همین دو مورد بود که دیدار اخیر جان کری با نتانیاهو که در جریان مذاکرات هسته ای ژنو صورت گرفت، به سردی تمام برگزار شد.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی که می خواست آشکارا عصبانیت خود را از کری و اوباما نشان دهد، نه تنها از برگزاری کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه آمریکا خودداری کرد بلکه در حالی که هنوز کری در سرزمین های اشغالی به سر می برد، با برگزاری یک گفت وگوی خبری جداگانه بشدت به آنچه ˈتوافق بدˈ با ایران نامید، حمله کرد و در اشاره ای به بحث مذاکرات با فلسطینی ها گفت: هر فشار خارجی به ما وارد شود، امکان ندارد که من بر سر امنیت اسراییل معامله کنم!
انتقاد هفته گذشته جان کری از رژیم صهیونیستی که گفت ما نه کور هستیم و نه احمق، نشان می دهد که رابطه آمریکا با تل آویو در حال بازگشت به سال های پرتنش دور نخست ریاست جمهوری اوباما می باشد.
این سخنان جان کری پس از دیدار وی از سرزمین های اشغالی و ملاقات وی با نتانیاهو بیان شد که گفته می شود در جریان آن نتانیاهو از دست دادن با کری خودداری کرده است.
همزمان همین انتقادهای علنی نیز از سوی سوزان رایس مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز بیان شده که سیاست شهرک سازی رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و گفته که این سیاست مانعی بر سر صلح در خاورمیانه است.
** تغییر راهبرد آمریکا
به اعتقاد تحلیلگران مساله اساسی آمریکا با متحد راهبردیش در خاورمیانه، تغییر اولویت های واشنگتن می باشد.
دولت اوباما اساسا در حال فاصله گیری از منطقه پردردسر خاورمیانه بوده و اولویت های راهبردی آمریکا را در منطقه شرق آسیا ترسیم کرده تا بتواند بر بزرگترین دغدغه خود یعنی مهار نفوذ اقتصادی و سیاسی چین متمرکز شود.
در حالی که آمریکا با مجموعه ای از چالش های اقتصادی و سیاسی در داخل خود دست به گریبان بوده و آثار زخم های جنگ افروزی در عراق و افغانستان به روشنی بر پیکر این ابرقدرت دیده می شود، سیاست تمرکز در منطقه شرق آسیا مستلزم کاستن از بار حضور نظامی پرهزینه در خاورمیانه است.
به باور تحلیلگران چالش های امنیتی منطقه از افغانستان تا سوریه، تحقق این هدف را منوط به همکاری آمریکا با ایران می نماید، کشوری که به تعبیر بسیاری از تحلیلگران و مقام های سیاسی و نظامی ˈجزیره ثبات در منطقه بی ثباتیˈ است.
ناظران سیاسی در آمریکا تاکید می کنند که تل آویو که خود را برای به شکست کشاندن توافق با ایران به آب و آتش زده است هیچ جایگزینی برای استراتژی تازه آمریکا در خاورمیانه ارایه نمی کند و در عین حال می خواهد دولت اوباما هزینه سیاست های جنون آمیز و توسعه طلبانه این رژیم را که بر مبنای برتری مطلق سیاسی و نظامی در خاورمیانه است، پرداخت نماید.
تضاد منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی، اوباما را در موقعیت انتخابی بسیار دشوار قرار داده است.
اوباما زمان زیادی برای تصمیم گیری و این انتخاب دشوار ندارد، انتخابی که به روشنی میان منافع مردم کشورش و صهیونیست ها خواهد بود.
بازگشت لیبرمن به راس دیپلماسی این رژیم، به باور ناظران در آمریکا، نشان دهنده هجومی تر شدن سیاست خارجی رژیم صهیونیستی بویژه در خصوص موضوع هسته ای ایران است.
هرچند ناظران در آمریکا این سیاست تهاجمی را ناشی از احساس انزوا و درماندگی صهیونیست ها پس از روی کار آمدن دولت جدید ایران می دانند، ولی این گمان در واشنگتن شدت یافته است که تل آویو برای جلوگیری از تغییر رویه آمریکا در قابل ایران، خط تقابل علنی را با کاخ سفید در دستور کار خود قرار داده و به این ترتیب روابط اوباما و نتانیاهو بار دیگر وارد مرحله ای از تنش و خصومت شده است.
** اختلاف بر سر گفت وگوهای سازش
با وجود آنکه برخی تحلیلگران ایران را بزرگترین عامل تنش میان نتانیاهو و اوباما می دانند، اما سیاست های افراطی نتانیاهو در عرصه گفت وگوها با دولت خودگران فلسطینی و روند سازش نیز اسباب ناخرسندی کاخ سفید را فراهم آورده است.
اوباما در تمام دوران اول و دوم ریاست جمهوری خود بارها به دولت محمود عباس و سران عرب وعده داده بود که به سیاست توسعه شهرک های صهیونیست نشین و دست درازی صهیونیست ها به زمین و اماکن مقدس فلسطینی ها پایان خواهد داد.
پس از شش سال، دولت اوباما احساس می کند صهیونیست ها هیچ حد و مرزی برای اهداف توسعه طلبانه خود و غصب زمین های فلسطینی و دست درازی به امکان مقدس مسلمانان و مسیحیان در بیت المقدس نمی شناسند.
در حالی که اوباما بارها تلاش کرده تا پرونده گفت وگوهای خاورمیانه میان دولت فلسطینی و رژیم صهیونیستی را به جریان انداخته و به این ترتیب اعتبار دولت آمریکا را در جهان عرب افزایش دهد، اما هر بار این تلاش ها به دیوار بلند لجاجت افراطی نتانیاهو برخورده است.
** انتقادهای متقابل
تحلیلگران می گویند نخست وزیر رژیم اشغالگر معتقد به حفظ سیاست حداکثر فشار به جمهوری اسلامی و حداقل امتیازدهی در عرصه گفت وگوهای سازش با فلسطینی هاست. این درحالیست که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا در سخنان مهم سالانه خود در مجمع عمومی سازمان ملل، حل موضوع هسته ای ایران و به جریان انداختن روند گفت وگوهای اسراییلی و فلسطینی را دو اولویت اصلی خود در خاورمیانه ذکر کرده بود.
دقیقا بر سر همین دو مورد بود که دیدار اخیر جان کری با نتانیاهو که در جریان مذاکرات هسته ای ژنو صورت گرفت، به سردی تمام برگزار شد.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی که می خواست آشکارا عصبانیت خود را از کری و اوباما نشان دهد، نه تنها از برگزاری کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه آمریکا خودداری کرد بلکه در حالی که هنوز کری در سرزمین های اشغالی به سر می برد، با برگزاری یک گفت وگوی خبری جداگانه بشدت به آنچه ˈتوافق بدˈ با ایران نامید، حمله کرد و در اشاره ای به بحث مذاکرات با فلسطینی ها گفت: هر فشار خارجی به ما وارد شود، امکان ندارد که من بر سر امنیت اسراییل معامله کنم!
انتقاد هفته گذشته جان کری از رژیم صهیونیستی که گفت ما نه کور هستیم و نه احمق، نشان می دهد که رابطه آمریکا با تل آویو در حال بازگشت به سال های پرتنش دور نخست ریاست جمهوری اوباما می باشد.
این سخنان جان کری پس از دیدار وی از سرزمین های اشغالی و ملاقات وی با نتانیاهو بیان شد که گفته می شود در جریان آن نتانیاهو از دست دادن با کری خودداری کرده است.
همزمان همین انتقادهای علنی نیز از سوی سوزان رایس مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز بیان شده که سیاست شهرک سازی رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و گفته که این سیاست مانعی بر سر صلح در خاورمیانه است.
** تغییر راهبرد آمریکا
به اعتقاد تحلیلگران مساله اساسی آمریکا با متحد راهبردیش در خاورمیانه، تغییر اولویت های واشنگتن می باشد.
دولت اوباما اساسا در حال فاصله گیری از منطقه پردردسر خاورمیانه بوده و اولویت های راهبردی آمریکا را در منطقه شرق آسیا ترسیم کرده تا بتواند بر بزرگترین دغدغه خود یعنی مهار نفوذ اقتصادی و سیاسی چین متمرکز شود.
در حالی که آمریکا با مجموعه ای از چالش های اقتصادی و سیاسی در داخل خود دست به گریبان بوده و آثار زخم های جنگ افروزی در عراق و افغانستان به روشنی بر پیکر این ابرقدرت دیده می شود، سیاست تمرکز در منطقه شرق آسیا مستلزم کاستن از بار حضور نظامی پرهزینه در خاورمیانه است.
به باور تحلیلگران چالش های امنیتی منطقه از افغانستان تا سوریه، تحقق این هدف را منوط به همکاری آمریکا با ایران می نماید، کشوری که به تعبیر بسیاری از تحلیلگران و مقام های سیاسی و نظامی ˈجزیره ثبات در منطقه بی ثباتیˈ است.
ناظران سیاسی در آمریکا تاکید می کنند که تل آویو که خود را برای به شکست کشاندن توافق با ایران به آب و آتش زده است هیچ جایگزینی برای استراتژی تازه آمریکا در خاورمیانه ارایه نمی کند و در عین حال می خواهد دولت اوباما هزینه سیاست های جنون آمیز و توسعه طلبانه این رژیم را که بر مبنای برتری مطلق سیاسی و نظامی در خاورمیانه است، پرداخت نماید.
تضاد منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی، اوباما را در موقعیت انتخابی بسیار دشوار قرار داده است.
اوباما زمان زیادی برای تصمیم گیری و این انتخاب دشوار ندارد، انتخابی که به روشنی میان منافع مردم کشورش و صهیونیست ها خواهد بود.