۰۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۵
وحيد سعيدی

مرثیه یک پرسپولیسی دوآتشه برای کاپیتان فرهاد

کد خبر : ۱۳۹۲۷۲
1.  براي يك پرسپوليسي ، آن‌هم از نوع تيفوسي و دو آتشه اش حسابي سخت است كه از ستاره رقيب خوشش بيايد و حتي دلش در يك جاهايي براي او غنج هم بزند. آن‌هم ستاره اي كه حسابي در همه اين سال ها از طرف هوادران رقيب مثل پتك تو سرت كوبيده شده و كلي خاطرات تلخ تيم محبوبت هم توسط او رقم خورده، اما با همه اين ها ، فرهاد براي من هيچگاه مستوجب لعن و نفرين نبود. او يك سوپر استار به تمام معنا بوده و هست، حالا اين سوپر استار هر كجا كه باشد دوست داشتني است در تيم تو يا تيم رقيب. درست مثل علي كريمي يا مهدي مهدوي كيا كه مطمئن هستم خيلي از دوآتشه هاي استقلال براي اين دو دلشان حسابي غنج مي زند.

2.  فرهاد مجيدي يكبار ، زمانيكه امير قلعه نويي او را نخواست ، از فوتبال خداحافظي كرد، انجا بود كه من سفره دلم را باز كردم و صادقانه در همان جا اعتراف كردم كه در همه اين سال ها و در همه بازي ها عاشقانه فرهاد مجيدي را دوست داشتم، خوشحال بودم از اينكه تيمم اگر به حريف سنتي اش باخته، از كسي گل نخورده، جز فرهاد مجيدي، بازيكني كه در بين همه استقلالي ها شايد تنها كسي بود كه مي شد ، با اطمينان گفت كه شايستگي پوشيدن پيراهن سرخ پرسپوليس را در همه اين سال ها داشته . پيراهني كه البته در دو برهه زماني فرهاد براي پوشيدنش خيز برداشت، يكجا همان دوراني كه مي خواست از بهمن به پرسپوليس بيايدكه به يكباره با همان ترفندهاي فتح اله زاده تغيير مسير داد و استقلالي شد و يكبار ديگر هم زمانيكه در امارات بود و مي خواست به ايران بيايد و در مصاحبه اي كه به تيتر يك آن زمان خبر ورزشي تبديل شد اعلام كرد:« با معذرت از استقلالي ها مي خواهم پرسپوليسي شوم.» ، اما او هيچگاه سرخ پوش نشد و استقلالي ماند تا تبديل به اسطوره آبي ها شود.


3.  فرهاد مجيدي اسطوره آبي ها شد، اما انگار نمي دانست سطح محبوبيتش از باشگاهش فراتر رفته و حتي طرفداران سنتي رقيب هم در دلشان دوستش دارند و برايش احترام خاصي قائلند. نشان به آن نشان كه فرهاد در معدود بازي هاي ملي اش در ورزشگاه آزادي به شدت مورد استقبال سكونشينان جايگاه 33 قرار مي گرفت. نمونه آخرش در همين تيم كي روش و بازي هاي زير گروه مقدماتي جام جهاني، بود كه به هنگام گرم كردن، تيفوسي هاي پرسپوليس بارها و بارها با شعار « كريمي، فرهاد و بردار و بيا» از شماره هفت آبي ها استقبال جانانه اي كردند، اما انگار او هيچگاه نمي خواست اين را باور كند ، براي همين هميشه خودش را رو در رور هوداران سرخ قرار مي داد. كاري كه البته هيچگاه از سوپر استارهاي پرسپوليس از جمله علي كريمي و مهدوي كيا سر نزد و آن ها هيچگاه واكنش تندي به طرفداران آبي نشان ندادند تا شان و منزلتشان در بين آن ها حفظ شود، چون خودشان به خوبي مي دانستند سطحشان از حد تيم و طرفداران خودشان فراتر رفته و نبايد به رفتارهاي احساسي هواردان رقيب پاسخ بدهند. اما فرهاد انگار دوست داشت سطح محبوبيتش در حد همان طرفداران تيمش باشد و فراتر نرود، از همين رو بود كه دائم در صف اول كري خواني هاي آبي و قرمز قرار داشت، از واكنشش به هوادران سرخ بعد از اخراجش در بازي پرسپوليس و الغرافه، تا نشان دادن عدد چهار در زمان امضاي آخرين قرار دادش با استقلال و پوشيدن پيراهن شماره چهار در تمرينات تيمش در بانكوك و سئول. همه اين ها بود كه نمي گذاشت محبوبيت فرهاد از سطح تيمش فراتر برود. اما با همه اين ها مجيدي يك سوپر استار واقعي بود و نمي شد با همه اين كارهايش دوستش نداشت


4. چه خوب كه من استقلالي نيستم، چون در اين صورت، امروز برايم روز سياهي بود، روز تلخي كه بايد با چشمان خودم خداحافظي ستاره اي را مي ديدم كه ستون اصلي تمامي افتخارات اين سال هاي استقلال بود، همان بازيكني كه با رفتن يكباره اش به قطر ، استقلال را از جام دور و كرد و سال گذشته با بازگشت دوباره اش انچنان تاثيري در روند نتيجه گيري استقلال گذاشت كه در نهايت اين تيم قهرمان شد و پا به جمع چهار تيم برتر اسيا گذاشت، بازيكي كه در همين فصل هم استقلال نيم بيشتري از امتيازهايش را مرهون اوست. حالا استقلال بايد بدون ستون اصلي اش نيم بيشتري از ليگ را جلو برود . آن ها ديگر فرشته نجاتي روي نيمكت ندارند. فرشته اي كه به يكباره بلند مي شد و ولوله اي در استاديوم به را ه مي انداخت. مي امد و همه چيز را تغيير مي داد و آبي ها را به عرش مي رساند ، انها ديگر او را ندارند و اين اين يعني يك دنيا غم.

5. شايعه است كه قلعه نويي يكي از دلايل خداحافظي يكباره مجيدي از فوتبال شده، درگيري هاي اين دو در همه اين سال ها كم نبوده ، اما در يكسال و نيم اخير با هم در استقلال زندگي مسالمت آميزي داشتند، اما خداحافظي فرهاد شايد آتشي زير خاكستر باشد كه به زودي شعله ور مي شود، هرچند قلعه نويي در كنفرانس مطبوعاتي بعد از بازي از فرهاد تعريف و تمجيد كرده، اما در صحبت هايش با اشاره به بازي هاي كم ملي فرهاد نيشي هم به او زده ، نيشي كه شايد دميدني باشد بر اين آتش . او گفته كه نقطه تاريك زندگي فوتبالي فرهاد همين بازي هاي كم ملي اوست. قلعه نويي در حالي نقطه تاريك سوپر استار آبي ها را در روز خداحافظي غريبانه اش به رخ او كشيده، كه انگار فراموش كرده ، كه اين نقطه تاريك در برابر كارنامه ملي خود قلعه نويي، صلات ظهر است.