۲۸ مهر ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۷
«دینانی» کمی دچار حالات است/ زندگی را زندگی می‌کنم/ «حیرت زمان» را در دست نگارش دارم

گفتگو با چهره ماندگار فلسفه

غرب و شرق همه کار کرده‌اند و همه هم مثل یک چیزی در گل مانده‌اند پس بالاخره پاسخ چیست؟ زمان چیست؟ این را یک بچه پنج ساله تا مرد صد ساله پاسخ می‌دهد اما پاسخ‌ها متفاوت است.
کد خبر : ۱۳۷۷۳۰
صراط: چهره ماندگار فلسفه ایران می‌گوید: خیلی‌ها ادعایشان این است که زمان را می‌شناسند ولی در واقع نمی‌شناسند بنابراین من این روزها مشغول نوشتن اثری درباره «حیرت زمان» هستم.



«غلامحسین ابراهیمی دینانی» چهره ماندگار فلسفه از آن دست اساتیدی است که قلق خاصی برای گفت‌وگو دارد، یعنی درباره موضوعی که فکر می‌کند دغدغه امروزش هست، صحبت می‌کند و اگر نیاز نداند به پرسش‌هایی که در حوزه‌های اجتماعی و دینی باشند، پاسخ نمی‌دهد.

این مصاحبه هم از آن دست مصاحبه‌هاست و استاد دینانی ترجیح داد فقط درباره اثر «حیرت زمان» اثر جدیدی که در دست نگارش دارد، صحبت کند.

وی معتقد است که همه ادعا دارند زمان را می‌دانند و آن را می‌شناسند، خب اگر اینطور است پس زمان چیست؟ آیا شکل مشخصی دارد؟ آیا تنها در ذهن ماست یا اینکه وجود خارجی دارد و اگر وجود خارجی دارد، کجاست؟ آیا می‌توانیم آن را ببینیم؟ زمان امر تجربی و قراردادی است یا اینکه از ازل بوده است؟ چه کسانی آن را قرارداد کرده‌اند و اگر قراردادی است چرا نمی توان قراردادش را تغییر داد؟

اینجاست که مشخصاً شک و شبهه‌هایی ایجاد می‌شود حتی بین همه علما، حکما و فلاسفه ـ از انیشتین تا ملاصدرا ـ و در واقع نه تنها ما بلکه همه علمای عالم هم درباره آن دچار شک هستند، بنابراین می‌توان گفت که زمان یکی از ابهام‌آمیزترین مفاهیم در هستی است.

 

 

مشغولیت‌های کاریم بستگی به حال روحیم دارد/ دینانی کمی دچار حالات است

*استاد این روزها مشغول چه کاری هستید، اثر جدیدی در دست کار دارید؟

-همانطور که گفتم مشغول نگارش اثری درباره زمان هستم، به هر حال می‌دانید کارهای من خیلی حساب‌شده نیست و نظم خاصی ندارد و نمی‌توانم هیچ وقت بگویم که هفته‌ای چند روز یا چند ساعت کار و مطالعه می‌کنم، این تنها بستگی به حالم دارد یک وقت می‌شود که یک ماه اصلاً نمی‌نویسم و هیچ کاری نمی‌‌کنم اما یک ماه می‌خوانم و می‌نویسم متأسفانه یک کمی دچار حالات هستم، زندگی من از نظم هندسی برخوردار نیست و البته نمی‌خواهم هم که اینطور باشد.

هندسه باید در جای خود باشد، در یک کارخانه به کار برده شود، من کارخانه نیستم و زندگی من هندسی نیست. من زندگی را زندگی می‌کنم، حالا به هر حال در این آشفته‌بازار زندگی من یک کتابی درباره «حیرت زمان» در دست کار دارم.

*استاد درباره این «حیرت زمان» برایمان صحبت کنید چه محتوایی را در بر دارد؟

-زمان چیست؟ همین زمانی که در دست داریم؟ زمان را چطور تعریف می‌کنید؟

*خب زمان را با ساعت مثلاً می‌گوییم ساعت یازده است، این همان زمان است دیگر!

-پس اینجا زمان ساعت یازده است یا ساعت یازده منطبق با زمان است؟ همین زمان اکنون ساعت یازده است یا زمان، زمان است و دیروز و فردا هم زمان است؟

همه ما درباره زمان دچار شک هستیم

*فکر می‌کنم زمان همان ساعت یازده است، نمی‌دانم دچار شک شدم...

-درست است نمی‌دانید و دچار شک شدید! نه فقط شما همه علمای عالم دچار شک شده‌اند من هم درباره اینکه زمان چیست مطلب می‌نویسم، واقعیت این است که ما تصور می‌کنیم زمان را بهتر از هر کسی بلد هستیم تا حالا هم درباره آن دچار شک نشدیم، وقتی درباره زمان سؤال می‌شود فوراً به ساعت نگاه می‌کنیم درباره آن که شک نداریم. پس زمان وجود دارد یا ندارد؟

*وجود دارد.

-پس زمان کجاست؟ حالا که وجود دارد می‌توان آن را دید؟

*خیر تصور می‌کنم که زمان در ذهنمان است.

-پس اگر در ذهن ماست در بیرون از ذهن ما نیست؟ یعنی امروز تنها در ذهن شما شنبه است؟ در بیرون از ذهن ما امروز شنبه نیست؟

نگویید زمان تنها در ذهن ماست

*چرا هست.

-پس زمان تنها ذهنی نیست، بیرون از ذهن هم هست. چرا گفتید که تنها در ذهنتان است؟!

*بنابراین باید هر دو اینها باشد هم در ذهن ما و هم در بیرون از ذهن.

-پس نگویید که زمان تنها در ذهن ماست حالا به این بپردازیم که اگر زمان بیرون از ذهن ما وجود دارد چطوری آن را پیدا کنیم؟ مثلاً این صندلی و این تسبیح و این وسایل اینجا هست می‌توانیم آنها را پیدا کنیم حالا زمان را هم می‌توان اینطور پیدا کرد؟ کجای بیرون ذهن وجود دارد؟ اصلا اگر واقعاً وجود دارد چند کیلو است؟ رنگش چیست؟ آیا شکل خاصی دارد؟ چطوری آن را لمس می‌کنیم؟ چه تصوری از زمان داریم ما هر چیزی را که وجود دارد می‌توانیم تصور کنیم اما شکل زمان را هم می‌توانیم تصور کنیم اصلاً شکل دارد یا بی‌شکل است؟

*شکل ندارد.

-پس شکل و وزن هم که ندارد چطوری آن را پیدا کنیم یا یک لحظه زمان را نگه داریم، آیا می‌توانیم زمان را نگه داریم؟

*خیر نمی‌شود.

-پس چطور می‌گوییم زمان وجود دارد؟ اگر چیزی که نمی‌بینیم و نمی‌شنویم و حسش نمی‌کنیم چطور وجود دارد؟ آیا سرد، گرم، زبر یا نرم است؟ این زمان چطوری است چه شکلی دارد؟

*همه چیز که تجربی و حس کردنی نیست، بعضی چیزها را نمی‌توان حس و لمس کرد.

-خب پس تعقلی است؟ آیا می‌توان آن را شهود کرد یا به مکاشفه درآورد؟ آیا به وحی در می‌آید؟

زمان قراردادی نیست وگرنه قابل تغییر بود

*شاید هم یک سری قرارداد است، به هر حال قراردادهایی است که تعیین می‌شود، شاید زمان هم قراردادی است.

-یعنی اگر قراردادی است اگر قرارداد کنیم که امروز شنبه نیست آیا می‌توان گفت که چهارشنبه است؟ اگر قراردادی است می‌توان آن را تغییر داد مثلاً ما قرارداد می‌کنیم که امروز چهارشنبه است آیا این امکان پذیر است؟

*به هر حال قراردادی که از گذشته ثابت بوده نه قراردادی که مدام تغییر کند.

-بنابراین چه کسانی این قرارداد را بسته‌اند؟ این چه قراردادی است و چه کسانی بسته‌اند که نمی‌توان آن را تغییر داد چرا اینها برای ما قراردادی بسته‌اند که ما نمی‌توانیم آن را عوض کنیم؟ اینها چه کسانی بودند؟

*استاد چقدر سؤال در ذهنم ایجاد شد.

-درستش هم همین است، همین سؤالات را با عبارات درست من کار کردم و بدان پرداختم. پس بالاخره زمان چیست و چه کسی آن را می‌داند، برویم از چه کسی بپرسیم؟

از ابن‌سینا تا انیشتین درباره زمان بحث کرده‌اند

* از اهلش. چه کسانی درباره زمان کار کرده‌اند؟

-خیلی‌ها از حکما و علما اصلاً می‌توان گفت که همه کار کرده‌اند می‌توانیم تحقیق کنیم و بپرسیم از ابن سینا و ملاصدرا تا انیشتین اما آیا پاسخ مشخص شد همه اینها هم متفاوت صحبت کرده‌اند هر کس یک طوری پاسخ داده است.

*بیشتر فلاسفه غرب یا شرقی؟ آیا پاسخ‌ها تفاوت داشته؟

- غرب و شرق همه کار کرده‌اند و همه هم مثل یک چیزی در گل مانده‌اند پس بالاخره پاسخ چیست؟ زمان چیست؟ این را یک بچه پنج ساله تا مرد صد ساله پاسخ می‌دهد اما پاسخ‌ها متفاوت است.

*اصلا دانستن این که زمان چیست چه اهمیتی دارد؟ چه ضرورتی دارد و چه تأثیری می‌تواند در وضعیت ما داشته باشد؟

-نکته این است که همه ادعا می‌کنند که زمان را می‌شناسند اما در واقع اینطور نیست و اصلاً نمی‌شناسند اما درباره تأثیرش که کاری نداریم به  هر حال تأثیر دانستنش هم این است که ما وقت را تنظیم می‌کنیم، الان شما زمان را بدانید که شنبه است خب سر وقت مصاحبه با من حاضر شدید اما اگر نمی‌دانستید ممکن بود جمعه اینجا بیایید که انجمن تعطیل بود بنابراین اگر وقت شناس نباشیم و زمان را ندانیم به وقت صبح، ظهر و شب را می‌شناسیم، اگر اهل نماز باشیم نماز می‌خوانیم اما به واقع خود این وقت چیست، کجاست و همین نکته خوبی است که شما را به فکر انداخته است خیلی‌ها اصلا درباره این مباحث فکر هم نمی‌کنند بنابراین جای خوشحالی برای من دارد که شما به این مبحث فکر می‌کنید.

کسی از کتابم سر در نمی‌آورد!

*پس الان این اثر در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ کی به سامان می‌رسد؟

-حالا که فعلا مشغولیم مشخص نیست که کی به سرانجام برسد، شما دعا کنید که ان‌شاءالله به پایان برسد. آن زمان کتاب را که خواندید و البته آخرش هم نمی‌فهمید و از آن چیزی سر در نمی‌آورید، البته هیچ کس دیگر هم چیزی سر در نمی‌آورد.

* امیدواریم «حیرت زمان» به زودی برای مطالعه به دستمان برسد. با تشکر از شما...

خواهش می‌کنم.

منبع: فارس