باغهای گیاهشناسی ذخایر ژنتیکی هر کشوری هستند که با هدف ایجاد یک ذخیرهگاه طبیعی از گونههای گیاهی جهان یا کشوری خاص، ایجاد میشوند. در ایران نیز همچون بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا طی دهه ۴۰ یک باغ گیاهشناسی درغرب تهران، ایجاد شد.
اگرچه در ابتدای امر این باغ متعلق به خانواده سلطنتی بود و خواهر شاه (فاطمه پهلوی) به عضو هیات مدیره این باغ در آمده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، «باغ آریامهر» به «باغ گیاهشناسی ملی ایران» تغییر نام داد تا این مجموعه به تمام ملت ایران تعلق داشته باشد.
باغی که حتی در زمان جنگ تحمیلی هم هزینههای نگهداری آن پرداخت شد تا به عنوان بزرگترین ذخیرهگاه ژنتیکی کشور در نزدیکی پایتخت مایه افتخار محققان ایرانی باشد، یک ماه مانده به پایان عمر دولت احمدینژاد به شرکت «یونیورسال پرشین کیش» به مدت پنج سال اجاره داده شده است.
در متن اجاره نامه آمده است: این قرارداد به منظور احداث کیوسک، کافی شاپ و غیره به این شرکت گردشگری اجاره داده میشود و طرف دیگر قرارداد میتواند از فضای باغ برای انجام فعالیتهای فرهنگی، هنری، تفریحی، رفاهی و... استفاده کند.
باغ گیاهشناسی ملی ایران که پنج باغ اقماری از جمله باغ گیاهشناسی نوشهر را در زیرمجموعه خود دارد، امروز از اهداف تحقیقاتی خود فاصله گرفته است. اگرچه طرحهای تحقیقاتی در این باغ در دست انجام است اما محققان موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور برای سرکشی به پروژههای تحقیقاتی خود و یا حتی کلکسیونهایی که سالها برای ایجاد آن زحمت کشیدهاند، باید از یک شرکت بخش خصوصی کسب اجازه کنند.
باغی که نام ملی را یدک میکشد، امروز در اختیار یک شرکت خاص قرار گرفته تا در آن جشن عروسی و برنامههای مناسبتی برگزار شود.
بازدید از باغهای گیاهشناسی برای علاقمندان به گیاهان در همه جای دنیا
مرسوم است اما اجاره دادن بزرگترین ذخیرهگاه ژنتیکی کشور به یک مجموعه
گردشگری که صرفا اهداف تفریحی را در آن پیگیری میکند، نتیجهای جز نابودی
بزرگترین ذخیرهگاه کشور را به همراه نخواهد داشت.
تا پیش از روی کار آمدن دولت احمدینژاد سالانه یک میلیارد تومان اعتبار صرف نگهداری و تکمیل کلکسیونهای باغ گیاهشناسی ملی ایران میشد اما امروز نه تنها آن اعتبار وجود ندارد بلکه با پیگیری یک سیاست غلط و به نام خودگردان کردن تشکیلات باغ گیاهشناسی ملی ایران، آن را به یک شرکت خصوصی، آن هم برای اهداف تفریحی اجاره دادهاند.
اینک باید پرسید که آیا میتوان بانک مرکزی را به یک شرکت خصوصی اجاره داد؟ یا اینکه آیا در وزارت بهداشت بانک خون یا بانک بند ناف را به بخش خصوصی اجاره میدهند؟ و یا حتی بانکهای ژن گیاهان زراعی را در اختیار بخش خصوصی قرار میدهند؟ طبیعی است که پاسخ این سئوالات منفی است. زیرا برای حفظ امنیت ملی باید این مجموعهها در اختیار دولت قرار گیرد. اما چگونه است که بزرگترین ذخیرهگاه ژنتیکی گونههای طبیعی کشور با وسعت ۱۶۰ هکتار به بخش خصوصی اجاره داده میشود؟ باید مسئولان مرتبط با این فرایند در پیشگاه قانون و ملت ایران پاسخگو باشند چرا که این تصمیم لطمه جبران ناپذیری به این باغ وارد خواهد کرد.
امید است دولت تدبیر و امید با رویکردی جدید بزرگترین ذخیرهگاه گیاهی کشور را از وضعیت نابسامانی که به آن دچار شده نجات دهد. گونههای گیاهی این باغ، شاید در روزگاری -که به دلیل تنشهای محیطی و یا بیخردی انسان- بسیاری از ذخیره گاههای طبیعی کشور از بین رفته باشد، بتواند مرهمی بر زخمهای طبیعت کشور باشند.