صراط: یک کارشناس مسائل اقتصادی درباره
استراتژی جنبش مدنی ضد تحریم گفت: «استراتژی این جنبش باید این باشد که
آمریکا را در اعمال تحریمهای وضع شده علیه ایران منزوی کند و ثابت کند این
حرف آمریکا که طی آن توانسته جامعه جهانی را اقناع کند که ایران عنصری
خطرناک است اشتباه است.»
برخی
صاحبنظران معتقدند تداوم انفعال در برابر موج تحریمها و گسترش
محدودیتها علیه کشور دیگر جایز نیست و باید نوعی خیزش مدنی برای از میان
برداشتن تحریمها شکل بگیرد. آنها معتقدند باید نوعی جنبش مدنی ضدتحریم شکل
بگیرد تا صدای اعتراض خود را نسبت به تحریمهای غیرمنصفانه و نامشروع
قدرتهای بزرگ به گوش جهانیان برساند.
آیا امکان شکلگیری جنبش ضدتحریم در کشور وجود دارد؟ آیا میتوان این جنبش را به سراسر جهان تسری داد؟
سعید
لیلاز کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «امروز امکان
شکلگیری جنبش مدنی ضدتحریم نه تنها وجود دارد؛ بلکه به نظر من زمان تشکیل
آن فرا رسیده و تشکیل آن واجب است.»
لیلاز
در بیان علل ضرورت تشکیل این جنبش مدنی گفت: «اول اینکه ما به عنوان یک
کشور تا پیش از انتخابات اخیر در داخل انسجام نداشتیم و این یک واقعیت است.
بنابراین وقتی یک کشور در درون خود میان دولت و ملت یا میان اجزاء حکومتی
انسجام، وحدت و هماهنگی نداشته باشد نمیتواند حرف واحدی در برابر نظام بین
الملل موجود بزند.»
وی
ادامه داد: «دوم اینکه دولت تاکنون برخورد سازنده و درستی چه در زمینه
دیپلماسی و چه در زمینه سیاستهای اقتصادی که میتواند پشتوانه دیپلماسی
باشد نداشته است؛ به طوری که وضعیت اسفبار فعلی محصول تناقض میان دیپلماسی
و اقتصاد آقای احمدینژاد است.»
لیلاز
اظهار کرد: «بنده از سال 1384 در مقالات و اظهارنظرات متعدد عنوان کردم
اگر قرار است در کشوری دیپلماسی با نظم بینالمللی موجود مقابله کند
نمیتواند سیاستهای اقتصادی و بازرگانی خارجی آن با دیپلماسی در پیش گرفته
تناقض داشته باشد. بنده این موضوع را تحت عنوان "دیپلماسی جنگجویانه و
اقتصاد ادغامگرا" بارها و بارها اعلام کردم.»
وی
ادامه داد: «اکنون این وضعیت به آقای روحانی ارث رسیده است؛ اما من یقین
دارم آقای روحانی در فضای جدید به طور حتم این تناقض را رفع خواهد کرد.»
وی
افزود: «یعنی ممکن است برای هستهای شدن اندکی از ستیزهجوییهای عمدی خود
در صحنه بینالمللی کم کنیم (مثلا از انکار هولوکاست و نابودی اسرائیل سخن
نگوییم) تا اجازه بدهیم بزرگترین پروژه کنونی ایران در زمینه ژئوپولیتیک
(هستهای شدن) در فضای آرام بینالمللی همچون دوران آقای خاتمی و هاشمی پیش
برود و از سوی دیگر اقتصاد خود را از این وضعیت ادغامگرایانه خارج کنیم.»
لیلاز
تصریح کرد: «بنابراین اکنون هم شرایط ذهنی و عینی و هم شرایط اجرایی برای
اینکه تمدن ایران یک موضع منسجم و عاقلانه مبتنیبر حکمت و نه ذلت در صحنه
بینالمللی در پیش بگیرد فراهم شده است و اکنون زمان آن فرا رسیده که این
جنبش مدنی را با تمام قوا شکل دهیم و به دنیا ثابت کنیم که تحریمهای
آمریکا علیه ایران رذیلانه است و منجر به زانو درآمدن نظام جمهوری اسلامی و
ملت ایران نخواهد شد؛ چرا که عمده مشکلاتی که اکنون در اقتصاد کشور وجود
دارد ناشی از سوءمدیریت است.»
وی
خاطرنشان کرد: «آنچه اکنون مهم است این است که ما با اعمال یک دیپلماسی
هوشمندانه از شکافهای بینالمللی موجود با نهایت ظرافت بهرهبرداری کنیم و
برنامههای صلحطلبانه خود را پیش ببریم و ضمن تعامل با دنیا تن به ذلت در
برابر غرب ندهیم.»
لیلاز
در پاسخ به این سوال که رهبری این جنبش مدنی را چه کسی باید بر عهده
بگیرد؟، گفت: «چون این جنبش یک جنبش مدنی است بنابراین رهبری آن باید بر
عهده کسانی باشد که اکنون خارج از دولت هستند.»
وی
ادامه داد: «مدیریت این جنبش میتواند بر عهده آقای هاشمی، خاتمی، عارف،
سید حسن خمینی، ناطق نوری و مراجع عظام باشد و تمام برگزیدگان و نخبگان
ایران اعم از هنرمندان، ورزشکاران، چهرههای ماندگار و رجال مورد پسند مردم
در خارج از دولت در آن حضور داشته باشند.»
وی
افزود: «یعنی این جنبش یک NGO موقتی است و قاعدتا باید کسانی مدیریت آن را
بر عهده بگیرند که مرجع مردم و مورد وثوق و رجوع مردم باشند.»
لیلاز
درباره استراتژی جنبش مدنی ضد تحریم گفت: «استراتژی این جنبش باید این
باشد که آمریکا را در اعمال تحریمهای وضع شده علیه ایران منزوی کند و ثابت
کند این حرف آمریکا که طی آن توانسته جامعه جهانی را اقناع کند که ایران
عنصری خطرناک است اشتباه است.»
وی
با بیان اینکه ما باید از همان راهی که احمدینژاد ما را به این نقطه
رساند بازگردیم گفت: «باید اجماع جهانی علیه ایران را بشکنیم. یعنی باید از
راهی که آمریکا یا اسرائیل بتوانند عنوان کنند ایران برای مردمان جهان
خطرناک است بازگردیم.»
وی
ادامه داد: «چرا در زمان بیل کلینتون که آمریکا بسیار قدرتمندتر از اکنون
بود قادر نبود فرانسه را راضی کند از سیاستهای خود علیه ایران تبعیت کند،
اما اکنون کره جنوبی و اندونزی از این سیاستها پیروی می کنند؟ این امر به
دلیل دیپلماسی غلط ما در سالهای اخیر بوده است.»
لیلاز
با بیان اینکه "رادیکالیسم در سطح منطقهای و بینالمللی" دامی بود که
آمریکا برای ما پهن کرده بود گفت: «اگر سیاست خارجی ما تن به این
رادیکالیسم ندهد و سیاست تنشزدایی را در سطح بینالمللی دنبال کند و در
سطح منطقهای روابط خود را با اعراب بهبود ببخشد قادر خواهیم بود در صحنه
بینالمللی حرف خود را بزنیم.»
وی
افزود: «لذا ما باید سیاست تنشزدایی را در سطح بینالمللی احیاء کنیم و
به دنیا بگوییم ما قصد داریم به فناوری صلحآمیز هستهای تحت نظارت آژانس
بینالمللی هستهای دست یابیم. آنگاه خواهیم دید کم کم ابتدا میان شرق و
غرب و سپس در داخل کشورهای غربی و آنگاه در داخل خود آمریکا شکاف ایجاد
خواهد شد.»