صراط: اكنون
كه پس از برگزاري يازدهمين‌دوره انتخابات رياست جمهوري و پيروزي منتخب ملت
جناب آقاي دكتر حسن روحاني و پيروزي‌هاي ورزشي مردم كشورمان شادمان هستند و
كشور ما نياز به آرامش و اعتدال دارد تا رئيس جمهور منتخب پس از استقرار
در جايگاه رياست جمهوري بتواند برنامه‌ها و اهداف خود را پيش ببرد، طرح
چنين موضوعاتي مناسب نيست و شخص گوينده (محمد غرضي) به دنبال مطرح كردن
خود، گهگاهي چنين سخنان بي‌پايه و اساس (كذب محض) و ضد و نقيض بيان
مي‌نمايد.
چنين شخصي ساليان درازي است كه از جرگة سياست به دور مانده و با نامزدي انتخابات رياست جمهوري باز به اذهان عمومي آمد و نظر به اينكه بارها حقيقت مسائل آن زمان مطرح شده و لازم به توضيح مفصل نيست اما با اظهارات آقاي غرضي، اينجانب را بر آن داشت تا خوانندگان و مردم عزيز كشورمان و افكار عمومي با حقيقت مسائل ابتداي انقلاب بيشتر آشنا شده و اين جملات سندي باشد تا آيندگان بيشتر با شخصيت‌هاي انقلاب آشنا شوند.
ماجراي دستگيري اينجانب و برادرم مجتبي را با اينكه بارها از ابتداي انقلاب تاكنون در جرايد و راديو و تلويزيون بيان شده بازهم براي تنوير افكار عمومي بازگويي مي‌نمايم. در فروردين ماه سال 1358 درست نزديك به دو ماه از پيروزي انقلاب مي‌گذشت و هنوز نظام جمهوري اسلامي كاملاً مستقر نشده بود. دفتر نمايندگي فلسطين در تهران افتتاح شد. مرحوم آيت‌ا... طالقاني به همين مناسبت پيام تبريكي را آماده و اينجانب و برادرم مجتبي و همسرش را كه به زبان عربي آشنايي داشتند تكليف نمود كه پيام مزبور را به آن دفتر ببريد.
لازم به ذكر است كه مجتبي طالقاني از سال 53 پس از تحت تعقيب بودن از سوي ساواك به خارج از كشور گريخته و بعد از پيروزي انقلاب به كشور بازگشته. نامبرده در خارج از كشور جزو هواداران مجاهدين و پس از انشعاب آن سازمان به گروه چپ پيوسته بود.
در هنگام حركت به سوي دفتر فلسطين در يكي از خيابان‌هاي فرعي دكتر شريعتي اتومبيلي كه سرنشينان آن همگي مسلح بودند راه را بر ما بست و بدون هيچ‌گونه مجوزي و ارائه كارتي ما را به سوي كميته‌اي واقع در خيابان پاسداران هدايت كرد.
اتومبيل مزبور كه ربايندگان آن دو نفر از هواداران مجاهدين به نام‌هاي اصغر صباغيان و عليرضا آلادپوش بودند و ما را به كميته‌اي كه مديريت آن زمان با محسن رفيق‌دوست بود بردند. با توجه به حركت‌هاي ضد انقلاب در آن مقطع و بي‌اطلاعي خانواده از بازگشت ما موضوع ابعاد وسيعي پيدا كرد به طوري كه با هلي‌كوپتر در جاده‌ها در پي ربوده‌شدگان بودند و در راديو و تلويزيون با اعلام شماره خودرو از مردم براي اين آدم‌ربايي كمك مي‌خواستند. لكن تمام تلاش‌ها بي‌نتيجه ماند.
برادر كوچكترم محمدرضا طالقاني با تلاش‌هاي فراوان محل مورد نظر كه ما را به آنجا برده بودند پيدا كرده و اتومبيل اينجانب را كه در پاركينگ محل مزبور بود مشاهده مي‌نمايد. وي متوجه مي‌شود كه مسئوليت آن محل با شخصي به نام محمد غرضي است.
نامبرده يعني محمد غرضي توسط محمدرضا طالقاني فرزند كوچك آيت‌ا... طالقاني به نزد آيت‌ا... طالقاني برده مي‌شود و پس از پرسش‌هاي گوناگون توسط محمدرضا طالقاني و اطرافيان آيت‌ا... طالقاني و حركات ضد و نقيض غرضي، آيت‌ا... طالقاني و فرزندان و دفتر وي بقيه ماجرا را پي‌گيري و اقرار غرضي به اينكه فرزندان آيت‌ا... طالقاني در كجا زنداني هستند آيت‌ا... طالقاني به علت خودسري‌ها و بي‌قانوني‌ها و با هشدار به اينكه تا موضوع به طور كامل روشن نشود شهر را ترك مي‌نمايد.
بعد از مراجعت آيت‌ا... طالقاني از شهر مسئولين كشور آيت‌ا... خميني، دولت موقت، شوراي انقلاب، دادستان، رياست كميته‌ها (آيت‌ا... مهدوي كني) همگي اين بي‌قانوني و خودسري و آدم‌ربايي را محكوم مي‌نمايند. سپس آيت‌ا... طالقاني به اتفاق مرحوم سيداحمد خميني به قم مراجعت و راه حل مشكلات كشور را در وجود نظام شورايي مي‌بيند و سخنراني مبسوطي را در مدرسه فيضيه مي‌نمايد. اما دوستان آقاي غرضي از جمله آقاي بشارتي جهرمي وزير كشور دولت سازندگي به دفتر امام مي‌روند تا توضيحاتي به ايشان ارائه دهند در آنجا به شوراي انقلاب هدايت مي‌شوند و درباره ايشان از مركز اسناد استعلام مي‌شوند و...
و اما آيا آقاي غرضي كه هفده قتل را به فرزند آيت‌ا... طالقاني نسبت داده‌اند مي‌تواند اسامي هفده نفر مقتولين را به زبان بياورد و در دادگاه اسناد و مداركي ارائه كند؟
براي روشن شدن حقايق بيشتر خوانندگان عزيز را به كتابي كه به همت موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي كه نام سازمان مجاهدين خلق از پيدايي تا فرجام انتشار يافته دعوت مي‌نمايم. تا چنانچه ابهامات رفع و حقايق به طور كامل بر همگان از جمله سخنران آشكار شود شايد به خود آيد كه گناه و جرم ترور شخصيت افراد بسيار فراتر از ترور فيزيكي آنان مجازات دارد! والعاقبه المتقين.
لازم به توضيح است آقاي غرضي همان‌طور كه تأكيد كردم اولين بار نيست كه اين اظهارات سخيف و دروغي بزرگ را به فرزند مرحوم آيت‌ا... طالقاني نسبت مي‌دهند بلكه ايشان در سال 1386 در مصاحبه با ايسنا يكبار ديگر بر اظهارات سخيف خود پافشاري نموده‌اند اما تناقض‌گويي اين فرد تا آنجا كه ايشان در اول مهرماه 1386 در مصاحبه با روزنامة اعتماد ملي وقتي خبرنگار از ايشان ماجراي بازداشت فرزندان آيت‌ا... طالقاني را مي‌پرسد ايشان خود را مبرا از ماجرا مي‌داند.
همچنين در مصاحبه مذكور در روزنامة قانون در 18/4/92 وقتي خبرنگار از ايشان در مورد وابستگي به كدام دسته و گروه را مي‌كند، ايشان از پاسخ به اين سؤال طفره مي‌رود و پاسخي نمي‌دهد.
ضمناً محافظان ايشان (آيت‌ا... طالقاني)، در آن زمان عبارت بودند از مرحوم محمد تركان و جواد بافتي و ... اشاره‌اي كه آقاي غرضي در مورد محافظان ايشان كرده است كذب محض است.
چنين شخصي ساليان درازي است كه از جرگة سياست به دور مانده و با نامزدي انتخابات رياست جمهوري باز به اذهان عمومي آمد و نظر به اينكه بارها حقيقت مسائل آن زمان مطرح شده و لازم به توضيح مفصل نيست اما با اظهارات آقاي غرضي، اينجانب را بر آن داشت تا خوانندگان و مردم عزيز كشورمان و افكار عمومي با حقيقت مسائل ابتداي انقلاب بيشتر آشنا شده و اين جملات سندي باشد تا آيندگان بيشتر با شخصيت‌هاي انقلاب آشنا شوند.
ماجراي دستگيري اينجانب و برادرم مجتبي را با اينكه بارها از ابتداي انقلاب تاكنون در جرايد و راديو و تلويزيون بيان شده بازهم براي تنوير افكار عمومي بازگويي مي‌نمايم. در فروردين ماه سال 1358 درست نزديك به دو ماه از پيروزي انقلاب مي‌گذشت و هنوز نظام جمهوري اسلامي كاملاً مستقر نشده بود. دفتر نمايندگي فلسطين در تهران افتتاح شد. مرحوم آيت‌ا... طالقاني به همين مناسبت پيام تبريكي را آماده و اينجانب و برادرم مجتبي و همسرش را كه به زبان عربي آشنايي داشتند تكليف نمود كه پيام مزبور را به آن دفتر ببريد.
لازم به ذكر است كه مجتبي طالقاني از سال 53 پس از تحت تعقيب بودن از سوي ساواك به خارج از كشور گريخته و بعد از پيروزي انقلاب به كشور بازگشته. نامبرده در خارج از كشور جزو هواداران مجاهدين و پس از انشعاب آن سازمان به گروه چپ پيوسته بود.
در هنگام حركت به سوي دفتر فلسطين در يكي از خيابان‌هاي فرعي دكتر شريعتي اتومبيلي كه سرنشينان آن همگي مسلح بودند راه را بر ما بست و بدون هيچ‌گونه مجوزي و ارائه كارتي ما را به سوي كميته‌اي واقع در خيابان پاسداران هدايت كرد.
اتومبيل مزبور كه ربايندگان آن دو نفر از هواداران مجاهدين به نام‌هاي اصغر صباغيان و عليرضا آلادپوش بودند و ما را به كميته‌اي كه مديريت آن زمان با محسن رفيق‌دوست بود بردند. با توجه به حركت‌هاي ضد انقلاب در آن مقطع و بي‌اطلاعي خانواده از بازگشت ما موضوع ابعاد وسيعي پيدا كرد به طوري كه با هلي‌كوپتر در جاده‌ها در پي ربوده‌شدگان بودند و در راديو و تلويزيون با اعلام شماره خودرو از مردم براي اين آدم‌ربايي كمك مي‌خواستند. لكن تمام تلاش‌ها بي‌نتيجه ماند.
برادر كوچكترم محمدرضا طالقاني با تلاش‌هاي فراوان محل مورد نظر كه ما را به آنجا برده بودند پيدا كرده و اتومبيل اينجانب را كه در پاركينگ محل مزبور بود مشاهده مي‌نمايد. وي متوجه مي‌شود كه مسئوليت آن محل با شخصي به نام محمد غرضي است.
نامبرده يعني محمد غرضي توسط محمدرضا طالقاني فرزند كوچك آيت‌ا... طالقاني به نزد آيت‌ا... طالقاني برده مي‌شود و پس از پرسش‌هاي گوناگون توسط محمدرضا طالقاني و اطرافيان آيت‌ا... طالقاني و حركات ضد و نقيض غرضي، آيت‌ا... طالقاني و فرزندان و دفتر وي بقيه ماجرا را پي‌گيري و اقرار غرضي به اينكه فرزندان آيت‌ا... طالقاني در كجا زنداني هستند آيت‌ا... طالقاني به علت خودسري‌ها و بي‌قانوني‌ها و با هشدار به اينكه تا موضوع به طور كامل روشن نشود شهر را ترك مي‌نمايد.
بعد از مراجعت آيت‌ا... طالقاني از شهر مسئولين كشور آيت‌ا... خميني، دولت موقت، شوراي انقلاب، دادستان، رياست كميته‌ها (آيت‌ا... مهدوي كني) همگي اين بي‌قانوني و خودسري و آدم‌ربايي را محكوم مي‌نمايند. سپس آيت‌ا... طالقاني به اتفاق مرحوم سيداحمد خميني به قم مراجعت و راه حل مشكلات كشور را در وجود نظام شورايي مي‌بيند و سخنراني مبسوطي را در مدرسه فيضيه مي‌نمايد. اما دوستان آقاي غرضي از جمله آقاي بشارتي جهرمي وزير كشور دولت سازندگي به دفتر امام مي‌روند تا توضيحاتي به ايشان ارائه دهند در آنجا به شوراي انقلاب هدايت مي‌شوند و درباره ايشان از مركز اسناد استعلام مي‌شوند و...
و اما آيا آقاي غرضي كه هفده قتل را به فرزند آيت‌ا... طالقاني نسبت داده‌اند مي‌تواند اسامي هفده نفر مقتولين را به زبان بياورد و در دادگاه اسناد و مداركي ارائه كند؟
براي روشن شدن حقايق بيشتر خوانندگان عزيز را به كتابي كه به همت موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي كه نام سازمان مجاهدين خلق از پيدايي تا فرجام انتشار يافته دعوت مي‌نمايم. تا چنانچه ابهامات رفع و حقايق به طور كامل بر همگان از جمله سخنران آشكار شود شايد به خود آيد كه گناه و جرم ترور شخصيت افراد بسيار فراتر از ترور فيزيكي آنان مجازات دارد! والعاقبه المتقين.
لازم به توضيح است آقاي غرضي همان‌طور كه تأكيد كردم اولين بار نيست كه اين اظهارات سخيف و دروغي بزرگ را به فرزند مرحوم آيت‌ا... طالقاني نسبت مي‌دهند بلكه ايشان در سال 1386 در مصاحبه با ايسنا يكبار ديگر بر اظهارات سخيف خود پافشاري نموده‌اند اما تناقض‌گويي اين فرد تا آنجا كه ايشان در اول مهرماه 1386 در مصاحبه با روزنامة اعتماد ملي وقتي خبرنگار از ايشان ماجراي بازداشت فرزندان آيت‌ا... طالقاني را مي‌پرسد ايشان خود را مبرا از ماجرا مي‌داند.
همچنين در مصاحبه مذكور در روزنامة قانون در 18/4/92 وقتي خبرنگار از ايشان در مورد وابستگي به كدام دسته و گروه را مي‌كند، ايشان از پاسخ به اين سؤال طفره مي‌رود و پاسخي نمي‌دهد.
ضمناً محافظان ايشان (آيت‌ا... طالقاني)، در آن زمان عبارت بودند از مرحوم محمد تركان و جواد بافتي و ... اشاره‌اي كه آقاي غرضي در مورد محافظان ايشان كرده است كذب محض است.