صراط: اقلام استراتژیک به کالاهایی اطلاق میشود که نقصانی در هرکدام از
مراحل تولید، توزیع و مصرف آنها میتواند امنیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
کشور را هدف قرار دهد. گندم هم جزو کالاهایی است که در بسیاری از کشورهای
جهان، از جمله کشور ما جزو اقلام استراتژیک و پراهمیت در امنیت ملی قرار
گرفتهاست. از همینرو ما باید به تولید، توزیع و مصرف گندم در کشور اهمیت
بیشتری بدهیم. با این وجود طی یکی دو سال گذشته وضعیت زنجیره تولید و توزیع
گندم در ایران قابل قبول نبوده است.
چرا که با
وجود زحمت فراوان کشاورزان برای تولید گندم، بهدلیل ضعفهای ساختاری،
سازمانی یا نهادی دولت، با مشکل کاشت گندم در کشور و واردات گسترده از دیگر
کشورها روبهرو بودهایم. جالب اینجاست که ما چندین سال پیش جشن خودکفایی
در تولید گندم گرفته بودیم و قرار بر این بود که از نظر تولید و توزیع گندم
به تواناییهای داخلی اکتفا کنیم و حتی مقام خود را به عنوان صادرکننده
گندم ارتقا دهیم. با این وجود این مهم به تحقق نرسید که هیچ، ما در حال
تبدیل به واردکننده عظیم گندم به کشور شدهایم.
این
روزها هم خبرهایی از واردات 800 و 450هزار تنی گندم به کشور شنیده شده که
هم تاسفآور و هم نشاندهنده ضعف ما در سر و سامان دادن به وضعیت تولید
گندم است. واردات گسترده گندم به کشور به هر شکل و طریقی نشان از این دارد
که ما از خودکفایی در تولید گندم فاصله گرفتهایم و واردات این کالای
استرتژیک برای ما اهمیت بیشتری پیدا کردهاست.
حال
باید پرسید که ما چگونه و چرا به این وضعیت دچار شدهایم و اینکه برای
ارتقای مقام خود در میان کشورهای تولیدکننده گندم چه کارهایی میتوانیم
انجام دهیم؟ همانطور که گفته شد ضعفهای ساختاری و نهادی موجب ضعیف شدن
کشور در تولید گندم شدهاست. برای مثال خشکسالی دو سال گذشته در کشور یکی
از مشکلات ساختاری در کاهش تولید گندم بود. باید دقت کنیم که ایران دارای
آب و هوایی گرم و خشک است و این اقلیم خود پیشنیازهایی برای کشت و کار
بهینه را پراهمیتتر میکند.
ما باید برای زمانی
که خشکسالی حجم گندم تولید شده را کاهش میدهد به فکر برنامهریزی باشیم و
با سرمایهگذاری در طرحهای کشاورزی مدرن از روی مانع طبیعی رشد تولید گندم
بپریم. البته طی یکی دو سال گذشته این ضعف و نقصانهای نهادی و سازمانی
از جمله نهاد گسترده دولت بوده که وضعیت گندم و گندمکاران کشور را به اینجا
کشیده است. اکنون گلایههای فراوانی در زمینه قیمت خرید تضمینی گندم از
سوی کشاورزان و دستاندرکاران بخش کشاورزی به گوش میرسد.
بهرغم
این اعتراضات دولت همچنان گندم کشاورزان را با نرخی پایینتر از نرخ
بینالمللی گندم خرید میکند و چنین رفتاری از سوی دولت بستری برای رشد
سوداگری و قاچاق شدهاست. این در حالیاست که اگر ما بخواهیم اشتیاق به
کاشت گندم در کشور را بالا ببریم چارهای جز خرید گندم از کشاورزان به
قیمتی بالاتر از نرخ بینالمللی یا حداقل هماهنگ با آن قیمت نداریم.
از
سوی دیگر دولتها عموما به مسائل زیربنایی در بخش کشاورزی و مدرنسازی
کشتوکار هم اهمیت ویژهای میدهند. این در حالیاست که کشاورزی در کشور ما
در بخش عظیمی هنوز به صورت سنتی انجام میشود و به سمت کشاورزی مدرن پیش
نرفتهاست.
دولت آینده باید هم درخصوص مسائل
زیربنایی بخش کشاورزی و همچنین برقراری عدالت و تعادل در نرخ خرید تضمینی
گندم از کشاورزان بازنگری جدی انجام دهد. نباید فراموش کرد اکنون تنها و
تنها حمایتهای دولت است که میتواند هزینه تولید و کاشت گندم در کشور را
کاهش دهد و کشاورزان را به سمت تولید بیشتر گندم سوق دهد.
بنابراین
ما با توجه ویژه به امنیت اقتصادی کشورمان باید شرایطی را فراهم کنیم که
بتوانیم جشن واقعی خودکفایی گندم در کشور را برگزار کنیم.