۲۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۶:۲۰

داستانک/شتر ارزان قیمت!

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
کد خبر : ۱۱۶۳۶۶
صراط:باديه نشيني شترش را گم کرد، سوگند خورد که چون شتر را بيابد آن را به يک درم بفروشد. چون شتر را يافت از سوگند خود پشيمان شد، گربه اي در گردن شتر آويخت و مرد بانگ مي زد: چه کسي شتري را به يک درم و گربه اي را به صد درم مي خرد؟ اما بي يکديگر نمي فروشم. شخصي بدان جا رسيد، گفت: «چه ارزان بودي اين شتر اگر اين قلاده در گردن نداشتي.»
بهارستان جامي