صراط: نزدیک یک ماه به زمان برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مانده است اما حدود 3 ماه است نامزدهای انتخابات بهطور غیر رسمی و اخیرا رسمی، فعالیتهای تبلیغاتی خود را در بخشهای مختلف کشور آغاز کرده و با برگزاری جلسه و راهاندازی سایت، ستاد و تشکیلات، برابر هم وزنکشی میکنند.
نکته قابل تامل آنکه غالب کاندیداهایی که خود را اصلح میدانند، بیشتر در فضای مجازی و نه حقیقی به تحلیل و جمعبندی خود رسیده و اساسا از نظر نگارنده در فضای توهم «دنکیشوتی» و به اصطلاح فضای «فوبیایی» بسر میبرند! پرویز امینی، نویسنده کتاب «جامعهشناسی 22 خرداد» گفته است: «روش کار سیاسی بسیاری از نامزدها و فعالان سیاسی کشور با سیاستورزی حرفهای جور درنمیآید. به عنوان مثال یک کاندیدا میآید و میگوید: من تا به حال 2 ملاقات با صدام داشتهام. آخر چه کسی میآید به خاطر ملاقات با صدام به کسی رای بدهد؟ این چه مزیتی برای یک فعال سیاسی و نامزد انتخابات در بین مردم ایجاد میکند؟» به جرات میتوان گفت بعضی داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری که خود را در قد و قواره رئیسجمهور یک ملت میبینند آنچنان از واقعیات اجتماعی و منطق سیاسی دور شده و در اقیانوس نشاط خود غرق شدهاند که آثار توهم را میتوان در ادبیات آنها به وضوح دید. از این رو تنها بررسی بخشی از اظهارات این فعالان سیاسی و نامزدهای مطرح انتخابات که این روزها به تیتر یک رسانهها تبدیل شده و به چشم هر مخاطبی آشناست، مدلول این ادعاست.
1- یکی از داوطلبان مطرح یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در سفر انتخاباتی که به استان گلستان داشته، در جمع خبرنگاران گفته است: «اگر ردصلاحیت شوم علامت سوال بزرگی برای مردم ایجاد میشود»! (بخوانید اگر من ردصلاحیت شوم ممکن است مردم به خیابانها بریزند!)
2- یکی دیگر از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری سابقا وزیر 2 دولت اصلاحات بوده، چندی پیش در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه برداشت مردم از او چیست؟ گفته است: «مردم از من راضیاند!... معتقدم مردم نسبت به فعالیتهایی که در دولت خاتمی داشتهام من را نگاه میکنند و میپسندند».
3- کاندیدای دیگری که قبلا یکی از وزرای دولت سازندگی بوده و پیش از این حضور خود در انتخابات ریاستجمهوری را مشروط به «درخواست مردمی» کرده بود، گفته است: «درخواست مردمی به حد نصاب رسیده و دوست و دشمن مدیریت مرا قبول دارند»! وی هفته گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه بوعلیسینا در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه تا چه میزان احتمال ریاستجمهوری را دارد، گفته است: «از احتمال سخن نگویید، از قطعیت بگویید که من مطمئنا رئیسجمهور میشوم»! ایشان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چه فرقی با دیگر کاندیداها دارد به حالت مزاح گفته است: «آقا ما خیلی فرق داریم یکی از آنها میزان سن است».
4- یکی دیگر از نامزدهای انتخابات که چندین دوره در مجلس شورای اسلامی نماینده جریان اصلاحات بوده و اکنون سودای ریاستجمهوری در سر میپروراند چند روز پیش در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه لرستان با ادعایی مبنی بر اینکه «حدود 25 میلیون رای میآورم»! تاکید کرده است: «آرای من اگر 25 میلیون نباشد در همین حدود خواهد بود»!
5- دیگری که سابقا وزیر دولت نهم بوده و اکنون به نمایندگی از یک جبهه نوظهور سیاسی اعلام حضور کرده با تاکید بر اینکه درون گفتمان انقلاب اسلامی رقابت نخواهیم داشت، گفته است: «بنده و جناب آقای «...» و برخی برادران دیگر این میثاق را داشتیم که همه ما هر چه در توان داریم برای تعالی این گفتمان به کار ببریم و از خودمان ادعایی نداشته باشیم.» (به عبارت دیگر؛ من و آقای «...» در درون گفتمان انقلاب اسلامی جای داریم!) وی در سفر انتخاباتی به لرستان گفته است: «تلاش میکنم گفتمان انقلاب تنها یک کاندیدا داشته باشد».
6- یکی دیگر از داوطلبان مطرح انتخابات ریاستجمهوری که سابقه حضور در انتخابات نهم و دهم ریاستجمهوری را هم در کارنامه خود دارد، در نشست خبری خود، در پاسخ به سوال یک خبرنگار مبنی بر اینکه «اگر در انتخابات رای نیاورید عکسالعمل شما چیست؟» گفته است: «من قطعا رای خواهم آورد و رئیسجمهور میشوم»!
7- آقای عزیز دیگری که تجربه 7 دوره حضور در مجلس شورای اسلامی را داشته، با اینکه روز گذشته اعلام کرد ثبتنام نمیکند، در مصاحبه اخیر خود با تاکید بر اینکه «هیچ کاندیدایی به اندازه من جامعیت کاری ندارد» گفته است: «این جامعیت تجربه را من احساسم این است که کس دیگری ندارد... از نظر سیاسی هم بین کاندیداها باز من مشهورم که از همه تشکیلاتیترم و سابقه کار حزبی و تشکیلاتی بیشتر از همه کاندیداها دارم... میخواهم بگویم از نظر تشکیلاتی هم آدمهای زیادی را در سطح کشور میشناسم».
و موارد بسیاری از این دست که در ادبیات و گفتمانهای داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری موج میزند. نکته جالبتر آنجاست که این نامزدها، پشتوانه و پایگاه رای خود را تنها به بیانیهها، نامههای سرگشاده و دعوتنامههای سیاسی و اجتماعی معطوف میکنند و اینگونه وانمود میکنند هواداران و حامیان زیادی در فضای اجتماعی دارند پس بهطور تمامقد و با اعتماد به نفس بسیار بالایی، ظرفیت حضور در انتخابات و انتخاب شدن را دارند. ظهور و بروز قارچی بسیاری از تشکلهای به ظاهر خودجوش! و سایتهای خبری طی یک ماه گذشته و شکلگیری کمپینهای مجازی و سیل تومار و امضاها از گروههای مختلف اجتماعی، این احتمال را هم تقویت کرده است که برخی داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری، تنها برای عبور از فیلتر شورای نگهبان (رجل سیاسی بودن) دست به این نوع تاکتیک و فضاسازی رسانهای زدهاند. «استقبال 11 هزار نخبه فلان شهر از یک کاندیدا»، «امضای تومار دعوت از کاندیدایی دیگر با ارسال پیامک»، «دعوت دانشجویان دانشگاه آزاد از یک کاندیدای خاص» و بسیاری از این قبیل مثالها که صدر و ذیل فضای خبری رسانهها و شبکههای مجازی (فیسبوک، پلاس، وبلاگها و...) را به خود اختصاص داده، نشاندهنده ضریب اهمیت این نوع تحلیل و فعالیت سیاسی است غافل از آنکه همه آنها گویای بخش بسیار کوچکی از جامعه 80 میلیونی ایران است که نزدیک 48 و نیم میلیون نفر در آن حائز شرایط رای دادن هستند. از طرفی کسی که نامزد چنان انتخاباتی میشود که قرار است ملت ایران (توده و نخبه) او را انتخاب کنند نباید به گونهای رفتار کند که اذهان عمومی، او را به عنوان یک «متوهم» بشناسد! خودشیفتگی و تحرکات دنکیشوتی و اساسا توهم در فضای سیاسی، بلایی است که در گذشته بر سر عناصری چون بنیصدر، میرحسین موسوی، کروبی و... آمد چه آنکه آنان بیش از هر کس دیگری «منم منم» میکردند و بر طبل توخالی خود میکوبیدند حال آنکه همین توهم و خودشیفتگی موجب شکست نهایی و بیپر و بال شدن مرغ توفانشان شد!
از این رو به نظر میرسد نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در این برهه از حیات نظام اسلامی که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به نام «حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی» مزین شده، به واقعیات اجتماعی و سیاسی جامعه توجه کرده و دور از هرگونه شعار، مطلقنگری، خودشیفتگی و غرور (که همه آنها ریشه در ندیدن واقعیات و توهم دارد) انتقادها و برنامههایشان را مطرح کنند چه آنکه سطح آگاهی اجتماعی و سیاسی جامعه ایران به حدی رسیده که شعارها، بیانیهها، کمپینهای سایبری و فیسبوکی، تومارها و امضاهای عجولانه و نظرسنجیهای غیررسمی در اراده و تشخیص ملت ایران تاثیری ندارد.
بدونشک رهنمودها و توصیههای مقام معظم رهبری (مدظله) که براستی نیاز به مطالعه و دقت موشکافانهای دارد نقشه راه خوبی برای داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری است:
1- رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگران و فعالان بخش تولید کشور با تاکید بر اینکه «داوطلبان انتخابات دچار اشتباه محاسبه نشوند» در توصیهای به نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری فرمودند: «در محاسبه، آن کسانی که داوطلب میشوند، اشتباه نکنند؛ بدانند مدیریت اجرایی کشور یعنی چه. نه در ارزیابی نیازی که کشور به یک قدرت اجرایی دارد، اشتباه کنند، نه در ارزیابی توان خودشان اشتباه کنند. اگر چنانچه ارزیابی درستی انجام دادند، بیایند توی میدان... وعده بیخود و بىمبنا هم ندهند، در باغ سبزهاى بىمنطق هم باز نکنند؛ منطقى، معقول، منطبق با واقعیت و با توکل به خداى متعال حرکت را پیش ببرند». (7/2/1392)
2- «وقتى ادبیات انقلابى امام را ملاحظه میکنید مىبینید تکیه اصلى روى ساخت درونى ملت است؛ احیاى روح عزت نه با تفاخر، نه با غرور، نه با به خود بستن بلکه با استحکام ساخت درونى». (14/3/1391)
3- «اگر دچار غرور شویم، دچار عُجب و خودشگفتى شویم، به زمین خواهیم خورد. اگر ما مسؤولان کشور، بویژه این دیگر مربوط به ما مسؤولان است، دچار خودمحورى شویم، دچار تکبر شویم، دچار خودشگفتى شویم، تودهنى خواهیم خورد، دنیا اینجور است، سنت الهى این است. در پى کسب محبوبیت نباشیم. دنبال تمتعات دنیوى نباشیم». (19/3/1391)
4- «اگر خودمان را مطلق دانستیم، مغرور شدهایم. خیال کردهایم نقصی نداریم. پس چه وقت به فکر خواهیم افتاد که خود را علاج کنیم؟ وقتی که نقصهایمان را ببینیم و بشناسیم. شما ببینید معلمان روحانی بشر یعنی پیغمبران، یعنی ائمه هدی علیهم الصلاه.. والسلام دائم چکشی به دست گرفته بودند و بر سر
پیل دمانی که نامش نفس ماست فرود میآوردند. نفس یعنی آن بعد انحطاطگرای وجود ما؛ آن بعدی که شهوات را به ما القا و تلقین میکند و ما را به آن میکشاند. ضعفها و نقصهای ما از آنجاست. باید خودنگری داشته باشیم تا ضعفها را ببینیم». (28/1/1375)