
صراط دکتر کیانوش هاشمیان اظهار کرد: وقتی ورزشکاری وارد فضای مسابقهای میشود، برای این که بتواند رفتار خود را با هیجانات و تنش های مسابقه کنترل کند نیاز به حضور فردی دارد که در این باره از قبل یا آموزش مهارتهای ذهنی و شناخت نسبت به روحیات و رفتار بازیکن در جریان مسابقات به درستی وی را برای شرایط مسابقه آماده کند و گرنه یک مربی آمادگی جسمانی هر چقدر هم ارتباط نزدیکی با بازیکنانش داشته باشد در شرایط حساس مسابقات مهم قادر به کاهش استرس و اضطراب آنها نیست و تنها از نظر بالا بردن قدرت تکنیکی و تاکتیکی میتواند روی بازیکنان تاثیرگذار باشد.
عضو کمیته روانشناسی فدراسیون پزشکی ورزشی، تصریح کرد: مربی، بازیکن و روانشناس همانند سه ضلع یک مثلث میمانند که برای حفظ تعادل این سه ضلع باید با یکدیگر تعامل داشته باشند، ایجاد خلا در یکی از سه ضلع نه تنها سبب کاهش انگیزه و اعتماد بازیکنان میشود، بلکه موفقیت تیمی را نیز تحت الشعاع قرار میدهد. بنابراین یک مربی نمیتواند هم در جایگاه خود و هم در جایگاه روانشناسی به درستی نقش ایفا کند.
وی گفت: مربیان هم نیاز به یادگیری مهارتهای روانشناسی دارند. آموزش مهارتهای روانی ابتدا باید توسط روانشناسی به مربی داده شود و پس مربی با تجاربی که در این زمینه کسب میکند رفتار بازیکنان را در شرایط مختلف تمرینی و مسابقات کنترل کند. اما بعضی از مربیان تصور میکنند یادگیری این گونه مهارتها فقط مختص به بازیکنان است و آنها نیاز به دیدن این گونه آموزشها نیستند.
این روانشناس در پاسخ به این سوال که جایگاه روانشناسی در تیمهای ورزشی نسبت به گذشته چقدر رشد داشته است، افزود: اگر چه این جایگاه بهبود پیدا کرده ، اما در حد انتظارات نسبت و اکثر مربیان هنوز نتوانستهاند به این باور برسند که حضور روانشناسی در کنار تیمی به منزله دخالت در کار مربی نیست بلکه در جهت کمک به مربی است ، اما چون این دیدگاه هنوز به معنای واقعی جا نیفتاده و مربی اعتماد لازم را به روانشناسی ندارد در نتیجه به رغم رشدی که روانشناسی ورزش در تیمهای ورزشی سایر کشورها داشته در ایران آن رشد چشمگیر نیست.
هاشمیان با تاکید بر این مطلب که یادگیری مهارتهای ذهنی یک فرایند است نه هدف، خاطر نشان کرد: متاسفانه در جامعه ورزشی ما همه چیز به دقیقه 90 موکول میشود و فدراسیونها درست یک ماه مانده به شروع یک مسابقه مهم تازه متوجه میشوند که تیم آنها نیاز به یک روانشناس دارد و بعد از عدم کسب نتیجه به خاطر مسائل روحی – روانی بازیکنان ادعا میکنند که روانشناس کارایی لازم را نداشته است. در صورتی که آموزش مهارتهای ذهنی نیز همانند مهارتهای تکنیکی و تاکتیکی باید به شکل فرایند انجام شود تا اثرگذاری لازم را روی بازیکنان داشته باشد و بدون شک این فرایند تنها با برپایی چند کلاس آموزشی و سخنرانی مثمرثمر نخواهد بود.
وی در پایان گفت: روانشناسی ورزشی چون از سوی کادر فنی تیمهای ورزشی جدی گرفته نمیشود در نتیجه در ایجاد تعامل نیز این دو قطب دچار مشکل هستند و حرف یکدیگر را نمیتوانند به درستی درک کنند.