صراط:اما آیا واقعاً اوضاع میان اصلاحطلبان اینگونه است؟ آیا طیفهای
فکری مختلف و متفاوت آنان توانستهاند به وحدت نظری درباره نحوه ورود به
انتخابات 92 به عنوان فرصتی تازه برای بازگشت به عرصه قدرت رسمی برسند؟
برنامهای که چهرههایی از آنان خبر از آن میدهند، چیست؟
کدام گزینه نامزد نهایی است؟
نجفی
گفته است من کاندیدا نمیشوم، محمدرضا عارف فعالیتهایش را دگرباره آغاز
کرده است، حسن روحانی از قطعیت حضورش در انتخابات میگوید و میان همه این
تحولات اسحاق جهانگیری رسما از ورودش به عرصه انتخابات سخن گفته است.
حالا
که محمدعلی نجفی میگوید کاندیدای انتخابات نخواهد شد، تحلیل شرایط سیاسی
اصلاحطلبان اندکی سهلتر میشود، مضاف بر اینکه اعلام آمادگی اسحاق
جهانگیری که این بار بیپرده و صریح و فارغ از ملاحظات سیاسی بوده، این
گمانه را تقویت میکند که تصمیم نهایی میان چند طیف از اصلاحطلبان اتخاذ
شده است. اسحاق جهانگیری در جدیدترین مصاحبهاش که با روزنامه اصلاحطلبان انجام داده، خبر حضورش در رسانهای کرده است. او در بخشی از این
مصاحبه چنین پاسخ سئوالات را میدهد:
آقای جهانگیری! برخی اخبار از حضور جنابعالی در انتخابات به عنوان کاندیدای واحد اصلاحطلبان خبر میدهد، آیا آمدنتان جدی است؟
بله جدی است و میآیم.
در این شرایط آیا تعارضی با دیگر نامزدهای اصلاحطلب خواهید داشت؟
در شرایطی ورود پیدا میکنم که مطمئن باشم یک ماموریتی از سوی جریان اصلاحطلبی به من واگذار شده است.
یعنی انگیزه شخصی ندارید؟
به هیچ عنوان
بدنه اجتماعی آقای جهانگیری کجاست؟
بدنه
اجتماعی من در صورتی به وجود خواهد آمد که اصلاحطلبان پای کار بیایند.
شخص جهانگیری پایگاه اجتماعی ندارداما با حمایت چهرههای محبوب اصلاحطلب،
این پایگاه اجتماعی فراهم میشود.
اما ورود اسحاق جهانگیری به عرصه انتخابات چگونه تفسیر میشود و اساساً نسبت او با طیفهای مختلف اصلاحطلب چیست؟
جهانگیری
که هم در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی حضور داشته و هم در دولت سیدمحمد
خاتمی، بیشتر از اینکه یک چهره سیاسی باشد، یک چهره اقتصادی یا به تعبیری
پیشین نزدیک. در جایگیری سیاسی از چهرههای نسبتاً شاخص کارگزاران به شمار
میآید و البته ارتباط خوبی با طیفهایی از اصلاحطلبان دارد؛ هرچند هستند
افراد و طیفهایی از اصلاحطلبان که در مورد میزان رأیآوری او حرفهایی
دارند. این اما تنها مشکل پیشروی اسحاق جهانگیری نیست. ماجرا از این قرار
است که غیر از او یک فرد دیگر نزدیک به هاشمی رفسنجانی نیز کاندیدا شده
است. حسن روحانی که او نیز آنقدر به هاشمی رفسنجانی نزدیک است که حتی گفته
میشود فرد مورد نظر و مطلوب هاشمی برای اجرای طرح و ایده دولت وحدت ملی
است. ایدهای که اکبر هاشمی رفسنجانی مدتهاست برای تحققش تلاش میکند و
حالا با کاندیدا نشدن علیاکبر ناطقنوری گویا به حسن روحانی میاندیشد.
نزدیکان هاشمی رفسنجانی میگویند حسن روحانی همان فرد مورد نظر هاشمی است و
حتی در مهمترین اظهارنظر در این مورد علی عسگری گفته است که هاشمی درصدد
خلق یک هاشمی جدید از حسن روحانی است.
چه کسی میآید؟
آخرین
تحلیل درباره اصلاحطلبان این است که آنها تا اینجای کار بنا دارند با سه
نامزد وارد انتخابات شوند؛ حسن روحانی، محمدرضا عارف و اسحاق جهانگیری.
گویا
قرارشان این است که پس از عبور از ماجرای تأیید صلاحیتها در نهایت یک
کاندیدا را برگزیده و با یک نامزد وارد انتخابات شوند؛ امری که مستلزم
اجماع همه اصلاحطلبان است. اما آیا آنها میتوانند اختلافتشان را تا آن
زمان از بین برده و با فراخواندن همه نیروهای سیاسی خود دور یک میز به
ترمیم همبستگیهای آسیب دیده خود بپردازند؟ تحلیل قالب فعلی این است که
وقوع چنین رویدادی بعید به نظر میرسد.