دوشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۱

اینجاایران است باحرف زدن آبادنمی‌شود

رئیس جمهور باید قبل از همه رقیبان، خودش را شکست داده باشد؛ اینجا ایران است با حرف زدن آباد نمی‌شود، باید درست عمل کرد.
کد خبر : ۱۰۸۴۲۳

صراط:کم کم به روزهای پر ترافیک سیاست، قدرت و احساس تکلیف و شعارهای رنگارنگ نزدیک می‌شویم؛ یکی دنبال خدمت است و آن یکی هم دنبال خدمت؛ اصلاً همه آمده‌اند که خدمت کنند؛ عده کثیری هم احساس تکلیف کرده‌اند.

عده‌ای دنبال ائتلاف بعلاوه‌ای، وعده‌ای می‌گویند که مستقل‌اند؛ عده‌ای به پشتوانه گذشته‌های درخشانشان پای در میدان رقابت نهاده‌اند و می‌گویند اقتصاددان هستند و عده‌ای دیگر اصلاً معلوم نیست که برای چه آمده‌اند؛ وسط این همه دعوا هم یکی هست که می‌خواهد نرخ تعیین کند.

توصیه من به این آقای نرخ تعیین کن این است که اگر به جای این سیاست‌بازی‌ها به تربیت فرزندانتان می‌پرداختید دنیا و عقبی بهتری داشتید؛ معلوم نیست که نظر سنجی‌ها با چه نیتی و چه اصولی اعلام می‌شود اما می‌گویند این آقای نرخ تعیین کن در نظر سنجی‌ها اول است.

همه این جریانات یک طرف و آن آقای خاص بهاری یک طرف؛ یک روز می‌بینی کت سبز بهاری پوشیده و یک روز در مراسم استقبال از بهار سخنرانی می‌کند؛ یک روز نشان درجه یک فرهنگ می‌گیرد و حاتم‌وار تمام هدیه نقدی این نشان را به مردم می‌بخشد و اشک رئیس جمهور را در می‌آورد.

البته و صد البته که ایشان از نظر رئیس جمهور محترم لایق دریافت این جایزه بوده‌اند؛ از سفرهای مشکوک و چندین باره این آقا به این طرف و آن طرف کشورهای مختلف مخصوصاً هند که بگذریم.

رئیس جمهور محترم ایشان را تمام قد قبول دارند و گفته‌اند که رابطه من و ایشان رابطه مریدی و مرادیست و ظاهراً تئوری‌های مدیریت جهانی و ریشه کن کردن فقر و ایجاد 2 میلیون شغل نیز مال همین آقای خاص بهاری است؛ فعلاً مقدمه اینجا تمام اما.

آقایی هست به نام سید علی خامنه‌ای؛ دوست و دشمن اذعان دارند که ایشان مسایل را خیلی قبل‌تر از دیگران پیش بینی می‌کنند و راه حل برایش ارائه می‌دهند؛ به قول معروف، ایشان مُشکی هستند که خود بوییده‌اند نه آنکه امثال بنده بخواهم بگویم.

ایشان چند سالی هست که می‌گویند که آقایان اقتصاد، آقایان اتحاد، آقایان فرهنگ؛ از ایشان گفتن و از آقایان نشنیدن؛ به اسم‌ها و بهانه‌های مختلف می‌کوشند که بگویند و بفهمانند این مسائلی را که امروز مبتلایش هستیم.

خوب که به سخنرانی‌های دهه 70 به خصوص اواخر آن دهه که گوش فرا دهیم می‌بینیم ایشان مسائل و مشکلات اقتصادی و فرهنگی امروز جامعه را دیده بودند و به همین خاطر چندین سال است که توجه فراوانی نسبت به این مسایل داشته و دارند؛ در دهه 70 باید دو زاری مسئولان می‌افتاد که نیفتاد.

یکی نیست از این آقایانی که این‌ روزها رگ احساس تکلیف‌شان بالا زده و می‌خواهند به هر طریقی که شده ادای وظیفه کنند و مدام ژست همه چیزدانی می‌گیرند و خود را منجی ایران اسلامی می‌دانند بپرسد که شما آقایان که اکثراً در این نظام صاحب مناصبی بوده‌اید و هستید و به قول معروف هر کدام استوانه‌ای هستید برای نظام، این سال‌ها که رهبرمان فریاد می‌زدند کجا بودید.

مگر نه اینست که یک شاخه نازک را می‌توان شکست اما وقتی شاخه‌های نازک کنار هم جمع شوند نمی‌شود آنها را شکست؛ سوال من و نسل من از این آقایان این است.

قبول داریم شما کار کشته‌اید و چه و چه... اما چه اشکال دارد بیایید و دور هم جمع شوید و برای کشور، نظام و مردم کار کنید نه برای نفس خویش! رئیس جمهور باید قبل از همه رقیبان، خودش را شکست داده باشد؛ اینجا ایران است با حرف زدن آباد نمی‌شود باید درست عمل کرد.

منبع:وبلاگ پیکار