صراط: جریان چپ سابق یا همان اصلاحطلب کنونی سابقه دیرینی در فضای فکری و سیاسی ایران دارد. اگر نخواهیم به بررسی عملکرد پدران معنوی جریان اصلاحات در ایران در دوران مشروطه بپردازیم، حداقل در همین سه دهه گذشته چپها یکی از اقطاب اساسی هندسه سیاسی در نظام مردمسالاری دینی بودهاند. با این حال اکنون یک رویداد تلخ و بزرگ اعتبار جریان اصلاحطلبی را تحت تاثیر خود قرار داده و جایگاه و نقش این جریان در فضای سیاسی کشور را به محاق برده است.
فتنه 88 که دامنگیر بخشی از جریان اصلاحطلب شد نگاهها را نسبت به این طیف سیاسی تند کرده است. نمیتوان انکار کرد که در حوادث تابستان سال 88 عدهای از سران جریان اصلاحطلب به آرمانهای انقلاب و امام و رهبری و حتی مفاد قانون اساسی پشت کردند و دوشادوش معاندان انقلاب علیه رهبری و مردم شمشیر کشیدند.
هرچند تاکنون تلاشهای زیادی برای بازگشت جریان اصلاحطلبی از حاشیه به متن فضای سیاسی کشور صورت گرفته است اما به نظر کلید اصلی بازگشت جریان اصلاحطلبی در دستان فرماندهان جدید این اردوگاه است. اعتقاد قریب به اتفاق صاحبنظران و دغدغهمندان انقلاب اسلامی این است که پایگاههای اجتماعی جریان اصلاحات در درون نظام تعریف میشوند. ما برخلاف جریان اپوزیسیون که پایگاه اجتماعی اصلاحطلبی را در طبقه متوسط سبز، کمونیستها، سلطنتطلبها و. . . تعریف میکند میپنداریم که بخش غالب هواداران جریان اصلاحطلبی را افراد معتقد به قانون و چارچوبهای نظام مقدس اسلامی تشکیل میدهند. گواه ما بر این ادعا همین بس که در جریان فتنه 88 با مشخص شدن پشت پرده امریکایی - اسرائیلی اغتشاشات، طرفداران اصلاحطلبی از حضور در خیابانها دوری کردند و در نهایت همه ملت ایران حماسه 9 دی را خلق نمودند.
اما اکنون و در حالی که کمتر از دو ماه به انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری باقی مانده است باید بگوییم که جریان اصلاحطلبی فرصت بسیار مناسبی را برای بازگشت به فضای سیاسی کشور و جبران مافات در پیش رو دارد و مدیریت این بازگشت نیز تنها و تنها در اختیار فرماندهان تازه نفس این اردوگاه است. پرواضح است اگر گروههای اصلاحطلب بار دیگر مدیریت این جریان را در اختیار رادیکالیسم سبز قرار دهند و منتظر باشند تا این جریان مطابق با سیگنالهای غرب رفتار نماید نه تنها 24 خرداد مجرایی برای حیات دوباره اصلاحطلبی نخواهد بود بلکه باید اذعان کرد که این جریان دچار یک قهقرا و انزوای جدی خواهد شد. البته آنطور که از شواهد و قرائن بر میآید طیف معتدل و معتقد به ساختارها در تلاش برای کسب مرکز فرماندهی جریان اصلاحطلبی است. این روزها فعالیت افرادی همچون روحانی، عارف، شریعتمداری، کواکبیان و. . . بیانگر حرکتهای جدیدی در جریان اصلاحطلبی است که البته با مخالفت طیف تندرو این جریان نیز مواجه شده است.
با این حال میتوان به صورت جدی اظهار کرد که طیف معتدل جریان اصلاحطلبی با استقبال پایگاههای اجتماعی این جریان روبهرو خواهد شد و انتخابات 24 خرداد 92 نیز بهترین فرصت برای تغییرات جدی در اتاق فرماندهی جریان اصلاحطلبی است. همین امر نیز جریان تندرو را نسبت به عملکرد طیف معتدل حساس نموده است و به هر شکلی درصدد است مانع از حضور این طیف در انتخابات 92 شود.
باید دانست که موضع نظام نیز نسبت به گروههای اصلاحطلب دقیقا همان مبنای نظام برای تعامل با گروههای اصولگراست. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی خود صراحتاً اعلام کردند: در انتخابات، همه سلیقهها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفه همه است. انتخابات مال یک سلیقه خاص، مال یک جریان فکری و سیاسی خاص نیست. همه کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده کشور اهمیت میدهند، دلشان برای منافع ملی میسوزد، باید در انتخابات شرکت کنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند. از این روست که باید گفت جریان اصلاحطلبی به یک دوراهی جدی نزدیک میشود. اگر طیف معتدل و معتقد به ساختارها بتواند مدیریت این جریان را از دست افراطیها بیرون آورد، مطمئناً ما شاهد بازگشت نشاط سیاسی به اردوگاه دوم خردادیها خواهیم بود و اگر طیف معتدل مغلوب سیاهبازیهای مجرمان فتنه 88 شود، آنگاه آخرین فرصت نیز برای بازگشت این جریان از بین خواهد رفت و همچنان انگ مخالف نظام بر پیشانی آنها حک خواهد بود.