
بنابر این گزارش، توماس یانگ نامهای به جورج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا و دیک چنی، معاون او نوشته و آنها را متهم کرده که مسئول نقص عضو او و آنهایی که در جنگ مجروح و یا کشته شدند، هستند.
وقتی جورج بوش پس از رخداد یازده سپتامبر ۲۰۰۱ روی خرابه های محل برج های دوقلو ایستاد و قول داد که از مسببان این حمله انتقام بگیرد، توماس یانگ ۲۲ ساله به ارتش پیوست. اما او به جای اعزام به افغانستان و جنگ با القاعده و متحدانش، در سال ۲۰۰۴ پس از دستگیری صدام حسین به عراق فرستاده شد.
گروهان آقای یانگ در پنجمین روز اعزامش، هدف آتش شورشیان در بغداد قرار گرفت. آقای یانگ مجروح شد و نخاعش آسیب دید. او پس از بازگشت به آمریکا از روی صندلی چرخدار، فعالیت های ضد جنگ خود را آغاز کرد و در سال ۲۰۰۷ موضوع فیلم مستند "جنازه جنگ" بود.
وضعیت جسمانی او آنچنان رو به وخامت گذاشته که نهایتاً تصمیم گرفته به این رنج پایان دهد. کلودیا کیولار، همسر آقای یانگ، به جای او که مشکل حرف زدن دارد و خیلی زود خسته می شود، به بی بی سی گفت: «او احساس می کرد که دیگر بدنش یارای کشاندن او را ندارد و آماده آرام گرفتن است. ما تا درجه ای مشخص زجر کشیدن او را پذیرفته بودیم. اما سال گذشته درد و ناراحتی او به شدت افزایش یافت و او بارها برای درمان عفونت و بیماریهای مختلف به بیمارستان رفت. او دیگر نمیخواست تحت درمان و عمل جراحی قرار بگیرد. من احساس میکردم فاصله بین ما زیاد شده و داشتم او را از نظر عاطفی و روحی از دست می دادم. دیگر به سختی یک روز به شب میرسید و حس کردم دیگر وقت آن رسیده که در مورد آن موضوع مهم صحبت کنیم.»
او صحبتش را نیمه تمام گذاشت ولی بعد ادامه داد: «احساس کردم او دیگر بیش از اندازه زجر می کشد. من میتوانم او را برای خودم نگه دارم اما این برای او عادلانه نیست. او نمیخواهد بمیرد، فقط میخواهد دیگر زجر نکشد. من او را بیشتر از هرکس دیگر در دنیا دوست دارم و دلم برایش تنگ می شود.»
آقای یانگ در ۲۰۰۸ در اثر اختلالات ریوی، انسداد خون و کمبود اکسیژن در بدنش دچار ضایعه مغزی شد و زبان و دستانش از کار افتاد. او حالا دیگر نمیتواند غذای سفت بخورد. از طریق لوله ای که در معدهاش گذاشتهاند به او غذا می دهند. پوست روی لبش در حال تجزیه است به طوریکه لایههای گوشت و استخوان از زیر آن نمایان شده است.
خانم کیولار گفت "برای من این بدترین درد است که جلوی چشمم ببینم دارد آب می شود." ماریجوانایی که پزشک تجویز کرده تا حدی آرامَش میکند و مثل داروهای دیگر عارضههای جانبی هم ندارد.
آقای یانگ میگوید او از جانب همه مجروحان و بازماندگان قربانیان این جنگ به بوش و چنی نامه نوشته است. یانگ نوشته است: «من دو روز بعد از واقعه یازده سپتامبر به ارتش پیوستم. من به ارتش پیوستم زیرا به کشورم حمله شده بود. میخواستم به کسانی که موجب مرگ حدود ۳۰۰۰ نفر از هموطنانم شدند، پاتک بزنم. من برای جنگ با عراق که هیچ نقشی در حمله یازده سپتامبر نداشت و همسایگانش را تهدید نکرده بود چه برسد آمریکا را، به جنگ نرفتم. جنگ با عراق، بزرگترین اشتباه در تاریخ آمریکا بود.»
او ادامه داده است: «از هر نظری که بنگرید، چه از نظر اخلاقی، استراتژیک، نظامی و اقتصادی، عراق یک شکست بود و این شما بودید آقای بوش و آقای چنی که جنگ را شروع کردید. این شما هستید که باید بهای عواقب آن را بپردازید. روز قیامت برای من فرا رسیده، روز قیامت شما هم می رسد. امیدوارم شما را محاکمه کنند. ولی بیشتر از هر چیز امیدوارم روزی برسد که شهامت رویارویی با بلایی که به سر من آوردهاید، پیدا کنید و رویارویی با بلایی که به سر بسیاری دیگر آوردهاید. امیدوارم قبل از پایان عمرتان این شهامت را پیدا کنید تا در برابر ملت آمریکا، مردم جهان و به خصوص مردم عراق بایستید و التماس کنید که شما را ببخشند.»
او در مورد نامه میگوید: «ما فقط میخواهیم زندگی و سختی هایمان را برای مردم بازگو کنیم. زیرا این قصه زندگی و زجرهایی است که بسیاری از دیگران هم کشیده اند. آن وقت میتوانیم به حقایق و عواقب جنگ پی ببریم.»
خانم کیولار در ۲۰۰۸ بعد از ملاقات و آشنایی با آقای یانگ در بیمارستانی در شیکاگو، زادگاهش را ترک کرد و برای آنکه با آقای یانگ زندگی کند به کانزاس نقل مکان کرد. او میگوید آقای یانگ زمین گیر شده است و در یک مرکز درمانی نگهداری می شود. کمک به خودکشی در ایالت میسوری غیر قانونی است، بنابر این او تصمیم گرفته است که غذا نخورد تا بمیرد. او قرار است تا نخستین سالگرد ازدواجش در روز ۲۰ آوریل مایعات و غذا بخورد. بعد از آن قرار شده است تا دیگر در این مورد با رسانه و عموم مردم حرفی نزنند و با هم زندگی کنند تا وقتی که احساس کنند زمان آن رسیده که آقای یانگ به زندگیاش خاتمه دهد.
بزن مثبتو