۰۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۰

چکمه استعمار

یکی از موثرترین عناصر شکل‌دهنده سبک زندگی از دیرباز موضوع البسه و کیفیت و کمیت پوشش بوده، به گونه‌ای که در عصر معاصر حجم وسیعی از ابزارهای تبلیغاتی، شبکه‌های تلویزیونی و ظرفیت‌های طراحی و تولیدی را به خود اختصاص داده است و ‌با گردش مالی و سرمایه‌گذاری‌های روزافزون توانسته جایگاهی ویژه در بازارهای جهانی پیدا کند تا جایی که 12 شرکت از 2 هزار شرکت برتر جهان موسسات تولید و عرضه مدولباس هستند.
کد خبر : ۹۴۰۸۴
به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ گرچه منشأ اصلی پیدایش پوشاک به عنوان یکی از 3 نیاز ابتدایی بشر بعد از خوراک و مسکن نیاز به محفوظ ماندن، عفیف ماندن و زیبابودن است اما به تعبیر نویسنده کتاب فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی: «اشتباه است اگر تصور کنیم می‌توانیم این همه اختلاف و تنوع را که در لباس افراد در جوامع و دوران‌های مختلف دیده می‌شود، تنها با در نظر گرفتن این اصل توجیه کنیم.

 رابطه فرهنگ و لباس را در طول رابطه لباس با دیگر عوامل اجتماعی، اقلیمی، اقتصادی و تاریخی می‌دانیم نه در عرض آن، به عبارت دیگر ما تاثیر فرهنگ را بر لباس مهم‌تر و کلی‌تر از آن می‌دانیم که درباره آن در ردیف دیگر تاثیرها گفت‌وگو کنیم و معتقدیم همه تغییراتی که در لباس از ناحیه عواملی داخلی غیر از فرهنگ، ایجاد می‌شود، تابع رابطه لباس و فرهنگ و محاط در چارچوب محدودیت‌های فرهنگی است».

پوشاک مقوله‌ای است چند وجهی که در هر تار و پود آن از هنر و اعتقادات و باورها گرفته تا روانشناسی و جامعه‌شناسی دخیل است و همین امر آن را به یکی از بهترین و موثرترین عناصر سبک زندگی تبدیل کرده، عنصری که با تاثیر فزاینده بر دیگر عناصر نظیر روحیه تجمل‌گرایی، مصرف‌گرایی و غربگرایی می‌توان آن را باب تحول و تغییر در سبک زندگی دانست و از همین رو از دیرباز مطمح نظر کسانی است که ‌ترویج نوع خاصی از سبک زندگی را تنها راهبرد تشکیل دهکده جهانی می‌دانند. پدیده‌ای را که محمول قرن‌ها فرهنگ و تمدن و سال‌ها تحقیق و طراحی است چگونه می‌توان به چشم یک اتفاق ساده نگریست و از کنار آن مسامحه‌انگارانه گذشت.

انبوهی از متخصصان در تیم‌های طراح رسانه‌ای، هنری و اقتصادی در قالب هزاران شرکت کوچک و بزرگ در جهان در حال برنامه‌ریزی و تولید البسه و تزریق آن به کشورهای اسلامی و جهان سومی هستند تا آنچه که به دست نظامیان آموزش دیده خود نمی‌توانند به دست آورند با اضمحلال فرهنگی و جایگزینی خرده فرهنگ‌های وارداتی به دست جوانان بومی صاحب شوند.

 راهبرد شکست مقاومت مردم مسلمان آندلس امروز تبدیل به متدولوژی حمله به کشورهای اسلامی شده است و به تعبیر فرانتس فانون در کتاب انقلاب الجزایر «هر چادری که دور انداخته می‌شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده برابر او می‌گشاید و پس از دیدن هر چهره بی‌حجاب، امیدهای حمله‌ور شدن استعمار 10 برابر می‌شود».

به تبع آن ایران بعد از انقلاب اسلامی نیز که در آن حجاب نه‌تنها به عنوان یک فریضه واجب دینی بلکه به عنوان یک خصیصه مثبت اجتماعی، تبدیل به هنجاری ستوده شده در معرض این تهاجم نرم و خزنده اما جامع و هوشیارانه فرهنگی است. از پدیده مانکنیسم که به صورت سازمان یافته در بسیاری از معابر شهری شاهد آن بودیم و بارها نیروی انتظامی مستندات آن را ارائه کرده است گرفته تا رشد قارچ‌وار مزون‌های لباس و شوهای زنده مد، همه و همه گواه این مدعاست.

شکی نیست که از مسؤولان فرهنگی که در مواجهه با شبیخون فرهنگی در خواب غفلت بسر برده‌اند، ناتوی فرهنگی را درک نکرده‌اند و عرصه را، صف آرایی‌ها را و دشمن تا دندان مسلح را در جنگ نرم نمی‌بینند انتظاری نیست که در این حوزه هم قدمی از قدم بردارند...

... و امیدی هم نباید به آنها بست، عملکرد چند ساله نهادهای متولی در این امر از صدا و سیما گرفته تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بویژه دبیرخانه کارگروه مد و لباس نشان داده که متولیان امر با درک غلط و استنباط نادرست از مقوله مد و برخلاف منویات مقام معظم رهبری که صراحتا در جمع دانشجویان همدانی در سال 1383 بیان داشته بودند: مواظب باشید قبله‌نمای این مدگرایی به سمت اروپا نباشد...

درصدد هستند با تقلید محض از شیوه‌های غربی، نسخه‌ای بومی برای مد و مدگرایی بپیچند و همانگونه که برخی فکر می‌کردند با چسباندن واژه «اسلامی» به پس و پیش برخی از امور نظیر دانشگاه‌ها می‌توان محتوای آن را نیز اسلامی کرد و با اضافه کردن «ایرانی- اسلامی» به طرح‌هایی که هیچ رنگ و بویی از اسلامیت و ایرانیت ندارند، «مد اسلامی» عرضه خواهد شد.

از برگزاری جشنواره‌های «زنان سرزمین من» در سال‌های گذشته با حمایت دولتی که توأم بود با اجرای شوهای زنده لباس و ارائه البسه‌ای که خود طراحان رغبتی به پوشیدن آنها نداشتند تا نمایشگاه‌های مد و مانتو که امسال به همت دبیرخانه مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد برگزار شد و فستیوالی بود از مانتوهای کوتاه و رنگی که اگر مصرف‌کننده آنها در خیابان از جلوی یکی از گشت‌های ارشاد می‌گذشت مسلما مورد تذکر قرار می‌گرفت، همه تلاش‌هایی بود که با تقلید از متدهای غربی و عدم نیازسنجی واقعی و تبیین شاخص‌های اصیل اسلامی و ایرانی سعی در ‌ترویج مد اسلامی داشت.

 راه انداختن کلاس‌های مدل و فشن با اعطای القاب فارسی نظیر «مهپوش» و «بهپوش»، سپردن کار طراحی البسه به جمع محدودی از طراحان قدیمی لباس در قالب انجمنی از طراحان- که غالباً دانش آموختگان مدرسه عالی دختران زمان پهلوی هستند و شور و انگیزه‌ای برای طراحی لباس با استانداردهای اسلامی ندارند- و برگزاری جشنواره طراحی لباس فجر با محوریت همین افراد، تمام فعالیت‌هایی است که دبیرخانه کارگروه مد و لباس و بنیاد خود تاسیس آن، تمام وقت خود را صرف آن کرده است، علاوه بر این نبود عزم جدی در میان دستگاه‌های مختلف موثر در موضوع مد و لباس برای ساماندهی به این موضوع؛ عدم انسجام و کارآمدی برنامه‌ها و دستورالعمل‌ها و مصوبات کارگروه ساماندهی مد و لباس.

 حضور عناصر غیرمتعهد و متخصص به عنوان مسؤول در این عرصه، وجود نگاه اداری و منفعت‌طلبانه و اقتصادی به جای نگاه تکلیف‌مدارانه و فرهنگی در تصمیم‌سازی‌ها، مشارکت ندادن عناصر اصلی و محوری طراحی و تولید مد و لباس اسلامی در تصمیم‌گیری‌ها و مواردی از این دست موجب شده تا عملا از سال 1385 که قانون ساماندهی مد و لباس ابلاغ و کارگروه آن ذیل معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شد تاکنون اتفاق موثر و اصیلی را در حوزه مد و لباس اسلامی بر مبنای شاخصه‌های طرح شده از سوی مقام معظم رهبری شاهد نباشیم.

 سیل قاچاق کالا به داخل کشور، افزایش عجیب مزون‌های خانگی، تسخیر ویترین‌ها توسط لباس‌های مدل اروپایی و چیدمان کاملا غربی این ویترین‌ها دور از هرگونه نظارتی در کنار عوامل فرهنگی و اقتصادی دیگری نظیر افزایش ضریب نفوذ ماهواره در جامعه و مشکلات اقتصادی در تولید محصولات داخلی موجب شده شاهد تغییر استدراجی ذائقه عمومی در حوزه پوشاک و ایجاد سبک و سلیقه‌ای همسو با مدل‌های غربی در میان آحاد جامعه باشيم که حتی برخی متدینان و خانواده‌های مذهبی نیز از آن مصون نمانده‌اند.

برای آحاد مردم در مقابل کثرت عرضه انواع تی‌شرت‌ها و البسه‌ای که هر کدام نمادی از فرق ضاله یا مکتب‌های انحرافی جهانی است، پیدا کردن یک مدل مانتو یا پیراهن ساده و مورد پسند خانواده‌های متدین در بازار لباس به‌قدری سخت شده که گاهی بعد از مدت‌ها وقت صرف پیدا کردن لباس مطلوب مجبور به انتخاب یکی از همین البسه فرنگی می‌شوند.

 لباس‌هایی که حتی نماد و کارکرد آن را نیز به درستی نمی‌شناسیم، استفاده از برخی تی‌شرت‌ها و کفش‌هایی نظیر چکمه یا بوت‌های بلند (FMB) - که در کشورهای اروپایی و آمریکایی لباس شهره روسپی‌های شهر محسوب می‌شود، متاسفانه در این چند سال اخیر بشدت در بازار کیف و کفش ایران جا باز کرده و حتی زنان متدین و متشخص و چادری‌ها نیز از آن استفاده می‌کنند- از این جمله است.

در این میان برخی طراحی‌ها و تولیداتی هم که به اسم «مد اسلامی» صورت پذیرفت مانند بعضی از مدل‌های چادر و روسری که هیچ سنخیتی با حفظ و اصل حجاب ندارند و صرفا جذابیت و زیبایی ملاک طراحی آنها بوده، نه‌تنها بدحجاب‌ها را محجبه نکرد بلکه بخشی از محجبه‌ها را نیز به وادی بدحجابی کشاند.

 الغرض عرض آن است که اوضاع در این گوشه جبهه جنگ نرم اصلا بر وفق مراد نیست، از آتش سنگین و هجوم همه‌جانبه دشمن گرفته تا بی‌تدبیری و سوءمدیریت‌ها و نبود عِده و عُده برای مقابله، بی‌شک در این باب نیز همچون دیگر حوزه‌های عرصه فرهنگی تمام امید به عناصر فعال جبهه فرهنگی انقلاب است، عناصری که دغدغه‌مدارانه، بی‌ادعا، مخلصانه، مبتکر، نوآور و جهادی بدون هیچ حمایت و پشتیبانی، در اقصی نقاط کشور فعالیت می‌کنند و ماحصل اقدام یک گروه کوچک از آنها بیش از فعالیت‌های چندین ساله نهادهایی همچون دبیرخانه ساماندهی مد و لباس ثمربخش است.

تشکیل هسته‌های فرهنگی از میان فعالان هنری و رسانه‌ای جبهه فرهنگی انقلاب توأم با حفظ نگاه اقتصادی و پرداخت زیرساختی و متمرکز به مقوله مد و لباس اسلامی مسلما می‌تواند راهبردی باشد که استمرار آن موجب بلوغ جوانان انقلابی در این عرصه و توازن قوا در رویارویی با پدیده مد و لباس غربی می‌شود.

 پدیده‌ای که به عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر سبک زندگی باید در ‌ترویج سبک زندگی شیعی و اسلامی مورد توجه بیش از پیش قرار بگیرد و یقینا در صورت برنامه‌ریزی و اقدام موثر می‌تواند علاوه بر مزیت رقابتی در عرصه فرهنگی و عاملی برای صدور فرهنگ متعالی اسلامی به دیگر کشورها از حیث اقتصادی نیز چه در حوزه رونق تولید داخلی و‌ ترویج مصرف کالای ملی و چه در حوزه ورود به بازارهای کشورهای اسلامی و غیر‌اسلامی و کسب درآمدهای ارزی- نظیر آنچه مالزی و‌ ترکیه با در دست گرفتن نبض مد اسلامی تا حدودی محقق کرده‌اند- مفید فایده واقع شود.