۰۱ آبان ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۵

چرا کودکان عصر کرونا احتمالا آزادمنش تر بار خواهند آمد

کودکان آمریکایی شاهد آن هستند که مدارسشان همچنان بسته است، اما دیگر انواع گردهمایی ها مجاز است. برخی فعالیت ها مجاز است در حالی که برخی دیگر- با وجود آنکه در اصل فعالیتی مشابه گروه اول است- ممنوع هستند. بسته به سن آنها، این مشاهدات عمقا بر کودکان اثر خواهد گذاشت. کودکان متوجه می شوند که این وضعیت غیرمنصفانه است. می فهمند که همگان بر اساس قواعد یکسانی بازی نمی کنند.
کد خبر : ۵۲۸۲۳۰

بحران ویروس کرونا کودکان را نیز با شدت سایر بخش های جمعیتی تحت تاثیر خود قرار داده است. تمام نظم روزمره آشنای آنها به یکباره از زندگی آنها رخت بربسته است. هزاران تن از این کودکان همچنان به شکل آنلاین تحصیل می کنند و الزام به استفاده از ماسک در بسیاری از ایالت ها شامل کودکان نیز می شود.
در مورد کودکانی که آنقدر بزرگ هستند تا در آینده این روزها را به خاطر بیاورند، سال کرونایی رخداد مهمی در دوران کودکی شان به شمار خواهد رفت. آنها احتمالا برای کودکان و نوادگانشان داستان هایی را در این باره تعریف خواهند کرد که زندگی در چنین دورانی چگونه بوده است.
اما کودکان امروز وقتی بزرگ شدند به این بحران چگونه نگاه خواهند کرد و این اتفاق چگونه جهان بینی آنها را شکل خواهد داد
برای بزرگسالان بحث درباره کنار آمدن بااین همه گیری برای مدتی به شدت سیاسی شده بود. ولی اکنون در حال ورود به مرحله ای از بازگشایی ها هستیم که در آنها برای انجام کارهایی که مجاز به انجام آن هستیم استانداردهای متفاوتی وجود دارد و این مسئله حتی برای کودکان نیز مشهود خواهد بود.
برای مثال هفته گذشته یکی از دوستان مهربانم لطف کرد و برنامه پیک نیک کوچکی را برای سه فرزند خردسالم ترتیب داد. او ساندویچ های کوچکی را به همراه مقداری از تنقلات مورد علاقه بچه ها تهیه کرد تا بچه ها در پارک بخورند. با این حال وقتی وارد پارک محلمان شدیم، یک نگهبان نزدیک شد تا به ما بگوید که نمی توانیم با خودمان مواد خوراکی داخل پارک ببریم. این کار در حالت عادی مجاز بود، ولی در دوران همه گیری کووید19 ممنوع شده چون خوردن آنها مستلزم برداشتن ماسک است. فرزندانم زیر گریه زدند. من و دوستم-بیهوده-  سعی کردیم آنها را متقاعد کنیم که برگزار کردن آن پیک نیک در داخل خانه هم برای خودش سرگرم کننده است.
اما بدترین بخش وضعیتی که در آن قرار داریم این است که ما مدام در محلاتمان از کنار رستوران هایی رد می شویم که باز هستند و به کار خود ادامه می دهند، هم آنها که در فضای سرپوشیده قرار دارند و هم رستوران های واقع در فضای باز. چه تفاوتی بین این وجود دارد که پیک نیک کوچکی در پارک برگزار کنیم و یک بستنی قیفی بخوریم یا در محوطه بیرونی یک رستوران غذا بخوریم؟ چرا یکی از این دو رفتار خطری برای سلامت عمومی تعریف شده و دیگری نه؟  با استیصال دلم می خواست این تناقض را برای فرزندانم توضیح دهم. این وضع به نظر غیرمنصفانه می رسید.  فرزندانم در سنینی به این کوچکی نیز این را احساس می کنند.
در کودکان یک حس عمیقا ریشه دار انصاف ورزی وجود دارد. پیتر گری استاد روانشناسی در «روانشناسی امروز» می نویسد که کودکان از سنین پایین این را درک می کنند که به منظور بازی کردن با یکدیگر وجود انصاف ضرورت دارد: «هر کس که زمان کافی را صرف مشاهده بازی کودکان مستقل از کنترل افراد بزرگسال کرده باشد، می داند که آنها نگرانی زیادی نسبت به مسئله انصاف دارند. جمله «این منصفانه نیست» از جمله رایج ترین عبارتی است که از کودکان خواهید شنید...
تقاضای کودکان برای منصفانه بودن بازی دلیل ساده ای دارد. انصاف  نه از یک فلسفه اخلاقی پر طمطراق می آید نه از یک نوع دوستی عمیقا ریشه دار. کودکان نه فیلسوف هستند و نه فرشته...انصاف از این واقعیت ساده می آید که بازی با دیگران تنها در صورتی امکان پذیر است که منصفانه باشد.»
کودکان آمریکایی شاهد آن هستند که مدارسشان همچنان بسته است، اما دیگر انواع گردهمایی ها مجاز است. برخی فعالیت ها مجاز است در حالی که برخی دیگر- با وجود آنکه در اصل فعالیتی مشابه گروه اول است- ممنوع هستند. بسته به سن آنها، این مشاهدات عمقا بر کودکان اثر خواهد گذاشت. کودکان متوجه می شوند که این وضعیت غیرمنصفانه است. می فهمند که همگان بر اساس قواعد یکسانی بازی نمی کنند.
تحقیقات آینده احتمالا چیزهای زیادی را در این مورد به ما خواهند گفت که کدام یک از ممنوعیت های تحمیل شده از سوی دولت عملا در مبارزه با ویروس اثرگذار بوده اند و کدام یک بی فایده. همچنین درک بهتری از اثرات جانبی این تدابیر پیدا خواهیم کرد. بزرگسالانی که در طول این همه گیری فرزندان خردسال داشته اند به احتمال زیاد این تحولات را با علاقه مندی زیادی دنبال خواهند کرد.
مقالات منتشر شده درباره تاثیر این همه گیری بر کودکان، عمدتا بر تحصیلات آنها تمرکز دارند که به دلیل تعطیلی ها از دست داده اند. اما این نکته نیز شایان ذکر است که کودکان هرروزه شاهد رفتارهایی هستند که مکررا با آن حس انصاف درونی شان در تضاد قرار می گیرند. شاید این تناقضات باعث شود که آنها با نوعی حس بی اعتمادی نسبت به نهادها و مقامات بزرگ شوند. آیا کووید19 قرار است نسلی آزاداندیش تر را به بار آورد؟