۲۵ آذر ۱۳۸۸ - ۱۲:۲۵
عليرضا عبدالله

اوباما نسخه جعلي بوش

کد خبر : ۴۷۸
علیرضا عبدالله*: باگذشت نزدیک به یک سال ازتبلیغات پرهیاهوی محافل دیپلماتیک ورسانه ای آمریکادرباره تغییرنگرش کاخ سفیدنسبت به موضوع ایران دردوران پس ازبوش،اکنون این سیاست به اصطلاح"تغییر!"کم کم رنگ باخته ودولت اوباما به تدریج،پای دررکاب بوش نهاده است.
این " تغییر واپس گرایانه" و گام به پس نهادن باراک اوباما در برابر جمهوری اسلامی، حتی با انتقاد نهادهای فکری آمریکا روبرو شده است و نشریه معتبر "فارین پالیسی" اخیرا در مقاله ای با عنوان "ایران تهدید اساسی (علیه آمریکا) نیست" ، نوشت که پس از ماه ها تلاش بی حاصل و تردید آمیز برای برقراری تماس وگفت و گو با ایران، آمریکا و شرکای اروپایی آن تصمیم گرفتند دوباره سیاست های جرج دبلیو بوش رییس جمهوری پیشین آمریکا را در مورد ایران فعال کنند و به اجرا درآورند.
فارین پالیسی با انتقاد از تغییر رویکرد آمریکا نسبت به ایران تاکید کرد: متاسفانه دولت باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا تصمیم گرفته است این داستان تاسف بار را تکرارکند.

* ترسیم بافت کنونی:
باراک اوباما در مبارزات انتخاباتی سال 2008 ریاست جمهوری آمریکا با مطرح کردن شعار "تغییر" در سیاست خارجی این کشور و نوید عصر جدیدی در روابط خارجی ایالات متحده با کشورهای متخاصم و رقیب ، نگاه بسیاری از استراتژیست های جهان رابه سوی خود جلب کرد.
با پیروزی اوبامای دموکرات بر جان مک کین، نامزد جناح موسوم به بازها (جمهوریخواهان)، جهان منتظر اجرایی شدن سیاست تغییر از سوی آمریکا به ویژه در قبال کشورهایی از جمله ایران بود تا گذار نظام بین الملل از دوران تاریک بوش و ورود به عصر "پسا بوشیسم" را – که یادآور دو جنگ خونین در منطقه خاورمیانه و تشدید ادبیات خشونت و چالش زا در مناطق بحرانی جهان بوده است– با تغییر پارادیم های غالب در سپهر روابط خارجی آمریکا جشن بگیرد.
در روزها، هفته ها و حتی ماههای نخستین زمامداری اوباما بر کاخ سفید زمزمه های تغییر شنیده می شد و چند موضعگیری "نرم" مقام های ارشد آمریکایی در قبال انجام مذاکرات بدون پیش شرط با ایران، به رسمیت شناخته شدن حق دستیابی ایران به انرژی صلح آمیز هسته ای، فراهم نمودن مقدمات مذاکرات مستقیم گروه "1+5" با تهران و حضور نماینده ارشد آمریکا و دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در نشست ژنو، امیدواری اندکی به این سیاست ایجاد کرد.
اما در صحنه های اجرایی و اجرای تصمیم گیری ها، دولت اوباما همچنان در مسیر بوش گام بر می داشت؛ از یک سو، قوانین متعدد تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران را مهر تایید زده، بانک ها وموسسات مالی ایران را تحریم و در روند سرمایه گذاری در پروژه های اقتصادی و نفت وگاز ایران محدودیت ایجاد کرده است و همچنین در قالب یک دیپلماسی چند وجهی با روسیه و اعطای امتیازهای سیاسی و امنیتی – همچون تعلیق اجرای سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی (جمهوری چک و لهستان) - سیاست تشدید فشارها بر ایران و تعلیق همکاری های صلح آمیز هسته ای میان تهران – مسکو را که زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام می شد، دنبال کرده است.
از سوی دیگر، در چارچوب راهبرد "چماق و هویج" – به عنوان میراث شوم عصر بوش – برای مقابله با برنامه های هسته ای ایران، با هدایت و راهبری کشورهای هم پیمان واشنگتن از جمله فرانسه و آلمان در نقش چماقداران و "پلیس های بد" در برابر ایران عمل می کرد. به عبارت دیگر، آنچه که در این مدت اندک روی می داد تنها "جابجایی نقش ها" و "تغییر برخی الگوهای تاکتیکی آمریکا و متحدانش" در چارچوب همان سیاست کلی دوران بوش بوده است.
در این میان، باید به نقش تخریب گر و تهدیدآمیز رژیم صهیونیستی هم اشاره کرد که در مقاطع گوناگون همچنان شبح "حمله نظامی" به ایران را بر سر راهبرد آمریکایی چماق و هویچ نگاه داشته است.
در چنین فضایی بود که از اوایل پاییز آمریکا آماده برگزاری نشست گروه "1+5" در ژنو می شد تا نماینده ارشد این کشور با مسئول ارشد پرونده هسته ای ایران دور یک میز به بحث بنشیند. دستور کار این نشست همانند اجلاس های پیشین و تکراری چند سال اخیر، ترغیب ایران به توقف غنی سازی اورانیوم بود. آنها در این نشست زمینه های لازم برای پذیرش پیشنهاد "تبادل سوخت" از سوی ایران را فراهم می کردند. براساس این طرح که چندی بعد از زبان "محمد البرادعی" دبیرکل (تاچند روز پیش) آژانس بین المللی انرژی اتمی بازگو شد، ایران می بایست در ازای تحویل 80 درصد از اورانیوم های غنی سازی شده خود به آژانس طی یک فرایند طولانی، سوخت هسته ای با غنای 5/19 درصد را از کشورهای غربی تحویل می گرفت.
در طرح پیشنهادی البرادعی، غنی سازی به میزان 5/19 درصد در روسیه انجام می شد و با تایید کارشناسان فرانسوی به ایران می رسید.
سرانجام با عدم پذیرش این طرح ،که می توان آن را استعماری نیزقلمداد کرد، جریان سازی های تبلیغاتی و سیاسی علیه تهران شدت گرفت و همزمان غربی ها تاسیسات هسته ای صلح آمیز ایران در نزدیکی شهر قم موسوم به "سایت فردو" را دستاویزی تازه برای اعمال فشار بر ایران قرار دادند.
جمهوری اسلامی ایران این پیشنهاد را "حقه غرب" برای خارج کردن اورانیوم غنی شده از ایران و بازنگرداندن آن می داند.
بدین ترتیب، نشست شورای حکام آژانس برگزار شد و قطعنامه ضد ایرانی این نهاد بین المللی با هدایت آمریکایی ها و غرب به تصویب رسید. با تصویب این قطعنامه بود که آهنگ رفتاری آمریکا و متحدانش کاملا همنوا با دوران جورج بوش گردید و به گفته تحلیلگران ارشد آمریکایی، در این مقطع، "باراک اوباما تصمیم گرفته است داستان تاسف بار دوران بوش را تکرار کند!"
نشریه فارن پالیسی در تیرماه 1388 نیز در تحلیلی به قلم "جرمی هاموند" تاکید کرد: تا این لحظه شواهد روشنی وجود ندارد که نشان دهد اوباما استراتژی بوش را کنار گذاشته باشد. محتمل ترین گزینه این است که اوباما فعلا گزینه حمله نظامی به ایران را – که بوش از آن حمایت می کرد – به نفع سایر گزینه کنار گذاشته است.
در این راستا و در تازه ترین تحول نیز آمریکا و متحدانش به تدریج بدنبال زمینه چینی برای اعمال تحریم های شدید دیگر علیه ایران و تصویب قطعنامه ضد ایرانی چهارم در شورای امنیت سازمان ملل هستند.
در چنین شرایطی است که "جیمز جونز"، مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا با تعیین ضرب الاجل یک ماهه برای ایران می گوید: جمهوری اسلامی ایران برای تغییر موضع خود در ارتباط با مساله هسته ‌ای اش تا پایان سال جاری میلادی فرصت دارد. وی افزود که چشم‌انداز خوبی در این زمینه وجود ندارد.
این سخنان در حالی بیان می شود که به تازگی رابرت گیبس، سخنگوى کاخ سفید، نیز با اعلام اینکه "ایران فرصت زیادی برای جلوگیرى از اعمال تحریم‌ هاى شدیدتر علیه خود ندارد"، گفته بود: "زمان در حال سپرى شدن است و ضرب ‌الاجل براى ایران، پایان سال است."
ایان کلی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز اوایل هفته گذشته گفت که سیاست آمریکا به سمت فشار بیشتر بر ایران تغییر خواهد کرد.
چندی پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز به نقل از منابع خود در دولت اوباما گزارش کرد، با پایان یافتن این مهلت، دولت آمریکا در اوایل ماه ژانویه، برای جلب حمایت متحدان اروپایی خود و نیز کشورهای روسیه و چین برای اعمال تحریم‌های تازه علیه ایران اقدام خواهد کرد.
از سوی دیگر مقام‌های روسی هم اعلام کرده ‌اند در صورت توافق سایر قدرت‌های بزرگ برای تشدید تحریم‌های ایران، مسکو نیز به آنها ملحق خواهد شد.

* پیش بینی اقدام آتی آمریکا علیه ایران
با توجه به شواهد و مستندات موجود، به ویژه با صدور قطعنامه ضدایرانی در آژانس بین المللی انرژی اتمی، به نظر می رسد همانگونه که مقام ها و استراتژیست های آمریکایی می گویند، این کشور در صدد بازگشت به راهبرد بوش در قبال ایران است.
این مساله در گزارش تحلیلی تیرماه گذشته موسسه مطالعاتی "بروکینگز" مورد تاکید قرار گرفته است. مرکز "سابان" وابسته به بروکینگز در گزارشی مفصل زیر عنوان "کدام مسیربه سمت ایران؟" به قلم شش تن از استراتژیست های روز آمریکا به نام های "کنث پولاک"، "دانیل بایمن"، "مارتین ایندیک"، "سوزان مالونی"، "مایکل هانلون" و "بروس ریدل" گزینه های ترکیبی چندگانه ای را برای مقابله با ایران به دولت اوباما پیشنهاد کرده است.
در این راهبرد، "نسخه بازسازی شده استراتژی چماق و هویج " جورج بوش مورد تاکید قرار گرفته و تاکید شده است: جورج بوش از سیاست چماق و هویج استفاده کرد، که مؤثر نبود... ضعف اقدام بوش در این بود که سیاست چماق و هویج را همراه با تغییر حکومت ایران جلو می برد. حال اگر این سیاست در دولت اوباما بهینه سازی شود، می تواند مؤثر واقع گردد.
در گزارش بروکینگز آمده است که "مفهوم بنیادین گزینه چماق و هویج این است که همزمان باید برای تغییر برنامه هسته ای ایران جایزه داد و اگر ایران آن را نپذیرفت مجازات سنگین بر علیه آن اعمال کرد. این گزینه را آمریکا نمی تواند به تنهایی انجام دهد و نیازمند همکاری های بین المللی است. اهرم اصلی این سیاست، باید شورای امنیت سازمان ملل باشد".
در چارچوب راهبرد فوق، تهدید به حمله نظامی به عنوان یکی از گزینه های مکمل مورد تاکید قرار گرفته است.
در این بین، رویدادهای اخیر در سپهر بین المللی مساله هسته ای ایران و تلاش های دولت اوباما برای متقاعد سازی روسیه، چین و اخیرا ترکیه در همراهی با دور جدید تحریم های بین المللی علیه ایران در این راستا قابل بحث و ارزیابی است.
تغییر مواضع روس ها در دو ماه اخیر و کارشکنی های آنها در اتمام پروژه نیروگاه اتمی بوشهر و همکاری های متعارف نظامی و دفاعی با کشورمان حکایت از بده بستان های دیپلماتیک مسکو و واشنگتن بر سر مساله ایران دارد.
در واقع واکاوی نوع برخورد روسیه با پرونده هسته ای ایران در سالهای اخیر بیانگر آن است که روس ها در اهداف راهبردی خود به موضوع ایران به عنوان یک امتیاز و کارت ویژه ای در قبال آمریکا و غرب می نگرند و در شرایط دشوار ، یا گرفتن امتیازهای خاص همانند تعلیق سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی و مشوق های کلان اقتصادی، ایران را قربانی اهداف بلندمدت و راهبردی خود می سازند.
رای مثبت این کشور به قطعنامه دو هفته گذشته شورای حکام آژانس در محکومیت برنامه های هسته ای ایران یکی از موارد قابل طرح در این زمینه و هشداری است که با توجه به مواضع اخیر مقامات کرملین، امکان تکرار آن در سطوح بالاتر – از جمله شورای امنیت سازمان ملل – وجود دارد. دیمیتری مدودف، رییس جمهوری روسیه درتازه ترین موضعگیری های خود تلویحا از تشدید تحریم ها علیه ایران حمایت کرده است!
آنگونه که تلویزیون "بی بی سی" گزارش کرده است، اخیرا در برخی محافل‌ سیاسی‌ واشنگتن گفته‌ می شود که‌ روس‌ ها فهرستی‌ را به‌ امریکا ارایه داده‌ و گفته‌ اند، اگر موارد ذکر شده در این فهرست، مشمول تحریم واقع ‌ نشود، مسکو مشکلی با اعمال تحریم‌ ها ندارد. البته این رسانه به جزییات فهرست یاد شده اشاره ای نکرده است.
در یک سطح پایین تر، وضعیت چین نیز به همین منوال است. پکن نیز در شرایط دشوار و با گرفتن امتیازات اقتصادی همواره موضع خود علیه برنامه های هسته ای ایران را تغییر داده و به حلقه اجماع بین المللی علیه کشورمان به رهبری ایالات متحده پیوسته است.
در مقطع کنونی نیز، دیدارهای گاه و بیگاه مدودف و اوباما، کلینتون و لاوروف و بحث پیرامون تشدید تحریم ها علیه ایران و همچنین مذاکرات چند روز آینده مقام های آمریکایی در پکن بر سر این موضوع و درخواست دو روز گذشته اوباما از رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه در کاخ سفید مبنی بر همکاری با تحریم های بین المللی علیه ایران – که البته با واکنش منفی ترک ها مواجه شد – جملگی از تلاش های تازه اما تکراری دولت اوباما برای کسب اجماع لازم بین المللی در تشدید تحریم ها علیه ایران در چارچوب شورای امنیت و صدور چهارمین قطعنامه ضد ایرانی حکایت دارد.
شورای امنیت زیر فشارهای آمریکا و متحدان غربی اش، تاکنون با تصویب سه قطعنامه، تحریم هایی را علیه ایران اعمال کرده است که شامل تجارت مواد هسته ای و محدودیت مالی و مسافرتی برخی شخصیت های حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی است.
به باور ناظران آگاه، اگر قرار باشد آمریکا در این چارچوب ، تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کند، احتمالا تجارت نفت ایران را هدف خواهد گرفت که محور آن می تواند بیمه های اتکایی باشد. هدف از این کار منصرف کردن شرکت ها از ارایه خدمات بیمه به صادرات و واردات ایران است. کارشناسان حقوقی غربی می گویند هدف از این کار تاثیر گذاشتن بر صادرات و واردات ایران است.
در این میان، شبکه تلویزیونی "سی ان ان" نیز با انتشار گزارشی مجموعه ای از تحریم ها علیه ایران را در چهار بخش شرح داده است:
در بخش اول به جلوگیری از سرمایه گذاری خارجی در بخش صنعت نفت و گاز ایران اشاره شده است. بخش دوم، شامل توقیف دارایی افرادی است که در فعالیت های تروریستی و تسلیحاتی دست داشته اند.
سومین بخش نیز، جلوگیری از انتقال غیر قانونی فنآوری های حساس مرتبط با هواپیما و رایانه را شامل می شود که کاربردهای دوگانه دارند و چهارمین گروه از این تحریم ها نیز می تواند ممنوعیت فروش بنزین به ایران باشد.
در تازه ترین دور تحریم های یک جانبه علیه ایران نیز، وزارت خزانه داری آمریکا در اواسط آبان ماه گذشته، زیرمجموعه "بانک ملت" جمهوری اسلامی ایران در کشور مالزی را در فهرست تحریم های خود قرار داد.
در حالی این مجموعه به فهرست سلسله تحریم های امریکا علیه ایران افزوده می شود که مقام های این کشور سال گذشته نیز علیه بانک های سپه و ملی تحریم وضع کرده بودند.
واشنگتن با این ادعا که بانک های فوق در تامین منابع مالی در برنامه نظامی هسته ای ایران فعال هستند، سیاست های تحریمی خود را علیه تهران دنبال می کند. در همین راستا وزارت خزانه داری امریکا اخیرا مدعی شد بانک ملت جریان انتقال میلیون ها دلار برای برنامه اتمی ایران را تسهیل کرده است.
البته در شرایط حاضر و با توجه به اینکه شواهد و مستندات رسمی منتشر شده از سوی نهادهای بین المللی بویژه آژانس بین المللی انرژی اتمی و حتی سازمان های اطلاعاتی آمریکا عدم انحراف در برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران را به اثبات می رساند، بسیاری از کشورها با گزینه تشدید تحریم ها مخالف هستند؛ البته اگر زیر فشارهای آمریکا تغییر موضع نداده و امتیازی نگیرند.
این همه در حالی است که محافل سیاسی و رسانه ای غرب در گزارش های واقع گرایانه و مستند خود بارها به این نکته اعتراف کرده اند که 30 سال تحریم های اقتصادی علیه ایران تاکنون کارساز نبوده است.

* جمعبندی و ارزیابی نهایی:
1) نوام چامسکى متفکر و نظریه پرداز برجسته سیاسى و از منتقدان سیاست‌هاى آمریکا در گفت‌ و گو با روزنامه "گاردین" چاپ لندن در ماه نوامبر ، شعار تغییر اوباما را "شعارى بى‌ محتوا" توصیف کرده و وى را دنباله‌ رو سیاست‌ هاى بوش دانسته است.
وى که از موافقان برنامه مبارزات انتخاباتى باراک اوباما بود، با انتقاد از سیاست‌ هاى خارجى دولت اوباما به ناامیدى بسیارى از مردم در خارج از امریکا به ویژه جهان سوم در قبال شعار تغییر اوباما اشاره کرد و گفت: "اکنون این شعار به یک شعار بى ‌محتوا تبدیل شده است".
چامسکى جنگ امریکا علیه افغانستان را یکى از رفتار‌هاى غیر اخلاقى در تاریخ معاصر توصیف کرد و گفت این جنگ موجب متحد ساختن جنبش‌هاى مقاومت طرفدار القاعده در این کشور شده است و سطح عملیات تروریستی را افزایش داده است.
این متفکر برجسته همچنین شکاف موجود بین منافع سیاستمداران امریکایى، که در راس سیاست خارجى این کشور فعالیت مى‌کنند، و افکار عمومى را شکافى رو به رشد توصیف کرد که به دلیل حمایت‌هاى شدید امریکا از رژیم صهیونیستی و مخالفت‌ هاى آن با راهکار تشکیل دو کشور و همچنین قدرت لابى یهودى در امریکا افزایش مى ‌یابد.
2) به باور تحلیلگران، آمریکا از سال 2001 بدین سو، محدودیت‌های سیاسی و استراتژیک علیه ایران را گسترده‌تر کرده است. در همین راستا، اتخاذ "عملیات پیشدستانه" از سوی آمریکا را باید انعکاس راهبرد و اهداف سلطه‌گرای این کشور دانست. آمریکایی‌ها از این گونه عملیات در کشورهای افغانستان و عراق استفاده کرده‌اند و تلاش دارند این گونه نشان دهند که انجام اقدام مشابهی علیه ایران، منتفی نشده است.
هم‌اکنون در گزارش های وزارت دفاع، سازمان اطلاعات مرکزی و وزارت امور خارجه آمریکا، نام ایران در زمره کشورهای تهدیدکننده منافع ملی آمریکا قرار داده شده است. لذا از نظر آمریکایی‌ها، ایران در محور اصلی تقابل با آنها قرار گرفته است.‌
در حال حاضر آمریکایی‌ها نسبت به محیط بین‌الملل در قالب "استراتژی عدم اطمینان" رفتار می‌کنند. به موازات، آنان تلاش دارند جدال‌ های استراتژیک خود را بر اساس تهدیدات احتمالی گسترش دهند. ‌
‌در این بین، آمریکایی‌ها که می دانند قادر نخواهند بود به گونه‌ای یک جانبه با سیاست خارجی و اهداف استراتژیک ایران برخورد کنند، تلاش خواهند کرد الگوی همکاری‌جویانه‌ای را با سایر کشورها به ویژه اروپای متحد در روابط متقابل به وجود آورند. چنین الگویی را می‌توان در تلاش آمریکا برای دستیابی به یک اجماع عمومی در خصوص پرونده‌ هسته ‌ای ایران مشاهده نمود.
در شرایط کنونی، به نظر می رسد روندهای تضاد در روابط استراتژیک ایران و آمریکا طی سال‌های آینده و تا زمانی که سیاست سلطه ‌گرایی این قدرت ادامه داشته باشد، تداوم خواهد یافت. از این رو، در این دوران، آمریکا تلاش‌های خود را برای اعمال محدودیت علیه جمهوری اسلامی ایران افزایش خواهد داد.
3) اخیرا بسیاری از تحلیلگران و استراتژیست های غربی، نسبت به پیامدهای تصمیم احتمالی آمریکا در تشدید تحریم ها علیه ایران به دولت اوباما هشدار داده اند.
در تازه ترین هشدارها، نویسندگان "فارین پالیسی" هفته گذشته در مقاله ای نوشته اند: چنانچه آمریکا و همپیمانانش به رفتار کنونی خود با ایران ادامه دهند، جمهوری اسلامی نیز به گسترش زیرساخت های هسته ای خود ادامه خواهد داد و احتمال رویارویی نظامی نهایی میان آمریکا - یا رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا - و ایران یک بار دیگر بالا خواهد گرفت. در این صورت هیچ مجموعه ای از تحریم هایی که شورای امنیت اعمال کند، تغییری در واقعیت نخواهد داد و تحریم های مختلف یک جانبه و ثانویه از طرف کنگره آمریکا نیز تاثیری نخواهد گذاشت.
این تحلیلگران پیشنهاد کرده اند، برخورد سازنده تر می تواند درخواست به حداکثر رساندن نظارت جهانی بر فعالیت های هسته ای ایران با تاکید بر فرمول بی طرفی برای جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته ای در خاورمیانه باشد . در این صورت جامعه بین المللی باید غنی سازی در خاک ایران را بپذیرد. وادار کردن ایران به پذیرش و اجرای پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای گام مهمی در این راستا خواهد بود. اما موثرترین ابتکار و پیشنهاد مبتنی بر بی طرفی کشورها، تشکیل یک منطقه عاری از تسلیحات هسته ای در خاورمیانه خواهد بود.
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
* دانشجوی مقطع دکتری ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی (ره)